989014050788+

989014050788+

خانهتشکل هاتعاونیفرهنگ خانواده و روابط مدیریت و کارمند

فرهنگ خانواده و روابط مدیریت و کارمند

خلاصه

هدف از این پژوهش، تحلیل و مقایسه دو کارخانه کیبوتز با استفاده از تئوری کسب و کار خانوادگی بود. هدف توضیح تفاوت بین روابط مدیریت و کارمند در هر شرکت بود.

کیبوتس و شاخه‌های اقتصادی آن‌ها در ابتدا به‌عنوان خانواده‌های گسترده عمل می‌کردند، اما روند خصوصی‌سازی، در اواخر قرن بیستم، اساساً مفهوم خانواده گسترده را زیر سؤال برد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که چگونه دو کارخانه کیبوتز خصوصی سازی را متفاوت تجربه کردند. اولی بسیاری از ویژگی های خانوادگی خود را حفظ کرد که در محیط کار نسبتاً برابر و دوستانه منعکس شد. دومی فرهنگ سازمانی خانواده گسترده قبلی خود را رها کرد که منجر به روابط غیرشخصی، سلسله مراتبی و پر از تعارض مدیریت و کارمند شد.

این تحقیق کیفی از روش مصاحبه برای توصیف و تحلیل فرآیندهای سازمانی در هر کارخانه استفاده کرد. نتیجه‌گیری این مطالعه با افزودن نوع متفاوتی از کسب‌وکار گسترده خانواده به ادبیات موجود، بسط نظریه فرهنگ کسب‌وکار خانوادگی را ارائه می‌کند. حتی پس از خصوصی‌سازی، جامعه کیبوتز بر شرکت‌های اقتصادی خود تأثیر می‌گذارد و می‌تواند روابط خانوادگی مدیریت و کارمند را تسهیل کند.

این مطالعه نمونه هایی از چگونگی تنظیم صنعت کیبوتز با یک محیط سرمایه داری در حال تغییر را ارائه می دهد، اما بسیاری از روابط خانه مانند و دوستانه بین مدیریت و کارکنان را حفظ می کند. اگرچه هر دو کارخانه از نظر اقتصادی موفق شدند، اما تحقیق بیشتر به هزینه اجتماعی که کارخانه ها با کنار گذاشتن سنت سوسیالیستی پرداخت کردند، توجه داشت. سایر کارخانه‌های کیبوتز می‌توانند استنباط کنند که چگونه می‌توان سطح بالایی از روابط خانوادگی گسترده سنتی را که در شرکت‌های کیبوتز از پیش خصوصی‌سازی شده بود، حفظ کرد. با در نظر گرفتن ماهیت خاص جامعه کیبوتز، کارخانجات غیر کیبوتز می توانند از برخی عناصر این مطالعه برای بهبود روابط کاری خود استفاده کنند.

معرفی

با توجه به واقعیت‌های خشن فلسطین ترکیه در آغاز قرن بیستم، پیشگامان یهودی اروپای شرقی که برای سکونت در این سرزمین آمده بودند، به سرعت شکلی از ایدئولوژی جمع‌گرایانه سوسیالیستی را در حالی که اولین کیبوتسیم (جمع کیبوتس) را تأسیس می‌کردند، توسعه دادند. روابط دموکراتیک و برابری‌خواهانه از اصول اساسی پایه‌گذاری این جوامع بود. از همان ابتدا، زندگی کیبوتس مانند زندگی در یک خانواده بزرگ بود و اقتصاد آن به عنوان یک خانواده کار می کرد. زبان منعکس کننده ویژگی خانوادگی زندگی کیبوتس بود. یکی از اعضا از کلمه “خانه” برای کل کیبوتز استفاده کرد و از کلمه “اتاق” برای اقامتگاه شخصی کوچک در کیبوتز استفاده کرد (جدول 1).

سهم مطالعه حاضر بحث روایت فرهنگ خانوادگی کیبوتز در رابطه با صنعت آن است. تا به امروز، تحقیقات کمی در مورد صنایع کیبوتز از دیدگاه خانوادگی انجام شده است (Moskovich & Achouch, 2013). اگرچه ادبیات قبلی روابط متقابل اصلی اولیه را در جامعه و تبدیل آن به یک انجمن سست‌تر توصیف کرده است، اشاره کمی به ماهیت آشنای شاخه‌های اقتصادی کیبوتز سنتی یا تغییرات در آن ماهیت آشنا در سال‌های اخیر شده است (کوهن). ، 1983). علیرغم تبدیل بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین کیبوتس‌ها به نوعی تداعی، این تحقیق نشان داد که برخی کیبوتس‌ها شخصیت جامعه و فضای خانوادگی خود را حفظ کرده‌اند.

به دنبال تعریف سنتی، ادبیات مربوط به کسب و کار خانوادگی رابطه خویشاوندی با یک پدر بنیانگذار را بررسی می کند (نیکلسون، 2008). این تعریف برای جامعه اولیه کیبوتز مناسب نیست زیرا هیچ روابط خویشاوندی بین اعضا وجود نداشت، با این حال در ساختار خانواده گسترده آن، اقتصاد کیبوتز به عنوان یک موجودیت واحد عمل می کرد. اعضا از امکانات زندگی مشترک مانند وعده های غذایی، خدمات خشکشویی و حمل و نقل استفاده می کردند. در این خانوار جمعی، صنعت اغلب منبع درآمد مهمی بود و روایت خانوادگی نقش مهمی در زندگی کارخانه ایفا می کرد. ادبیات موجود در مورد کسب و کار خانوادگی به جنبه اشتراکی در توسعه فرهنگ خانوادگی در خود شرکت نپرداخته است.

این واقعیت که کل جامعه در تصمیم‌گیری‌های کارکنان ارشد، سیاست‌های تجاری و بسیاری از سؤالات عملیاتی در شرکت‌های اقتصادی آن شرکت می‌کردند، نشان‌دهنده خانواده گسترده ساختاری و ایدئولوژیکی کیبوتس سنتی بود. وجود روابط خویشاوندی بین اعضای جامعه و کارکنان کارخانه، مفهوم ایدئولوژیک خانواده گسترده را تقویت کرد. در دو کیبوتسی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت، خانواده‌های پایه‌گذاری در کنار سه یا چهار نسل و فرزندان آنها زندگی می‌کردند، بنابراین اقوام به کار مشترک در صنایع عادت داشتند. در گذشته جامعه در اداره کارخانه مشارکت داشت و تعامل دو ارگان بر روابط داخلی کارخانه و همچنین روابط در جامعه تأثیر گذاشته بود.

این مقاله به بررسی روایت سازمانی «کارخانه به‌عنوان خانه» می‌پردازد. با توجه به این پیش‌زمینه، هدف اصلی این مطالعه درک روایت کسب‌وکار خانواده-خانه-فرهنگ در صنعت کیبوتز با مقایسه و مقایسه روابط انسانی بین مدیریت و کارکنان در صنعت کیبوتز است. دو کارخانه مختلف کیبوتز.هدف دیگر این تحقیق بررسی قابلیت اقتصادی گزینه‌های مختلفی است که هر کارخانه انتخاب کرده است: مسیر ضد تعاونی (که در اکثر کارخانه‌های کیبوتز در طول خصوصی‌سازی رایج بود) در مقابل مسیر تعاونی (که تعداد کمی از کارخانه‌های کیبوتز وجود دارد). حفظ کرده اند).

صنعت کیبوتز از زمان پیدایش آن در دهه 1920، ریشه های عمیقی در جامعه اسرائیل داشته است. صنعت کیبوتز در طول جنگ جهانی دوم و پس از تأسیس دولت اسرائیل در سال 1948 به سرعت توسعه یافت. در نتیجه، در دهه 1960، صنعت به منبع اصلی درآمد بسیاری از کیبوتس ها تبدیل شد (آلمالیاچ، 2009). برخلاف کارخانجات خصوصی دولت جوان (بن رافائل، 1992)، اهداف اقتصادی صنایع کیبوتز، شکوفایی کیبوتز و رفاه اعضا و در عین حال حفظ اصول کیبوتز و تحقق اهداف ملی بود (پالگی، 1994).

بحران اقتصادی پس از تأسیس اسرائیل، الهام بخش صنعتی شدن اسرائیل و کیبوتس بود. در دهه 1960، خرد متعارف در جنبش کیبوتس بر «اقتصاد مختلط» تأکید داشت، که در آن کیبوتسیم‌ها بخش طولانی کشاورزی خود را توسعه دادند. نرخ رشد صنعت کیبوتز در طی آن سال ها افزایش یافت، به طوری که کارگران خارجی بیش از 45 درصد از نیروی کار را تشکیل می دادند (آلمالیاچ، 2009).

محصولات صنایع کیبوتز شامل چوب، مبلمان، مواد غذایی، فلز، منسوجات، پلاستیک، لاستیک، برق، الکترونیک، اپتیک، مواد شیمیایی و دارو بود (Palgi, 1994). فرآیند صنعتی شدن مستلزم پیچیدگی و حرفه ای گری بود که به ناچار یک ساختار اجتماعی سلسله مراتبی ایجاد کرد. این طبقه بندی باعث بیگانگی در کیبوتس شد (Moskovich, 2016; Moshkovich & Achouch, 2013, 2015Moshkovich & Achouch, 2013, 2015) علیرغم اینکه مجمع عمومی کیبوتس تصمیمات عملیاتی عمده را برای صنایع اتخاذ کرد.

صنعتی شدن تعدادی معضل را در کیبوتس ایجاد کرد، در درجه اول این سوال که چه کسی باید صنایع را مدیریت کند. اغلب نه افراد با تجربه و نه نیروی کار واجد شرایط وجود داشت. یکی از انتقادات به مدل اولیه مدیریت صنایع کیبوتز این بود که روش چرخشی افراد فاقد صلاحیت را در پست های مدیریتی قرار می داد. علاوه بر این، احترام به منافع محلی کیبوتز باعث تصمیمات اشتباه و خسارات مالی شد (پالگی، 1994).

صنعت کیبوتز به عنوان بخشی از جوامع کیبوتز تا بحران بزرگ اقتصادی دهه 1980 شکوفا شد. به دنبال این بحران، اکثر کیبوتس ها تحت فرآیند خصوصی سازی قرار گرفتند که بر روابط بین جامعه و شاخه های اقتصادی آن تأثیر گذاشت. علاوه بر این، رابطه بین مدیریت و کارکنان بیشتر طبقه بندی و سلسله مراتبی شد (راسل و همکاران، 2011، شاپیرا، 2013).

به دنبال بحران مالی دهه 1980 و ترک گسترده جمعیت جوان و واجد شرایط، صنایع کیبوتز شروع به استخدام مدیران حرفه ای خارجی کردند (آلمالیاچ، 2009). بحران اقتصادی انتقادات گسترده ای را از صنعت کیبوتز به همراه داشت. چرخش مکرر مدیران کارخانه باعث اختلالات عملیاتی و عدم تداوم در سیاست گذاری شد. فرآیندهای تصمیم گیری کند بود، باعث تأخیرهای پرهزینه شد، با ملاحظات غیرمرتبط با کارخانه سروکار داشت، و اغلب به تصمیمات اقتصادی نادرست منجر می شد. امروزه، سودآوری دغدغه اصلی صنعت کیبوتز است که گاهی باعث به حاشیه راندن اهداف رفاه فردی و اصول کیبوتز می شود.

مجمع عمومی کیبوتس تصمیم گیری عملیاتی در مورد شاخه های اقتصادی را متوقف کرد. در عوض، هیئت‌های مدیره‌ای متشکل از اعضای کیبوتس و افراد خارجی را انتخاب کرد. این افراد خارجی تمایل داشتند در زمینه اقتصادی که شعبه در آن فعالیت می کرد متخصص باشند. هیئت مدیره مدیران کارخانه را انتخاب کرد که مجبور نبودند عضو کیبوتز باشند و برای دوره های طولانی تری خدمت کنند. تصمیم گیری تقریباً به طور کامل در داخل کارخانه اتفاق افتاد. اگر در گذشته کیبوتس ها مالک انحصاری کارخانه های خود بودند، تا سال 2014 حدود 29 درصد از کارخانه ها دارای مالکیت مشترک با نهادهای غیر کیبوتس، 13 درصد مالکیت مشترک با سایر کیبوتس ها و 7 درصد سهام در این کارخانه معامله شده بودند. بازار سهام این تنها 52 درصد متعلق به یک کیبوتس بود (ادوم و همکاران، 2015).

قطعات بخش

تجارت خانوادگی

روابط خویشاوندی کلید کسب و کار خانوادگی موفق است، جایی که هدف این است که مالکیت از نسلی به نسل دیگر منتقل شود (نیکلسون، 2008). تعریف اولیه یک شرکت تجاری خانوادگی زمانی است که مالکان در کنترل و مدیریت مشارکت می کنند (کلرمنز، ادلستون، بارنت و پیرسون، 2008)، اما سایر محققان فکر می کنند که مالکان باید از طریق خانواده در تصمیم گیری مشارکت و نفوذ داشته باشند. فرآیند (کریسمن، چوا، و شارما، 2005).

روش شناسی

دلایل متعددی منجر به انتخاب دو کارخانه کیبوتز شد. هر دو جامعه کیبوتز تحت فرآیند خصوصی سازی قرار گرفتند و هر دو یک کارخانه واحد داشتند که منبع اصلی درآمد و معیشت کیبوتز برای اعضای آن بود. علاوه بر این، شباهت در ویژگی های جامعه شناختی هر دو جامعه، مقایسه و تضاد معنادار دو کارخانه کیبوتز را تسهیل کرد.

در این تحقیق از روش مطالعه موردی استفاده شده است. رویکرد مطالعه موردی یک فرد را بررسی می کند، الف

پیشینه جامعه کیبوتس الف

در سال 1936، یک گروه 30 نفره از جنبش شومر هتزایر («گارد جوان») کیبوتز ندیب (نام مستعار) را تأسیس کردند. در دشت ساحلی، جمعیت فعلی حدود 700 نفر است که نیمی از آنها اعضای کیبوتز هستند. گروه های سنی شامل نسل پیشگامان (سنین 70 تا 95)، جمعیت میانسال (سن 50 تا 70 سال)، و نسل جوان (سنین 30 تا 50 سال) است. بسیاری از جوانترین افرادی که در کیبوتز به دنیا آمده بودند، کیبوتز را ترک کرده بودند. اما امروزه پس از خصوصی سازی بسیاری از

بحث

سه محیط بر هر کارخانه تأثیر گذاشت: محیط داخلی کارخانه، جامعه کیبوتز و رقابت تجاری جهانی. تفاوت بین کارخانه ها آشکار است. کارخانه A با حفظ ویژگی های کیبوتز همراه با ویژگی های رقابتی نوآورانه موفق به برقراری یک رابطه کاری خوب شد. اعضای نسل دوم ویژگی‌های خانوادگی و فرهنگ سازمانی را که در اصل بر اساس ارزش‌های جمع‌گرایانه بنیان‌گذاران ایجاد شده بود، ادامه دادند.

نتیجه گیری

تغییر فرهنگی در هر دو کارخانه تلاش کرد تا با یک محیط رقابتی در حال تغییر در اقتصاد جهانی کنار بیاید. با توجه به روح زمان، هر دو جامعه برای بهبود وضعیت اقتصادی اعضای خود تحت یک فرآیند خصوصی سازی قرار گرفتند (Rosner, 1993, Palgi, 2006). با وجود این شباهت، هر کارخانه به طور متفاوتی تکامل یافت. در طول سالها، کارخانه A از مدیریت داخلی موفقی برخوردار بود که باعث شد شرکت به شکوفایی برسد و به یک نهاد جهانی تبدیل شود. کارخانه B، از نظر انسان محلی فقیرتر

مقالات مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.پر کردن فیلدهای نشانه‌گذاری شده‌ با * ضروری می‌باشد.