خلاصه
توجه اندکی به نقش تعاونی ها در مدیریت ریسک تولیدکننده شده است. ما ادبیات و نظریه را در توسعه یک رابطه مثبت فرضی بین ریسکگریزی تولیدکنندگان و استفاده از تعاونیها مرور میکنیم. ما این فرضیه را با استفاده از نمونهای از تولیدکنندگان محصولات زراعی و خوک آزمایش میکنیم و شواهدی را پیدا میکنیم که نشان میدهد عضویت تعاونی و درصد کالایی که از طریق تعاونیها فروخته میشود، رابطه مثبتی با ریسکگریزی تولیدکنندگان دارد. این روابط برای تصمیم گیرندگانی که سیاست های اعضای تعاونی داخلی، ارائه دهندگان بدهی به اعضای تعاونی، و وام دهندگان به تعاونی ها را تعیین می کنند، علاوه بر تنظیم کننده های سیاست کشاورزی ایالتی و ملی، قانون گذاران، کارکنان و مشاوران مرتبط است.
معرفی
سی و پنج سال بعد، درخواست سکستون برای اقدام تا حد زیادی برآورده نشده است. محققان همچنان ریسک را به عنوان انگیزه ای برای مشارکت تولیدکنندگان در تعاونی ها ذکر می کنند و حتی ریسک گریزی را فرض می کنند یا نشان می دهند که در مدل های مفهومی مشارکت تولیدکننده از نظر تئوری اهمیت دارد (سایتون و همکاران، 2018، سکستون، 1986، زئولی و کینگ، 2004). . با این حال، ارزیابی های تجربی کمی از پیوند بین مفاهیم مرتبط با ریسک مانند ثبات قیمت، بازارهای تضمین شده، و اعتماد و مفاهیم مرتبط با کسب و کار حامی مانند تعهد، قصد ادامه، وفاداری، و تغییر وجود دارد (به عنوان مثال، هس و همکاران، 2013). ؛ هرناندز-اسپالاردو و همکاران، 2013؛ مرفی و همکاران، 2015). تا به امروز، هیچ آزمایش مطالعه ای برای ارتباط بین نگرش ریسک تولیدکنندگان و کسب و کار حامی تعاونی (یعنی استفاده و شدت استفاده) انجام نشده است.، حتی اگر مطالعات متعدد به طور تجربی چنین ارتباطی را با سایر تصمیمات مدیریت ریسک، به عنوان مثال، بیمه محصولات، بازارهای آتی و اختیار معامله، و سایر قراردادها اثبات کنند (فرانکن و همکاران، 2012، فرانکن و همکاران، 2009، فرانکن و همکاران، 2017، پنینگ و همکاران، 2008، تودور و همکاران، 2014). در مقایسه، کار تجربی روی تعیینکنندههای حجم کسبوکار حامی با تعاونیها کم است و اخیراً بر مناطق کمتر توسعهیافته متمرکز شده است (به عنوان مثال، Agbonlahor و همکاران، 2012؛ Fulton & Adamowicz، 1993؛ Gyau و همکاران، 2016؛ Klein et al. .، 1997؛ وولنی و زلر، 2007؛ ژنگ و همکاران، 2012).
کشورهای در سرتاسر جهان، خواه توسعه یافته یا در حال توسعه، سیاست هایی را حفظ می کنند که امکان اقدام جمعی در کشاورزی را فراهم می کند، و همچنین سیاست هایی را که به تولیدکنندگان در مدیریت تولید و بازاریابی مخاطره آمیز کشاورزی کمک می کند، مانند قیمت های یارانه ای، بیمه و غیره حفظ می کنند (برهام و چیتمی، 2009، Beverland, 2007, Devaux et al., 2009, Gruère et al., 2009, Hellin et al., 2009, Kaganzi et al., 2009, Zheng et al., 2012). طبق اعلام اتحاد بین المللی تعاون، بیش از 12 درصد بشریت بخشی از سه میلیون تعاونی در جهان است. انجمن ملی کسب و کار تعاونی در ایالات متحده تاکید می کند که تعاونی های کشاورزی “برای نسل ها بر سیستم های غذایی در سراسر جهان تاثیر گذاشته اند” با بیش از 1.2 میلیون تعاونی کشاورزی در سراسر جهان که بیش از 250000 نفر را استخدام کرده و حدود 6 دلار تولید می کنند.
همانطور که آگاهی و درک ارتباط بین ترجیحات ریسک تولیدکنندگان و استفاده از روشهای مختلف مدیریت ریسک (مثلا قراردادها، بازارهای آتی، بیمه) ممکن است برای سیاستگذاران آموزنده باشد (پنینگ و همکاران، 2008)، آگاهی از این روشها نیز مفید است. روابط بین ترجیحات ریسک تولیدکنندگان و مشارکت در تعاونی ها. علاوه بر این، با نوسانات فزاینده بازارهای کشاورزی به دلیل شوک های عرضه (تغییرات آب و هوا) و شوک های تقاضا (رویدادهای سیاسی / اختلافات تجاری)، مجموعه گسترده ای از استراتژی ها و ابزارهای مدیریت ریسک برای مدیریت این ریسک ها مورد نیاز است، زیرا هیچ اندازه واحدی وجود ندارد. راه حل مناسب برای همه در مقایسه با شرکتهای تحت مالکیت سرمایهگذاران (IOF)، تعاونیها ممکن است تمایل بیشتری به استفاده از ذخایر خود بهعنوان بالشتکی برای کاهش خطرات سطح مزرعه داشته باشند. و تعاونی ها به دلیل روابط نزدیک خود با اعضا، دانش منحصر به فردی در مورد ترجیحات ریسک اعضا دارند و ظرفیت استفاده از مجموعه ای از ابزارهای مدیریت ریسک را برای مطابقت با این اولویت ها دارند. از این رو، تعاونیها میتوانند استراتژیها و ابزارهای مدیریت ریسک (استخر، قراردادهای حداقل قیمت و غیره) را ایجاد کنند که متناسب با نیازهای مدیریت ریسک کشاورزان باشد. به این معنا که تعاونی ها توانایی ارائه خدمات مدیریت ریسک را به کشاورزان با احتمال نسبتاً کمتری برای برآورده نکردن اولویت های ریسک کشاورزان دارند (بنوس و همکاران، 2016، مانفردو و ریچاردز، 2007). ادبیات اغلب فرض میکند که ریسکگریزی تولیدکنندگان در مشارکت تولیدکننده اهمیت دارد (سایتون و همکاران، 2018، سکستون، 1986، زئولی و کینگ، 2004). با این حال هیچ کار تجربی انجام نشده است.
این مقاله به طور تجربی رابطه بین نگرش ریسک تولیدکنندگان و مشارکت آنها در تعاونی ها را بررسی می کند. با استفاده از نمونه ای از کشاورزان گراز و محصولات زراعی ایلینوی که در برنامه مدیریت مزرعه کسب و کار مزرعه (FBFM) شرکت می کنند، ما یک رابطه مثبت بین ریسک گریزی کشاورزان و بازاریابی از طریق تعاونی ها پیدا کردیم. به طور خاص، ما از یک ساختار نگرش جهانی ریسک تحلیلی (GRAC) استفاده میکنیم، که معیارهای حاصل از معادلهای قطعیت بهدستآمده از آزمایشهای بختآزمایی رایانهای (یعنی نظریه مطلوبیت مورد انتظار) و مقیاسهای چند موردی بهدستآمده از طریق یک نظرسنجی شخصی (Pennings & Garcia) را ترکیب میکند. ، 2001). فرانکن و همکاران (2014) از داده های مطالعه فعلی برای مقایسه توانایی GRAC و اقدامات اساسی آن برای توضیح انتخاب های تولیدکنندگان برای فروش به قیمت های لحظه ای یا استفاده از قراردادهای بازاریابی، قراردادهای آتی، یا قراردادهای آتی و اختیار استفاده می کند، اما نویسندگان در نظر نگرفتند که آیا یا تولیدکنندگان از تعاونی ها استفاده نمی کنند. در حالی که تعاونی ها و IOF ها هر دو خدمات مدیریت ریسک را به کشاورزان ارائه می دهند (مانند قراردادهای آتی، قراردادهای آتی، و غیره)، IOF ها ممکن است تمایل کمتری نسبت به تعاونی ها برای استفاده از ذخایر خود به عنوان بالشتکی برای کاهش ریسک سطح مزرعه داشته باشند (مثلاً قیمت های نوسان). به این ترتیب، تولیدکنندگان با تحمل ریسک متفاوت ممکن است کم و بیش از تعاونی ها استفاده کنند. نتایج مطالعه حاضر با ریسک گریزی که بر حجم کسب و کار حامی تعاونی تأثیر مثبت دارد، مطابقت دارد. اما نویسندگان توجه نکردند که آیا تولیدکنندگان از تعاونی ها استفاده می کنند یا نه. در حالی که تعاونی ها و IOF ها هر دو خدمات مدیریت ریسک را به کشاورزان ارائه می دهند (مانند قراردادهای آتی، قراردادهای آتی، و غیره)، IOF ها ممکن است تمایل کمتری نسبت به تعاونی ها برای استفاده از ذخایر خود به عنوان بالشتکی برای کاهش ریسک سطح مزرعه داشته باشند (مثلاً قیمت های نوسان). به این ترتیب، تولیدکنندگان با تحمل ریسک متفاوت ممکن است کم و بیش از تعاونی ها استفاده کنند. نتایج مطالعه حاضر با ریسک گریزی که بر حجم کسب و کار حامی تعاونی تأثیر مثبت دارد، مطابقت دارد. اما نویسندگان توجه نکردند که آیا تولیدکنندگان از تعاونی ها استفاده می کنند یا نه. در حالی که تعاونی ها و IOF ها هر دو خدمات مدیریت ریسک را به کشاورزان ارائه می دهند (مانند قراردادهای آتی، قراردادهای آتی، و غیره)، IOF ها ممکن است تمایل کمتری نسبت به تعاونی ها برای استفاده از ذخایر خود به عنوان بالشتکی برای کاهش ریسک سطح مزرعه داشته باشند (مثلاً قیمت های نوسان). به این ترتیب، تولیدکنندگان با تحمل ریسک متفاوت ممکن است کم و بیش از تعاونی ها استفاده کنند. نتایج مطالعه حاضر با ریسک گریزی که بر حجم کسب و کار حامی تعاونی تأثیر مثبت دارد، مطابقت دارد. تولیدکنندگان با تحمل ریسک متفاوت ممکن است کم و بیش از تعاونی ها استفاده کنند. نتایج مطالعه حاضر با ریسک گریزی که بر حجم کسب و کار حامی تعاونی تأثیر مثبت دارد، مطابقت دارد. تولیدکنندگان با تحمل ریسک متفاوت ممکن است کم و بیش از تعاونی ها استفاده کنند. نتایج مطالعه حاضر با ریسک گریزی که بر حجم کسب و کار حامی تعاونی تأثیر مثبت دارد، مطابقت دارد.
قطعات بخش
ادبیات و ملاحظات نظری
با توجه به ماهیت تدافعی تاریخی تعاونی ها، به عنوان مثال، اجتناب از قدرت بازار (کوک، 2018)، مطالعات متعدد موضوعات مرتبط تعهد و وفاداری اعضا را به اعتماد و به طور ضمنی، خطر فرصت طلبی توسط شرکای تجاری را مرتبط می کند (به عنوان مثال، هرناندز-اسپالاردو و همکاران. ، 2013؛ هس و همکاران، 2013؛ مرفی و همکاران، 2015). در حالی که این مفاهیم مرتبط هستند، این بررسی به طور خاص بر مطالعات تجربی استفاده تولیدکنندگان از تعاونیها، یعنی کسبوکار حامی یا حامی تمرکز دارد (جدول 1). چنین
طرح پژوهش
به دنبال مطالعات قبلی، ما به ترتیب از مدلهای پروبیت و توبیت برای بررسی عوامل تعیینکننده انتخاب تولیدکنندگان برای مشارکت در تعاونیها (یعنی فروش از طریق) و شدت مشارکت (یعنی درصد فروش از طریق) استفاده میکنیم. مدل پروبیت استفاده تعاونی ( y i = 1 اگر بله، 0 اگر خیر) احتمال استفاده از تعاونی Pr ( y i = 1│ x i ) = Ф (β’ x i ) و احتمال عدم استفاده را در نظر می گیرد. Pr ( y i = 0│ x i ) = 1 – Ф (β’ x i) و لاگ احتمال آن توسط:ln�=∑��=0ln�(−�′��)+∑��>
نتایج
اثرات حاشیه ای برای مدل های پروبیت و توبیت در جدول 5 گزارش شده است. با توجه به اینکه از تولیدکنندگان محصول در مورد فروش ذرت و سویا سؤال شده است، نتایج برای ترکیب فروش ذرت و گراز و فروش سویا و گراز، و همچنین فقط ذرت و سویا نشان داده شده است. فروش جداگانه نتایج برای نمونه فرعی فقط فروش گراز، که به نفع فضا گزارش نشده است، هیچ اثر آماری معنیداری ندارد. عدم اهمیت ممکن است تا حدی منعکس کننده اندازه نمونه باشد، زیرا اهمیت برای آن نیز کاهش می یابد
نتیجه گیری
کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در سراسر جهان سیاست هایی را حفظ می کنند که اقدامات جمعی تولیدکنندگان محصولات کشاورزی را تسهیل می کند و به آنها در مدیریت تولید و بازاریابی مخاطره آمیز کشاورزی کمک می کند، به عنوان مثال، قیمت های یارانه ای، بیمه و غیره (برهام و چیتمی، 2009، دوووکس و همکاران، 2009، گروئر، 2009، گروئر). و همکاران، 2009، هلین و همکاران، 2009، کاگانزی و همکاران، 2009، ژنگ و همکاران، 2012). این مطالعه به بررسی رابطه بین نگرش ریسک تولیدکنندگان محصولات کشاورزی و مشارکت در تعاونی ها می پردازد
دیدگاه خود را بنویسید