خلاصه
زنجیره های ارزش غذایی در کشورهای در حال توسعه در پاسخ به تقاضای افزایش کیفیت و ایمنی مشتریان داخلی و بین المللی در حال تغییر هستند. برای انطباق با این الزامات کیفیت سختگیرانه، پیوندهای عمودی محکمتر در حال توسعه هستند. علاوه بر این، موضوع محدود بودن قدرت چانه زنی برای خرده مالکان در این زنجیره های هماهنگ، علاقه مجدد به سازمان های تعاونی را برانگیخته است. در اتیوپی، مشارکت بین یک شرکت تجاری داخلی و یک اتحادیه تعاونی به افزایش قابلیتها در پایگاه عرضه و همچنین تقویت حاکمیت داخلی تعاونی، قابلیتهای مدیریتی و منابع مالی و غیر مالی کمک کرده است. بر اساس مصاحبه های عمیق، مقاله ما یک مطالعه موردی در مورد نحوه عملکرد این مشارکت ارائه می دهد. کمک های فنی خوب ارائه شده توسط اتحادیه، با حمایت شرکت صادرکننده و یک NGO یکی از عوامل کلیدی موفقیت این مشارکت است. این مطالعه همچنین نشان میدهد که قیمت بالا لزوماً عاملی برای یک مشارکت موفق نیست، زیرا قیمتهای از پیش تعیینشده توسط کشاورزان با وجود قیمتهای نسبتاً بالاتر در بازار محلی ترجیح داده میشوند.
معرفی
کیفیت و خواسته های ایمنی بالاتر مشتریان داخلی و بین المللی در زنجیره ارزش غذایی، فرصت ها و چالش هایی را برای کشاورزان خرده پا در کشورهای در حال توسعه ایجاد می کند. یکی از عوامل کلیدی موفقیت برای خرده مالکان برای بهره مندی از بازارهای سودمند، نحوه سازماندهی تولید و بازاریابی در زنجیره ارزش است (بریونز، 2015). در طول دهههای گذشته، ترتیبات سازمانی مختلفی پدید آمدهاند که مستلزم هماهنگی شدیدتر بین شرکای زنجیرهای است. در این زنجیرههای ارزش همسو، کشاورزان و تجار به منظور بهبود و حفظ کیفیت محصول همکاری نزدیکی دارند و مالکان خرد به بازارهای با ارزش بالاتر دسترسی پیدا کردهاند (Ayuya et al., 2015).
همانطور که اشکال سختتر هماهنگی در زنجیرههای غذایی توسعه مییابد، موضوع قدرت چانهزنی محدود برای خردهمالکها باعث علاقه مجدد به سازمانهای تعاونی شده است (Markelova، Meinzen-Dick، Hellin و Dohrn، 2009). با این حال، شواهد تجربی نشاندهنده اثربخشی اقدام جمعی در بهبود عملکرد بازاریابی خردهمالکها از طریق ارتقاء کیفیت هنوز محدود است (برهام و چیتمی، 2009). عوامل داخلی و خارجی متعددی عملکرد بازار تعاونی ها را به چالش می کشد، مانند حکمرانی داخلی ضعیف، فقدان مهارت های مدیریتی، کمبود سرمایه انسانی، کمبود منابع مالی و محیط نهادی محدود.
چالش سازمانهای مبتنی بر کشاورز مانند تعاونیهایی که در یک زنجیره ارزش فعالیت میکنند، ترکیب هماهنگی افقی بین کشاورزان اعضای با هماهنگی عمودی با شرکای زنجیره است. بهبود کیفیت محصول با حفظ فراگیر بودن، یک جاه طلبی چالش برانگیز برای تعاونی است که در یک پیکربندی زنجیره ارزش فعالیت می کند. یکی از راه حل های ارائه شده در ادبیات، مشارکت بین تعاونی و شرکت بازرگانی است (Bitzer & Bijman, 2014).
در اتیوپی، تعداد تعاونیها (اتحادیهها و تعاونیهای اولیه) در دهه گذشته به طور قابلتوجهی افزایش یافته است. به عنوان مثال، از سال 2008 تا 2013، تعداد اتحادیه ها 44 درصد رشد داشته است. از آنجایی که کشاورزان خردهمالک با محدودیتهای متعدد در افزایش بهرهوری مزرعه و کیفیت محصول مواجه هستند، تعاونیها ممکن است خدمات مورد نیاز کشاورزان را ارائه دهند. این امر توسط دولت اتیوپی تایید شده است که به تعاونی ها نقش برجسته ای در سیاست های تحول کشاورزی خود داده است (ATA، 2012).
اتحادیه های تعاونی بر بازاریابی محصولاتی که تعاونی های اولیه ارائه می کنند تمرکز می کنند. علاوه بر این، اتحادیه ها از تعاونی های اولیه با اعتبار، نهاده ها و خدمات لجستیک حمایت می کنند. با این حال، بهبود کیفیت و تضمین کیفیت ثابت مشتریان همچنان برای اتحادیهها چالش برانگیز است، زیرا اکثریت اعضا از تحریم کشاورزانی که الزامات کیفیت را رعایت نمیکنند موافق نیستند (فایس و سیمون، 2015، فرانچسکونی و روبن، 2012).
به منظور کمک به اعضای خود برای دسترسی به نهاده ها و کمک های فنی بهتر، تعاونی ها به طور فزاینده ای با شرکت های تجارت کشاورزی قراردادهای کشاورزی قراردادی (CFAs) وارد می کنند. بینش در مورد چگونگی عملکرد این ترتیبات قراردادی، چگونگی ساختار آنها به منظور پایدار و عادلانه بودن، هنوز اندک است. یک استثنا، مطالعه آببه، بیژمان، کمپ، اومتا و تسهگایه (2013a) است که ترجیحات کشاورزان سیب زمینی در اتیوپی را در مورد نوع ویژگی های قرارداد بررسی کردند. نویسندگان دریافتند که کشاورزان به منظور به حداقل رساندن عدم اطمینان بازار ورودی و دسترسی به کمک های فنی ارائه شده توسط شرکت کشاورزی، وارد CFAها می شوند.
هدف این مقاله روشن کردن مشارکت های قراردادی بین تعاونی ها و شرکت های تجاری در کشورهای در حال توسعه است. این مقاله به دنبال توصیف یک مشارکت خاص است و مزایا و معایب را برای کشاورزان خرده مالک و تعاونی های درگیر در مشارکت مورد بحث قرار می دهد. این مقاله از یک مطالعه موردی از اتیوپی برای توصیف و سپس بازتاب یک مشارکت خاص در زنجیره ارزش سبزیجات استفاده میکند. این پرونده حول محور یک شرکت تجاری داخلی است که با یک اتحادیه تعاونی به منظور تولید و صادرات لوبیا سبز مشارکت کرده است. مکانیسم کلیدی که توسط مشارکت برای افزایش کیفیت محصول استفاده میشود، ایجاد قابلیتها در پایه عرضه است، یعنی هم در سطح کشاورز و هم در سطح تعاونی اولیه زنجیره ارزش.
این مقاله از یک رویکرد تحقیق ابداکتی استفاده میکند که متضمن ترکیبی از استقراء و استنتاج است. کسر ابتدا برای دستیابی به عوامل اصلی که می تواند بر عملکرد مشارکت مورد مطالعه تأثیر بگذارد اعمال می شود. از استقرا در تحقیقات تجربی برای کشف آنچه ذینفعان به عنوان عوامل کلیدی موفقیت در نظر می گیرند استفاده می شود. در نتیجه، ما نتایج را از هر دو ادبیات و مطالعه میدانی ترکیب می کنیم.
مقاله ما بینش هایی را ارائه می دهد که چگونه چنین مشارکتی می تواند به غلبه بر محدودیت های داخلی و خارجی که تعاونی ها در کشورهای در حال توسعه اغلب تجربه می کنند کمک کند. به طور خاص، این مطالعه تلاش میکند به این سؤال تحقیقاتی پاسخ دهد: مشارکت بین اتحادیه تعاونی و یک شرکت خصوصی داخلی چگونه میتواند به غلبه بر چالشهای تولیدکنندگان در مقیاس کوچک در برآوردن نیازهای کیفی یک بازار بینالمللی با ارزش بالا کمک کند ؟
در حالی که مقاله ما دیدگاهی مدیریتی در مورد نقش تعاونی در زنجیره ارزش دارد، با تمرکز بر قابلیتهای ارتقای کیفیت، نتایج پیامدهای توسعه روستایی گستردهتری دارند. تعاونیها به عنوان سازمانهای اقدام جمعی، اغلب به عنوان راهحلهای نهادی مناسب برای چالشهای چگونگی تبدیل کشاورزی خردهمالک به یک سیستم تولید مدرن با امنیت غذایی بالاتر، تولید پایدارتر و درآمد مزرعه بالاتر در نظر گرفته میشوند (هربل، کراولی، اوراباحداد و لی، 2013؛ شیفراو، هلین، و موریکو، 2011).
مقاله به صورت زیرادامه پیدا می کند. بخش بعدی مرتبطترین ادبیات مربوط به ارتقای کیفیت در زنجیرههای ارزش، نقش تعاونیها در پیوند دادن کشاورزان به بازارها و ارائه کمکهای فنی مورد نیاز برای بهبود کیفیت را بررسی میکند. بخش 3 روش های مورد استفاده و داده های جمع آوری شده را ارائه می دهد. بخش 4 یافته های ما از مطالعه موردی بین اتحادیه تعاونی و شرکت بازرگانی را ارائه می دهد. بخش 5 آن یافته ها را مورد بحث قرار می دهد، در حالی که بخش 6 با نتایج اصلی، محدودیت ها و ایده هایی برای تحقیقات بیشتر به پایان می رسد.
قطعات بخش
شراکت
مشارکت ها در اواخر دهه 1990 به عنوان ساختارهای حکومتی برای رسیدگی به چالش های توسعه روستایی مانند ارتقای ظرفیت سازی و دسترسی به بازار برای کشاورزان خرده پا شروع به ظهور کردند (Kolk, Van Tulder, & Kostwinder, 2008; Glasbergen, 2007, Bank World, 2007). مشارکت را می توان به عنوان ترتیبات مشترک بین بازیگران بخش های مختلف جامعه تعریف کرد. اگرچه رایج ترین شکل مشارکت، مشارکت عمومی-خصوصی است، اما سازمان های غیردولتی تجاری نیز وجود دارند
زمینه مطالعه
طی دهه گذشته، اتیوپی شاهد افزایش مداوم تولید محصولات کشاورزی برای بازار بین المللی بوده است. در حالی که گل ها شاید شناخته شده ترین نمونه از محصولات صادراتی باشند، تولید سبزیجات برای بازار صادرات نیز به طور پیوسته رشد کرده است (Delelegne, 2014). بخش صادرات باغبانی در طرح رشد و تحول (GTP) دولت فدرال اتیوپی اولویت دارد. در حالی که تولید سبزیجات در سراسر کشور قرار دارد، محصولات صادراتی هستند
ساختار مشارکت بین Ethioflora و MBU
هدف اصلی این مطالعه بررسی چگونگی مشارکت بین یک اتحادیه تعاونی و یک شرکت خصوصی داخلی میتواند به غلبه بر چالشهای تولیدکنندگان خردهمالک در برآورده کردن خواستههای کیفیت کمک کند. در این بخش، یافتههای بخش تجربی مطالعه خود را که شامل مصاحبه با چند ذینفع است، ارائه میکنیم.
اتحادیه مکی باتو (MBU) در دره ریفت مرکزی اتیوپی در نزدیکی دریاچه زیوی، منطقه ای با شرایط کشاورزی خوب، از جمله منابع آب فراوان، واقع شده است. که در
بحث
مطالعه ترتیبات سازمانی در زنجیره ارزش غذایی در دهه گذشته به طور فزاینده ای محبوب شده است، زیرا محققان و متخصصان اهمیت سازمان زنجیره ارزش را برای پیوند دادن مالکان خرد به بازارهای با کیفیت بالا اذعان می کنند (به عنوان مثال، رویر، بیژمان، و بیتزر، 2016). در مطالعه خود، ما یک مطالعه موردی مفصل از مشارکت بین یک اتحادیه تعاونی و یک شرکت بازرگانی صادراتی را انتخاب کردیم. این مشارکت بخش اصلی زنجیره ارزش را پوشش می دهد
نتیجه
پیوند دادن کشاورزان خرده مالک به بازارهای با ارزش بالا یکی از چالش های اصلی در کشورهای در حال توسعه است. چندین مدل از همکاری زنجیره ارزش در ادبیات ارائه شده است، مانند کشاورزی قراردادی و تعاونی ها. با این حال، هر دو مدل محدودیت های خود را دارند. کشاورزی قراردادی اغلب به یک رابطه وابستگی بین کشاورزان و شرکتهای کشاورزی منجر میشود و تعاونیها اغلب ظرفیتهای داخلی ضعیفی دارند. مقاله ما نشان می دهد که مشارکت بین یک تعاونی (اتحادیه) و یک
دیدگاه خود را بنویسید