نکات برجسته
- •
نقش تجاری و سودآوری در کار حاکمیتی در تعاونی ها مورد تاکید قرار می گیرد.
- •
نقش انجمن عضو تابع نقش یک شرکت تجاری است.
- •
هدف از تعاونی در تئوری شناخته شده است، اما نه در عمل.
- •
هدف اصلی Co-ops در حال حاضر به طور کامل درک نشده و در عمل محقق نشده است.
خلاصه
این مقاله با بررسی درک فعلی از ماهیت دوگانه در هسته ایدئولوژی تعاونی که هدف اصلی آن را خلاصه می کند، به نظریه تعاون کمک می کند. بررسی ادبیات این ماهیت دوگانه را بررسی می کند و اهمیت آن را در زمینه حکومت دموکراتیک برجسته می کند. این مطالعه تجربی بر بررسی اهمیتی که اعضای هیأتهای حاکمه به ماهیت دوگانه میدهند و تأثیری که این دو نقش بر اجرای دوگانگی یک تعاونی امروزی دارند، متمرکز است. بر اساس تحقیق، ما استدلال میکنیم که نقش تجاری تعاونیها، عملکرد آنها را به همراه منافع مالی برای اعضایشان تعیین میکند. به طور خاص، اهداف اجتماعی مرتبط با نقش انجمن عضو، تابع نقش تجاری تعاونی است، و این باعث ایجاد انتظارات و شیوههای متضاد در مدیریت تعاونیها میشود. این مقاله نشان می دهد که چگونه تجارت نقش غالب ایفا می کند و دموکراسی و اهداف اجتماعی تعاونی ها را تضعیف می کند. ما پیشنهاد میکنیم که یافتن تعادل بین انجمن اعضا و نقشهای تجاری نشاندهنده یک ایدئولوژی تعاونی جدید است که در آن کسبوکار غالب است. ما همچنین استدلال میکنیم که درک عمیق اعضای هیئت حاکمه از ماهیت دوگانه، تحقق نقش انجمن عضو تعاونیها و در نتیجه هدف نهایی و اصلی آن را تقویت میکند.
1. معرفی
بحث در اقتصاد کسب و کار غربی نئوکلاسیک به طور سنتی بر شرکت های تحت مالکیت سرمایه گذاران (از این پس IOFs) متمرکز بوده است. ویژگیهای اینها مورد تحقیق و شناخته شده است و نظریههای مدیریت کسبوکار عموماً در زمینه آنها مدلسازی شدهاند (Apparao et al., 2019؛ Cornforth, 2002; Hannan, 2014; Mooney & Gray, 2002). تعاونی ها نیز در سطح جهانی مشاغل مهمی هستند که اشتغال و اقتصاد پایدار و رفاه کارکنان را ترویج می کنند و بر اساس آمار، بیش از نیمی از جمعیت زمین را تحت تأثیر قرار می دهند (ICA، 2019). هدف اصلی از عملیات تعاونی ها منحصر به فرد است و به حداکثر رساندن اهداف اجتماعی و اقتصادی اعضای تعاونی (Michelsen, 1994; Novkovic, 2012) به جای حداکثر کردن سود، مانند مورد IOF ها (بورگن، 2004) ختم می شود. ؛ Juga & Juntunen، 2018؛ Mazzarol و همکاران، 2018؛ Nilsson، 2001؛ Novkovic، 2012؛ Tuominen و همکاران، 2013). تعاونی ها تحت مالکیت و کنترل دموکراتیک اعضای خود هستند. اعضا همچنین به عنوان مشتریان خدمات تعاونی خدمت می کنند. این ویژگیهای خاص ماهیت دوگانه منحصربهفرد تعاونیها را ایجاد میکنند: آنها همزمان هم شرکتهای تجاری و هم انجمنهای عضو هستند (هنزلر، 1968؛ دیلگر و همکاران، 2017؛ نیلسون، 2001؛ نوکوویچ، 2012؛ مونی و گری، 2002؛ پوسا و همکاران. al., 2016). تعاونیها بنا به تعریف مشارکتکننده هستند و «مأموریت اجتماعی با بازده اقتصادی» دارند و ارزش اقتصادی ایجاد میکنند و در عین حال ارزش اجتماعی قابل توجهی را برای منافع متقابل اعضای خود ایجاد میکنند (Hind, 1997؛ Mazzarol et al., 2011؛ Spear, 2000). ). بنابراین در تعاونی ها، موفقیت اقتصادی مانند سود، رشد یا به حداکثر رساندن فروش یک وسیله است تا یک هدف (Hind, 1997). عملیات تجاری Co-ops شبیه به عملیات IOFs است زیرا، درست مانند سایر مشاغل، Co-ops قصد دارند رقابت خود را در حوزه عملیاتی خود در محیط تجاری فعلی و با همان محدودیت ها حفظ کنند (Dilger et al., 2017; Jussila). ، گوئل و همکاران، 2012؛ اسپیر، 2000؛ توومینن و همکاران، 2006؛ توومینن و همکاران، 2013). به گفته پوسا و همکاران. (2013)، دلیل وجودی و مأموریت اصلی تعاونی ها به ویژه در ماهیت دوگانه آنها به اوج می رسد.
یافتن تعادل بین یک عملیات تجاری و یک انجمن عضو به یک موضوع اصلی در پارادایم مدیریت و اداره تعاونی ها تبدیل شده است (مانند کوک، 1994؛ مازارول و همکاران، 2011؛ نیلسون، 2001؛ نوکوویچ، 2012، 2014). علیرغم سابقه بیش از 170 ساله تعاونی ها و این واقعیت مسلم که آنها در سطح جهانی اهمیت دارند، تعاونی ها نسبتاً تحقیق نشده بوده اند و تحقیقات انجام شده عمدتاً یک رویکرد نئوکلاسیک را اتخاذ کرده است (Apparao et al., 2019). کورنفورث، 2004؛ هاکلیوس، 2018؛ جوسیلا، تومینن و همکاران، 2012؛ مازارول و همکاران، 2018؛ مونی و گری، 2002؛ نوکوویچ، 2014؛ پوسا و همکاران، 2013).
اعضای هیئت حاکمه یک تعاونی در مدیریت و عملیات تعاونی موقعیت تعیین کننده ای دارند. ساختار حاکمیت دموکراتیک یکی از ویژگیهای خاص تعاونیها است که اعضا نقش مهمی در تصمیمگیری ایفا میکنند، نیازهای اعضا را برای بحث بالا میبرند و اطمینان میدهند که هدف تعاونی برآورده میشود. نظریههای مدلسازی شده در زمینه IOFs برای ارزیابی و زیر سوال بردن ساختار حاکمیت تعاونیها استفاده شدهاند و حکمرانی آنها بهعنوان غیرعملکردی و مشکلساز توصیف شده است (بورگن، 2004؛ بورگستروم، 2013؛ چاوز و همکاران، 2008؛ کورنفورث). ، 2004؛ دیلگر و همکاران، 2017؛ نیلسون، 2001). مطالعات قبلی به مشکلات مختلف حاکمیت تعاونی اشاره کرده اند، به عنوان مثال، شکست دموکراسی، مسائل انحصار قدرت، و عدم شفافیت در فرآیند تصمیم گیری (Lees & Volkers, 1996)، که باعث شک و تردید در مورد کیفیت حاکمیت تعاونی (Chareonwongsak، 2017؛ Cornforth، 2004).
فقدان یک چارچوب نظری تثبیت شده برای حاکمیت شرکتی خوب از منظر تعاونی ها یک نقص بزرگ است، زیرا هر مدل کسب و کار باید با در نظر گرفتن ویژگی های آن مدیریت شود (به عنوان مثال، Puusa و همکاران، 2016 را ببینید). برای دستیابی به این هدف در یک زمینه تعاونی، نمایندگان منتخب یک تعاونی و مدیریت عملیاتی باید با ویژگیهای خاص تعاونیها آشنا باشند. به گفته دیویس (2001) و نوکوویچ (2012)، برای مثال، اگر هدف یک تعاونی محقق شود، نمایندگان منتخب باید ماهیت دوگانه تعاونی ها و نقش آنها را به عنوان انجمن های عضو و شرکت های تجاری درک کنند. . علاوه بر فقدان بحث نظری مربوط به نقش نمایندگان منتخب حاکم بر تعاونی ها، تنها تعداد محدودی از تحقیقات بر ماهیت دوگانه تعاونی ها متمرکز است (پوسا و همکاران، 2013، 2016؛ نوکوویچ، 2012). با این حال، درک جامع از ماهیت دوگانه آنها هنگام بحث در مورد تحقق هدف تعاونی حیاتی است. ماهیت دوگانه ایفای نقش نظارتی نمایندگان منتخب را با چالش مواجه می کند، زیرا اهداف تعاونی ها متنوع است و شاخص های عملکرد عمدتاً در چارچوب سود توسعه یافته اند.
هدف حداکثر سازی t (چارئون ونگساک، 2017؛ توومینن و همکاران، 2009).
عملیات تعاونی ها در حصول اطمینان از اینکه ماهیت دوگانه آنها در مدیریت و حکمرانی آنها و از طریق آنها در کارکردهای تعاونی در نظر گرفته می شود به اوج خود می رسد (به عنوان مثال، دیویس، 2001). درک نمایندگان منتخب از ماهیت دوگانه و چگونگی حفظ تعادل بین این دو نقش حیاتی است، به ویژه در شرایطی که تصور می شود تعاونی های بزرگ بخشی از هویت تعاونی خود را از دست داده اند، زیرا آنها بیشتر به عهده گرفته اند. ویژگی های سرمایه داری در پاسخ به رقابت فزاینده در نتیجه، ویژگی های منحصر به فرد آنها کمتر برجسته شده است (اندرسون و هنهان، 2005؛ کورنفورث و همکاران، 1988؛ پوسا و همکاران، 2013؛ اسپیر، 2004). طبق تحقیقات انجام شده توسط Puusa و همکاران. (2013)، اندازه بزرگ یک تعاونی با افزایش احتمال عقب نشینی از ماهیت دوگانه ایدئولوژیک به نقش تجاری “سخت” و تضعیف ارزش های تعاونی اساسی همراه بود.
هدف از این مطالعه بررسی درک ماهیت دوگانه اعضای هیئت های حاکمه تعاونی ها است، زیرا به طور اجتناب ناپذیری بر تصمیم گیری در تعاونی تأثیر می گذارد. بررسی آن به طور خاص در رابطه با حکمرانی مهم است، زیرا نهادهای حاکم در فرآیندهای تصمیم گیری و هدایت عملیات تعاونی خود مشارکت دارند. نهادهای حاکم نیز نقش نظارتی در رابطه با مدیریت عملیاتی دارند. در حالی که هیئت مدیره یک تعاونی بر امور استراتژیک نظارت می کند، وظیفه مرکزی هیئت نظارت نظارت بر این است که طرف انجمن سازمان به درستی در تصمیم گیری در نظر گرفته شود.
هدف این مطالعه پاسخگویی به سوالات زیر است: اعضای نهادهای حاکمیتی تعاونی ها چه اهمیتی به نقش تعاونی به عنوان یک انجمن عضو و یک شرکت تجاری می دهند؟ آنها احساس می کنند که این دو نقش چه تأثیری در عملی کردن دوگانگی یک تعاونی یا بر حاکمیت یک تعاونی دارند؟ این دو نقش چگونه بر تصمیم گیری تأثیر می گذارند؟
2. طبیعت دوگانه
مشخصترین ویژگی تعاونیها هدف آنها برای خدمت به رفاه اجتماعی و اقتصادی اعضای خود است (مازارول و همکاران، 2018؛ میکلسن، 1994؛ نوکوویچ، 2008؛ زئولی و رادل، 2005). در عین حال، تعاونی ها باید به طور کارآمد برای ایجاد مازاد مالی برای اطمینان از تداوم کسب و کار عمل کنند (دیلگر و همکاران، 2017؛ مازارول و همکاران، 2018). این ترکیب فعالیت به عنوان یک جامعه اعضا و به عنوان یک تجارت سودآور بر اساس هدف تعاونی و مندرج در اصول تعاونی (ICA، 2019) ماهیت دوگانه نامیده می شود (به عنوان مثال دراهیم، 1952؛ هنزلر، 1968). ایده دوگانگی، انجام طیف وسیعی از فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی برای افزایش رفاه اعضا، در اساسنامه جنبش وجود دارد که به انجمن پیشگامان عدالت روچدیل در سال 1844 برمیگردد (مازارول و همکاران، 2018). این نوع از مدل سازمانی که دارای اهداف اقتصادی و اجتماعی است، با ادراکات غالب سازمان ها تناسب ندارد و با مدل های اقتصادی تثبیت شده در تعارض است (کورنفورث، 2002؛ لوی و دیویس، 2008؛ مازارول و همکاران، 2018؛ مونی و گری، 2002).
ایدئولوژی تعاونی مبتنی بر ارزش ها و اصول مشتق شده از آن است (مانند آپارائو و همکاران، 2019؛ جوسیلا و همکاران، 2014؛ نیلسون، 2001؛ اسپیر، 2004؛ زئولی و رادل، 2005). تعاونی ها به عنوان اتحاد یا ائتلافی از اعضا (Staatz, 1983, 1987) یا “پیوند قراردادها” (Sexton, 1983) توصیف شده اند که از طریق مالکیت مشترک به نیازهای مشترک اقتصادی و اجتماعی اعضای خود رسیدگی می کنند. و شرکت تجاری تحت کنترل دموکراتیک (به شیوه ای برابر، عادلانه و همبسته) (ICA، 2019؛ Mazzarol و همکاران، 2018؛ Novkovic، 2012). دقیقاً همین مالکیت جمعی است که برابری و کنترل دموکراتیک را توسط نمایندگان منتخب، که مسئول اطمینان از اینکه تعاونی به نفع اعضای خود عمل می کند، امکان پذیر می کند (Hakelius, 2018؛ Novkovic, 2008؛ Staatz, 1987). در زمینه تعاونی ها، افراد به عنوان شرکت کنندگان فعال (حمایت از ارزش های خودیاری و مسئولیت پذیری) دیده می شوند که برابر، همکاری می کنند و در جهت منافع مشترک (همبستگی) تلاش می کنند، که به وضوح به طور قابل توجهی گسترده تر و بیشتر است. مفهومی چند بعدی نسبت به همو اقتصادی (انسان اقتصادی) منطقی و منفعت طلب که همیشه در تلاش است تا مطلوبیت خود را به حداکثر برساند – مفهومی که اقتصاد کسب و کار معمولاً بر آن تکیه کرده است و به نظر می رسد که با ایده سرمایه داری مطابقت دارد (مانند راب و همکاران). همکاران، 2010). در ادبیات تعاونی، اصطلاح homo cooperativus برای این منظور ابداع شده است (Laurinkari 1997; Puusa et al., 2016). Laurinkari (1997) مفهوم عضو تعاونی را اصلاح کرده است و می بیند که علاوه بر ارزش گذاری برای همبستگی و نوع دوستی، اعضای تعاونی در جهت برآوردن نیازهای اقتصادی و اجتماعی خود تلاش می کنند. اصطلاح homo complexicus برای نشان دادن این مورد استفاده می شود.
درهیم (1952) اولین کسی بود که ماهیت دوگانه تعاونی ها را توصیف کرد و آنها را به عنوان شرکت های تجاری و اعضای اجتماعی به طور همزمان توصیف کرد.
یونها (همچنین رجوع کنید به Holger، 1986؛ Mazzarol و همکاران، 2018؛ Mazzarol و همکاران، 2019؛ Michelsen، 1994؛ Nilsson، 2001؛ Puusa و همکاران، 2013؛ Puusa و همکاران، 2016؛ Zamagni، 2010). هنگامی که آنها مطابق با ایدئولوژی تعاونی عمل می کنند، تعاونی ها دوسوگرا هستند. از یک سو، آنها همکاری، همبستگی و دموکراسی را ترویج می کنند و رویکرد فردگرایانه و رقابتی سرمایه داری را به چالش می کشند. از سوی دیگر، آنها در یک بازار رقابتی با همان محدودیتهایی مانند هر نوع تجارت دیگری فعالیت میکنند. در عین حال، این ویژگی منحصر به فرد دلیلی است که تعاونی ها به شدت مورد انتقاد قرار می گیرند. پیشنهاد شده است که تعاونی ها نمی توانند هر دو نقش را به طور همزمان ایفا کنند، زیرا رقابت در بازار سرمایه داری مستلزم عملکرد مطابق با ارزش های سرمایه داری است (لوکزامبورگ، 2008؛ ساندووال، 2019). خود تعاونی ها اذعان دارند که اگر این دو نقش نامتوازن نداشته باشند، تعاونی نمی تواند هدف خود را محقق کند. تاکید بیش از حد بر طرف شرکت تجاری، عملیات تعاونی را شبیه به عملیات یک IOF می کند. تاکید بیش از حد بر طرف انجمن عضو در عوض اثربخشی، بهره وری و پایداری عملیات تعاونی را به خطر می اندازد (کورنفورث و همکاران، 1988؛ نوکوویچ، 2014؛ تالونن و همکاران، 2018). برای موفقیت یک تعاونی، رهبری آن باید بین این دو نقش تعادل ایجاد کند (استبان-سالوادور و همکاران، 2019؛ مونی و گری، 2002؛ نوکوویچ، 2012؛ پوسا و همکاران، 2013)، و این چرا ماهیت دوگانه آنها، اداره تعاونی ها را چالش برانگیز می کند (کوک، 1994؛ دیویس، 2001؛ نوکوویچ، 2014؛ زامگنی و زامگنی، 2010).
طبق ایدئولوژی تعاونی، انجمن های عضو دارای اهداف اجتماعی هستند که سعی می کنند از طریق همکاری به آنها دست یابند، که باعث می شود امکان مشارکت برابر همه اعضا و توزیع عادلانه منافع (همبستگی) مهم باشد (Dilger et al., 2017; نیلسون، 2001؛ اسپیر، 2000). مسئولیت شخصی در مالکیت جمعی تعاونی تحقق مییابد، که با کنترل دموکراتیک، روابط اعضا با تعاونی را چندوجهی میسازد (کورنفورث، 2004؛ هولگر، 1986؛ جوسیلا، برن و همکاران، 2012؛ کرنفورث، 2004؛ هولگر، 1986؛ جوسیلا، برن و همکاران، 2012؛ 2004). لیمنیوس و همکاران، 2018). مشارکت همزمان اعضا در عملیات تعاونی به عنوان مالک، کاربران خدمات و سرپرستان برای موفقیت تعاونی مهم است (نیلسون، 2001؛ پوسا و همکاران، 2013، 2016؛ اسپیر، 2000؛ ژیانگ و سوملیوس، 2000).
تعاونی ها در یک همزیستی تعاملی در منطقه عملیاتی خود کار می کنند و بنابراین موفقیت آنها نیز تحت تأثیر سرزندگی جامعه ای است که در آن فعالیت می کنند (دیلگر و همکاران، 2017؛ اسپیر، 2000؛ توومینن و همکاران، 2006). سودآوری یک تعاونی به عنوان یک شرکت تجاری تا حد زیادی به رابطه بین تعاونی و اعضای آن و سطح تعامل بین آنها مرتبط است. عملیات منطقه ای بر اساس نیازهای اعضا و جامعه، تعهد اعضا را به تعاونی تقویت می کند و سرمایه اجتماعی آن را افزایش می دهد (اسپیر، 2000؛ تومینن و همکاران، 2013).
اگرچه هدف یک تعاونی افزایش رفاه اعضای خود است، تعاونی ها صرفاً برای اهداف اجتماعی ایجاد نمی شوند (مازارول و همکاران، 2011). این یک تصور غلط رایج است که تعاونی ها برای کسب سود تلاش نمی کنند. در مقابل، ماهیت دوگانه آنها حکم می کند که عملیات آنها باید از نظر مالی نیز کارآمد باشد و باید تلاش کنند تا با ارائه خدمات مناسب از نظر تنوع و تقاضا، نیازهای اعضای خود را برآورده سازند (Mazzarol et al., 2018)، زیرا اگر یک تعاونی تضمین نمیکند که خدماتش رقابتی، جاری و پیوسته توسعه مییابد، ماهیت آن بهعنوان یک تعاونی نامربوط میشود و نمیتواند هدفی را که به دلیل ماهیت دوگانهاش برای آن تعیین شده است، برآورده کند. تعاونی ها در بازار با IOF ها رقابت می کنند، به این معنی که آنها باید یک ایده تجاری رقابتی داشته باشند که از نظر اقتصادی مسئولیت پذیر و پایدار باشد (مانند Bontis et al., 2018; Caldarelli et al., 2016; Dilger et al., 2017; Puusa et al., 2017; Puusa et al. al., 2016). با این حال، هدف تعاونی ها به حداکثر رساندن سود نیست، بلکه کارآمدی و تولید سود است که می توان از آن برای توسعه آنها استفاده کرد. سایر مازادها به اعضای تعاونی ها اختصاص می یابد. به جای حداکثر کردن سود، تعاونیها تلاش میکنند تا منافع کلی را برای اعضای خود به حداکثر برسانند (مانند Borgen، 2004؛ Juga & Juntunen، 2018؛ Limnios و همکاران، 2018؛ Mazzarol و همکاران، 2018؛ Nilsson، 2012، 200; پوسا و همکاران، 2016). به گفته نوکوویچ (2012)، ایده ماهیت دوگانه «مشترکی» است، که به جدایی ناپذیری دستاوردهای اجتماعی از اقتصادی اشاره دارد، با توجه به اینکه این دو «طبق تعریف» در هم تنیده شدهاند، و بنابراین قدرت کسبوکارهای تعاونی نهفته است. در دستیابی به اهداف اجتماعی با ابزارهای اقتصادی و ایجاد تعادل بین دو جنبه از اهداف اعضا.
3. درباره حکومت داری
ادبیات حاکمیت شرکتی نیاز به جدا نگه داشتن هیئت مدیره و وظایف آن از مدیریت ارشد سازمان و عملیات آن را برجسته می کند (Hakelius, 2018; Menozzi et al., 2011; Tricker, 2012)، زیرا طبق نظریه کلاسیک آژانس ، وظیفه هیئت مدیره نظارت بر مدیران بالادستی برای اطمینان از عمل آنهاست
بهترین منافع مالکان و تلاش برای به حداکثر رساندن سود برای آنها (بیجمن و همکاران، 2013؛ برونینگ و همکاران، 2007؛ استبان-سالوادور و همکاران، 2019؛ جنسن و مکلینگ، 1976؛ جنسن، 2001). علاوه بر نقش نظارتی، مشارکت در طراحی استراتژی سازمان آنها نیز یکی از وظایف اصلی هیئت مدیره در نظر گرفته شده است (تریکر، 2012؛ ژو و همکاران، 2016). هیئت مدیره همچنین نقش مشاوره ای (Menozzi et al., 2011) و نهادی را ایفا می کند، به این معنی که به عنوان پیوندی بین سازمان و صاحبان آن عمل می کند (Brunninge et al., 2007; Ghosh & Ansari, 2018). منوززی و همکاران (2011) ارزیابی عملکرد مدیران ارشد و طراحی و پیاده سازی سیستم های پاداش برای آنها را به وظایف هیئت مدیره اضافه کرد. مدیریت ریسک کارآمد نیز در حکمرانی خوب کلیدی است و برای ذینفعان ارزش میافزاید (Caldarelli و همکاران، 2016؛ Paape & Speklè، 2012).
سیستم های حاکمیت شرکتی و قابلیت دوام آنها با تمرکز بر عملکرد تعاونی ها نیز به یک موضوع تحقیقاتی جالب برای محققان تبدیل شده است (چوز و همکاران، 2008؛ کورنفورث، 2004؛ دیویس، 2001؛ گوش و انصاری، 2018؛ هاکلیوس، 2018؛ جوگا و جونتون ، 2018؛ اسپیر، 2004؛ توومینن و همکاران، 2009). این به این دلیل است که بازارهای مدرنتر رقابتی و پیچیدهتر، تعاونیها را وادار کردهاند که عملیات و ساختارهای خود را با محیط عملیاتی جدید، که در آن حکمرانی نقش مهمی ایفا میکند، تطبیق دهند (Bijman et al., 2013; Hakelius, 2018). با این حال، در حالی که بسیاری از تحقیقات مرتبط با IOF در مورد حاکمیت شرکتی و شیوه های شرکت های بزرگ فهرست شده و سایر IOF وجود دارد (مانند آدامز و همکاران، 2010؛ Ghosh & Ansari، 2018؛ L’Huillier، 2014؛ Tricker، 2012)، نسبتاً تحقیقات کمی در مورد حاکمیت شرکتی تعاونی ها انجام شده است (کورنفورث، 2004؛ کوک، 1994؛ کوک و بورس، 2013؛ هاکلیوس، 2018). تحقیقات در مورد ویژگی های حکمرانی خوب (هرمالین و ویزباح، 2012؛ هانگ، 1998) و اثرات آن بر سودآوری و/یا ظرفیت رشد یک شرکت (گوش و انصاری، 2018؛ هرمالین و ویزباخ، 2012) نیز گسترده است.
4. ویژگی های خاص حاکمیت تعاونی
سیستم حاکمیت تعاونی منعکس کننده مرکزیت اعضا و مشارکت آنها در یک جامعه هدف در مدل کسب و کار تعاونی است (مزارول و همکاران، 2018). وظایف نهادهای حاکمیتی یک تعاونی شامل نمایندگی پایگاه اعضا و کنترل عملیات برای اطمینان از تعاونی به نفع اعضای خود، در عین حصول اطمینان از سودآوری عملیات تجاری، پشتیبانی و نظارت بر مدیریت، ایجاد ارزش افزوده در تعاونی است. تصمیم گیری عملیات و تقویت روابط با ذینفعان (هنان، 2014؛ مازارول و همکاران، 2011). تطبیق بهترین منافع اعضا با منافع مدیریت کسب و کار، یک کارکرد مرکزی نهادهای حاکم است (بیجمن و همکاران، 2013؛ هاکلیوس، 2018؛ پوزوبون و همکاران، 2012). نقش نهادهای حاکم نیز شامل تعیین میزان مسئولیت مدیر اجرایی (مدیرعامل) است (بیژمان و همکاران، 2013؛ هاکلیوس، 2018).
الزام به توجه یکسان به انجمن اعضای تعاونی و نقشهای شرکت تجاری باعث ایجاد تنش در حاکمیت میشود (نوکوویچ، 2012، 2013). علاوه بر این، نقش نمایندگان منتخب به عنوان ناظران، مالکان و مشتریان منجر به تضاد در وظایف مرتبط با حاکمیت آنها می شود (کوک، 1994؛ چاداد و ایلیوپولوس، 2012؛ هاکلیوس، 2018؛ مازارول و همکاران، 2018). هرچه نمایندگان منتخب ویژگیهای ویژه تعاونیها و وظایف حاکمیتی در تحقق هدف تعاونی را بهتر درک کنند، وظایف مرتبط با حکومت آسانتر میشوند (مزارول و همکاران، 2018). با این حال، این خطر وجود دارد که فقط آن دسته از اعضایی که بیشتر با مدیریت (به جای پایگاه اعضا) هویت دارند برای نهادهای حاکم انتخاب شوند و زمانی که به نقش تعاونی به عنوان یک شرکت تجاری اهمیت بیشتری می دهند، این نیز دریافت می کند. وزن بیشتر در حکمرانی این نشان دهنده یک بحث گسترده تر در مورد حرفه ای سازی هیئت مدیره تعاونی است (کورنفورث، 2004). پیشنهاد شده است که حکمرانی ضعیف مانع رشد تعاونی ها می شود و حکمرانی خوب که هدف تعاونی ها را در نظر می گیرد، ثابت شده است که به سودآوری و عملکرد بلندمدت تعاونی ها کمک می کند (بورگستروم، 2013؛ Ghosh & انصاری، 2018؛ هاکلیوس، 2018). علاوه بر این، اهداف تنوع و ناهمگونی ناشی از ماهیت دوگانه تعاونی ها (هاکلیوس، 2018؛ استاتز، 1987) و پایه اعضای منفعل (چوز و همکاران، 2008؛ کورنفورث، 2004؛ دیلگر و همکاران، 2017، 2017؛ دیلگر و همکاران، 2017; مسائل مربوط به نمایندگی و قدرت بیش از حد مدیر عامل (بورگستروم، 2013؛ چاوز و همکاران، 2008؛ گوش و انصاری، 2018؛ هاکلیوس، 2018؛ اسپیر، 2004؛ توومینن و همکاران، 2009)، و شایستگی افراد فقیر. اعضای هیأت های حاکمه (چوز و همکاران، 2008؛ کورنفورث، 2004؛ اسپیر، 2004؛ توومینن و همکاران، 2009) همگی خطر شکست در وظایف نظارتی نهادهای حاکم را به همراه دارند (هاکلیوس، 2018).
بحث در مورد بهترین منافع پایگاه اعضا در کارهای مرتبط با حکمرانی همچنین مستلزم آن است که اعضاء
نهادهای حاکم هدف تعاونی را درک می کنند. درک نیازهای اعضا چالش برانگیز است، به ویژه در تعاونی های بزرگی که پایگاه اعضای بزرگی دارند، که علاقه آنها به تعاونی ممکن است فقط گاهی اوقات گذرا باشد (چوز و همکاران، 2008؛ کورنفورث، 2004؛ دیویس، 2001). ؛ دیلگر و همکاران، 2017؛ اسپیر، 2004؛ شیانگ و سوملیوس، 2000)، که یکی از دلایلی است که تحقیقات ما بر بررسی شرکتهای بزرگ متمرکز میشود. نماینده ضعیف پایه اعضا در هیئت های حاکمه می تواند منجر به دید تحریف شده در مورد نیازهای تعیین هدف اعضا شود (Spear 2004)، زیرا هیئت های حاکم سپس بر اساس اطلاعات ناقص تصمیم گیری می کنند (Hakelius, 2018; Pozzobon et al., 2012). .
5. زمینه تحقیق و انتخاب های روش شناختی
فنلاند سرزمین تعاونی ها است: فنلاندی ها بیش از 7 میلیون عضو تعاونی دارند (جمعیت فنلاند بر اساس آمار فنلاند، 2019، 5.5 میلیون نفر است) و حدود 90 درصد از بزرگسالان فنلاندی عضو یک یا چند تعاونی هستند (Pellervo). ، 2020). تعاونی های فنلاند بازیگران مهمی در خرده فروشی، بانکداری و تامین مالی، بیمه، صنایع غذایی و جنگلداری هستند. یکی از ویژگیهای خاص تعاونیهای فنلاند این است که نسبتاً بزرگ هستند به نسبت اقتصاد ملی و جمعیت – برای مثال، بیش از 100000 نفر را استخدام میکنند (Pellervo, 2020). همه اعضا حق دارند به عنوان نامزد و به عنوان نماینده در هیأت های حاکمه تعاونی انتخاب شوند و به این ترتیب در مدیریت تعاونی شرکت کرده و از پایگاه اعضا در تصمیم گیری ها نمایندگی کنند. ایده اصلی سیستم های حاکمیت تعاونی این است که اعضا به طور فعال در تصمیم گیری شرکت کنند و نقش کلیدی در تعریف عملیات آن ایفا کنند. نهادهای حاکمیتی تعاونی ها شامل مجمع عمومی، هیئت نظارت، هیئت مدیره و مدیرعامل است. قانون تعاونی های فنلاند تعاونی ها را قادر می سازد تا طیف وسیعی از سیستم های حاکمیتی داشته باشند که از بین آنها هر تعاونی می تواند یکی را انتخاب کند که به بهترین وجه با نیازهای حاکمیتی خود مطابقت دارد. با این حال، یک تعاونی باید دارای هیئت مدیره، حسابرس و مجمع عمومی باشد. به جای مجمع عمومی، تعاونی می تواند مجمع نمایندگی نیز داشته باشد. تعاونی های بزرگ اغلب این گزینه را برای تضمین دموکراسی انتخاب می کنند.
ما یک رویکرد کیفی را انتخاب کردیم که به گفته دنزین و لینکلن (2000) برای موقعیتهایی مناسب است که هدف آن گرفتن تجربیات و تفاسیر خود افراد و به دست آوردن توصیفی فراوان از جهان اجتماعی مورد بررسی است. دادههای این مطالعه با انجام مجموعهای از مصاحبههای موضوعی باز شخصی (King et al., 2018) که هر کدام حدود 1.5 ساعت به طول انجامید، جمعآوری شد. کفایت حجم نمونه در تحقیقات کیفی نسبی است و هیچ روش تحلیل عینی برای تعیین آن وجود ندارد (ساندلوفسکی، 1995). با این حال، توجیه نمونه، مانند هر انتخاب دیگری، در همه مطالعات مرتبط است. در این مطالعه از نمونه گیری مبتنی بر معیار هدفمند استفاده کردیم (مورو، 2005): شرکت کنندگان برای ارائه آموزنده ترین داده های ممکن انتخاب شدند. مصاحبه شوندگان تجربیات خود را در رابطه با یک پدیده خاص به اشتراک گذاشتند. همه آنها در یک تعاونی موقعیت رهبری داشتند و بنابراین بخشی از سیستم تصمیم گیری بودند که نشان دهنده تجلی نقش دوگانه بود. 12 مصاحبه شونده نماینده 7 تعاونی بزرگ در فنلاند بودند و به عنوان رئیس هیئت مدیره یا هیئت نظارت تعاونی آنها خدمت می کردند. شش نفر در اداره تعاونی های تولیدکننده و شش نفر در اداره تعاونی های مصرف کننده کار می کردند. مصاحبه شوندگان بین 5 تا 24 سال در اداره تعاونی ها و بین 2 تا 15 سال در نقش های رئیس شرکت داشتند. مصاحبه شوندگان نماینده سه تعاونی مصرف کننده و چهار تعاونی تولیدکننده بودند. تعاونی های مصرف کننده در بخش های خرده فروشی، مالی و بیمه فعالیت می کنند. چهار تعاونی تولیدکننده در بخشهای جنگلداری، لبنیات و تولید گوشت فعالیت میکردند. ما هدف از تعاونی هر مصاحبه شونده، عملیات آن، اهمیت آن برای اعضا و جامعه، و مدیریت تعاونی ها و حاکمیت تعاونی را در چارچوب موضوعات مطرح شده در بالا مورد بحث قرار دادیم. تمام مصاحبه ها ضبط و رونویسی شد. در مجموع، 209 صفحه در اندازه A4 (فونت 12 نقطه ای Times New Roman، تک فاصله) از مطالب مصاحبه وجود داشت.
دادهها با استفاده از تحلیل محتوای کیفی، که روشی مناسب برای مطالعهای است که بر مفاهیم، تجربیات، ویژگیهای زبانی ارتباط و معنای پشت کلمات تمرکز دارد، تجزیه و تحلیل شد (نگاه کنید به Cassell & Bishop، 2019؛ Graneheim & Lundman، 2004). . با توجه به داده های نسبتاً گسترده، نسخه 8 نرم افزار Atlas.ti به عنوان کمک فنی در تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. این نرم افزار کاربران را قادر می سازد تا به طور سیستماتیک داده های خود را تجزیه و تحلیل کنند و به طور قابل اعتماد نقل قول ها را برای پشتیبانی از یک تفسیر انتخاب کنند (Friese, 2014؛ Woods et al., 2016). هر مصاحبه رونویسی شده یک سند را تشکیل می داد و این 12 سند واحد هرمنوتیک را در Atlas.ti1 تشکیل می دادند. تجزیه و تحلیل با کدگذاری هر سند (تحلیل درون موردی) آغاز شد (Eisenhardt 1989)، یعنی استنادهایی از هر سندی که مرتبط با سؤال تحقیق در نظر گرفته می شد علامت گذاری شد.
س سپس، مطابقت بین رمزگذاریها در اسناد مختلف بررسی شد. کدها در هر سند گروه بندی و پیوند داده شدند. در مرحله بعد، ما یک جستجوی الگوهای موردی متقاطع را با ترکیب کدها، گروه ها و پیوندهای 12 سند بر اساس سؤال تحقیق (جدول 1) بررسی کردیم (ایزنهارت، 1989).
جدول 1. کدها، موضوعات فرعی و موضوعات اصلی.
کدها موضوعات فرعی موضوعات اصلی
سودآوری
بهره وری
مشروط بودن بازار
رقابت پذیری
ایده کسب و کار خوب
پرداخت بدهی کسب و کار رقابتی تجارت سودآور از نسلی به نسل دیگر
ریسک کم
دیدگاه زمانی کسب و کار بلند مدت
برابری
عدالت
دموکراسی
همبستگی
صداقت ارزش ها برای عملیات ارزش های متمایز
تجارت اخلاقی
الزامات اخلاقی برای مدیریت عملیات اخلاقی
هر عضو دارای مقدار مساوی است
نقش اعضا به عنوان مالک مالکیت جمعی ساختار مالکیت منحصر به فرد
اهمیت/بی اهمیتی مالکیت
نقش حاکمیت
دموکراسی
نقش حکمرانی ساختار حکمرانی
قیمت مصرف کننده پایین
قیمت های تولید کننده خوب قیمت گذاری مزایای اعضای مالی
پاداش ها
بهره سرمایه تعاونی
بازده مازاد توزیع سود
در دسترس بودن خدمات
کمک های مالی، حمایت مالی، آموزش اعضا، رویدادهای اعضا اقدامات خوب مسئولیت منطقه ای
مشارکت در کارهای اجتماعی
سرمایه گذاری در منطقه
در نظر گرفتن جنبه زیست محیطی در عملیات توسعه منطقه
Atlas.ti با استفاده از عبارات مستقیم از داده های معتبر (رویکرد امیک) به کدگذاری داده ها به صورت موضوعی کمک کرد. سپس دادههای سازمانیافته، کدها و توصیفهای عبارتی در مضامین اصلی طبقهبندی شدند و در انتزاعیهایی ترکیب شدند که پویاییهای کلیدی مرتبط با ایده تعاون و ماهیت دوگانه آن را در دادهها بیان میکردند. به عبارت دیگر، هنگامی که تجزیه و تحلیل پیشرفت کرد، ما به دنبال مطابقت های بالقوه بین چارچوب مفهومی بر اساس داده های معتبر و مفهوم سازی های ارائه شده در ادبیات قبلی (رویکرد اخلاقی) بودیم (سیلورمن، 1993). بنابراین منطق تحلیل از منطق ابداکتیو سرچشمه می گیرد. این به معنای گشودگی به داده ها و شروع تحلیل به صورت استقرایی است. هنگامی که فرآیند پیشرفت می کند، ایده راهنما بیشتر به سمت چارچوب نظری و اهداف تحقیق تغییر می کند (Gehman et al., 2018; Puusa, 2020).
درجه پایایی مطالعه نیز با بررسی متقابل دادهها در فرآیندی به نام مثلثسازی افزایش یافت. مثلث سازی محقق روشی است که در آن چندین محقق در پروژه تحقیقاتی یا بخشی از آن مانند جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها مشارکت دارند. در این مطالعه، هر دو محقق در انجام مصاحبه ها و تجزیه و تحلیل داده ها به صورت جداگانه و با همکاری شرکت کردند (Aaltio & Puusa, 2020؛ Puusa & Julkunen, 2020). ما از مثلث سازی استفاده کردیم تا ساختار موضوعی نتایج خود را قوی تر کنیم، که کیفیت مطالعه و اعتبار آن را افزایش می دهد. نتایج با توجه به موضوعات اصلی در فصل بعدی، نتایج تجربی ارائه شده است.
این مطالعه راه را برای تحقیقات بیشتر هموار می کند. به گفته آیزنهارت (1989)، هدف از این نوع تحقیق، ساختن نظریه جدید و پیشنهاد گزارههای قابل آزمون برای تحقیقات بیشتر بر اساس تحلیل عمیق موردی است. هدف تعمیم نتایج به معنای پایایی و روایی اعمال شده در تحقیقات کمی نیست. در عوض، در تحقیقات کیفی، نتایج را می توان به صورت نظری تعمیم داد (Aaltio & Puusa, 2020) بنابراین این نوع رویکرد در بهبود ادبیات موجود و پرورش دانش جدید با آن با شناسایی و معرفی بینش های نظری جدید ارزشمند است (بیرکینشاو و همکاران، 2011). ؛ هون، 2013). در حالی که یک مورد منفرد به خودی خود مورد توجه نیست، ارزش بر اساس انتزاعات است: نتیجهگیریها و انتقالهایی که میتوان بر اساس مورد انجام داد.
6. نتایج تجربی
در مرحله بعد، ایده ها و تصورات مصاحبه شوندگان را در مورد تعاونی ها، ویژگی های خاص و هدف آنها ارائه خواهیم کرد. دوم، ما افکار مصاحبه شوندگان را در مورد ماهیت دوگانه تعاونی ها و اهمیت آن در رابطه با کنترل عملیات بررسی خواهیم کرد. در نهایت، ما در مورد چگونگی درک این اعضای هیئت های حاکمه از نقش پایگاه اعضا و نهادهای حاکم در مورد تحقق ماهیت دوگانه تعاون بحث خواهیم کرد. ما از روایت با نقل قولهای مثالی گویا حمایت خواهیم کرد که نشان میدهد مصاحبهشوندگان چگونه موضوعات مختلف را توصیف کردهاند.
6.1. ویژگی ها و هدف ویژه تعاونی ها
مصاحبهشوندگان ویژگیهای متمایز تعاونیها را با برجسته کردن تفاوتهای آنها در مقایسه با IOFهای شناختهشدهتر تحلیل کردند. عملیات تعاونی ها به عنوان یک تجارت بلندمدت با پایه ارزشی قوی توصیف شد. در میان اصول تعاون، دموکراسی در موارد متعددی مطرح شد، اگرچه اهمیت آن برای عضویت به طور گسترده مورد تردید قرار گرفت. هدف این تعاونی تمرکز بر افزودن ارزش مالی و منافع برای اعضای آن بود.
تاکید شد که تعاونی ها شرکت های رقابتی هستند که بر اساس همان اصول در بازار فعالیت می کنند. رقابت پذیری شامل کارایی عملیاتی بود، پروفسور
پایداری و موقعیت قوی در بازار. در عین حال، به گفته مصاحبهشوندگان، تعاونیها باید بر مبنای بلندمدت فعالیت کنند، که به این معنی است که دوره دستیابی به نتیجه به طور قابلتوجهی طولانیتر از بررسی فصلی IOF است، حتی از یک نسل به نسل دیگر ادامه مییابد. این امر به ویژه توسط مصاحبه شوندگانی که نماینده تعاونی های تولیدکننده بودند تاکید شد. مشاهده شد که این رویکرد بلندمدت شامل بی میلی به ریسک در عملیات تجاری می شود. نحوه سودآوری تعاونیها با روشهایی که عموماً توسط انواع دیگر شرکتها استفاده میشود متفاوت است: جایی که IOF به دنبال به حداکثر رساندن سود است، هدف تعاونیها ایجاد عملیات پایدار و بادوام است و سود حاصل از آن به اعضا تخصیص مییابد. .
“مهم است که در بلندمدت فکر کنیم. من شنیده ام که می گویند برای تعاونی ها، یک چهارم 25 سال است، در حالی که برای شرکت های محدود 3 ماه است.
ما باید در نحوه مسئولیت پذیر نگه داشتن عملیات خود قابل اعتماد باشیم، بنابراین نمی توانیم ریسک بزرگی را متقبل شویم. ما خطرات خود را کنترل می کنیم. این اصلی ترین چیز است.»
ویژگیهای کلیدی تعاونیها و هدف عملیات آنها به اتفاق آرا بهعنوان منافع مالی برای اعضای آنها توصیف شد، که به گفته مصاحبهشوندگان، نیازمند کسبوکار سودآور در بلندمدت، پایگاه ارزشی قوی و ساختار حکومتی دموکراتیک است. منافع مالی از طریق قیمت گذاری و بازده مازاد تحقق یافت. انگیزه اصلی اعضا برای عضویت در تعاونی ها صرفاً مالی تفسیر شد.
“به بیان ساده، عملکرد ما به گونه ای است که ما سعی می کنیم تا حد امکان به عنوان یک تجارت کارآمد عمل کنیم و ارزش مالی افزوده ای را برای اعضای خود ایجاد کنیم… بنابراین، اعضای ما بسیار عمل گرا هستند و به دنبال منافعی هستند که می توانیم برای آنها تولید کنیم. از این نظر، مردم عمدتاً به سودگرایی موافق هستند.»
«این تقسیم سود است. ما آن را از طریق مزایا و پاداش ها اجرا می کنیم. به این ترتیب به اعضا تخصیص مییابد، اما ما هنوز باید سود داشته باشیم، از نظر مالی سودآور باشیم، اما نمیتوانیم مانند شما با سود عملیاتی، آن را به حداکثر برسانیم.»
مالکیت جمعی و ساختار حکومت دموکراتیک (اصل عضو/رای) به عنوان ویژگیهای تعیینکننده تعاونیها توصیف شد، اگرچه اهمیت آنها برای عضویت در همان زمان زیر سوال رفت و عضویت به عنوان شناخت این ویژگیها درک نشد. از سوی دیگر، ساختار حاکمیتی منصفانه و حامی مشارکت اعضا تفسیر شد.
«بزرگترین چیز اصل یک عضو، یک رأی است. در یک شرکت سهامدار، تعداد آرا بر اساس تعداد سهام است.»
این یک سوال دیگر است. فکر نمیکنم مردم خودشان را مالک یا صاحب قدرت در این زمینه بدانند.»
پایه ارزش تعاونی ها جدا از IOF ها درک می شد که به نوبه خود بدون هیچ ارزش خاصی عمل می کردند. مصاحبه شوندگان موافق بودند که تعاونی ها دارای یک پایگاه ارزشی قوی هستند که در مرکز آن برابری، برابری، دموکراسی و اخلاق تجاری است. نمایندگان منتخب خاطرنشان کردند که ارزشهای تعاونیها در طول زمان تا حد زیادی یکسان باقی مانده است، اگرچه به دلیل افزایش رقابت، آنطور که در عملیات تعاونیها وجود داشت، برجسته نبودند. از سوی دیگر، در مورد ایدئولوژی، تعاونی ها بیشتر از IOF حذف شدند.
“انصاف، برابری، شاید مراقبت از یکدیگر، به نظر من آنها مهمترین هستند. انجام کارها با هم اینها هستند، از آنجا می آید، پایه ارزش بسیار مهم است. رفتار برابر و عادلانه از آنها ناشی می شود.»
6.2. طبیعت دوگانه
علاوه بر ویژگیهای خاص آنها، ماهیت دوگانه تعاونیها، و بهویژه نحوه مفهومسازی و تشریح نقش انجمنهای عضو و شرکتهای تجاری در عملیات و تصمیمگیری تعاونی، موضوع اصلی مصاحبهها بود. وقتی از نمایندگان منتخب خواستیم توضیح دهند که ماهیت دوگانه چه تأثیرات عملی بر مدیریت داشته است، مصاحبه شوندگان برای پاسخ به این سؤال مشکل داشتند. آنها در مورد مفهوم طبیعت دوگانه توافق داشتند، اما احساس کردند که توصیف آن در کلمات و به کار بردن آن در عمل دشوار است.
وقتی روی کاغذ نوشته می شود، همه چیز به اندازه کافی واضح به نظر می رسد، اما معنای واقعی آن چیز دیگری است.»
در مورد نقش انجمن اعضا، نفوذ منطقهای تعاونیها در پاسخهای نمایندگان منتخب برجسته شد و آنها آن را بهویژه نمونهای از تعاونیها توصیف کردند. در مورد روش های نفوذ اجتماعی، مصاحبه شوندگان به کمک های مالی، حمایت مالی و انواع رویدادهایی که برای اعضا و عموم مردم برگزار می شود اشاره کردند. این فعالیتها شامل حمایت از سازمانهای جوانان مانند 4-H Club، و ایجاد محل کار و تجربه کاری برای جوانان بود. در مطالب مصاحبه به اینها لقب «عمل نیک» داده شد. این اقدامات خوب به عنوان ارتقای سرزندگی منطقه و/یا رفاه اعضا در نظر گرفته شد. از سوی دیگر، مصاحبهشوندگان همچنین خاطرنشان کردند که اقدامات مسئولیتپذیر اجتماعی تعاونیها با اقدامات انجام شده توسط سایر شرکتها تفاوت چندانی ندارد.
در این فعالیتها احتمالاً برای اعضای تعاونی اهمیت خاصی نداشت.
“من تعجب می کنم که چند عضو واقعاً برای حمایت ها و موارد دیگر اهمیت قائل می شوند.”
“این واقعاً با آنچه K-Market انجام می دهد تفاوتی ندارد.”
در این زمینه، شباهتهای بین انواع مختلف شرکتها با اظهاراتی که نشان میدهد تعاونیها به همان اندازه شرکتهای محدود رقابتی هستند و با همان اصول تجاری و در بازاری مشابه هر شرکت دیگری فعالیت میکنند، برجسته شد. مصاحبه شوندگان به ویژه بر سودآوری، پرداخت بدهی و رقابت پذیری تأکید کردند.
همکاری ما (…) باید از نظر مالی و عملیاتی قابل دوام باشد (…) ما موفق شده ایم یک پایه مالی و عملیاتی محکم برای آن ایجاد کنیم، (…) بنابراین اکنون باید واقعا مراقب باشیم – مدیریت عملیاتی، هیئت مدیره مدیران و نمایندگان مالک به طور یکسان.»
“بزرگترین چیز مسئولیت مالی و مدیریت مالی خوب است که به نظر من مهمترین عامل است.”
بر اساس توضیحات، نقش تجاری تعاونیها واضح است و درک و پیادهسازی در عمل آسانتر از نقش یک انجمن عضو است. اثربخشی به عنوان یک جنبه مرکزی مدیریت توصیف شد و به عنوان پایه ای محکم برای هسته تعاونی ها در نظر گرفته شد. عملیات مالی و مدیریت مالی خوب مورد توجه قرار گرفت، زیرا به عنوان امکان تولید منافع برای اعضا دیده می شد.
“من می خواهم مسئولیت مالی و مدیریت مالی پایدار و خوب را برجسته کنم – این واقعیت که ما مسئول این شرکت هستیم.”
ایده اثربخشی واقعاً برجسته است.
نقش انجمن اعضا، که توضیح و اجرای آن دشوار تلقی میشد، با ایدههای جامعه و انجام کارها با هم مرتبط بود، که مصاحبهشوندگان احساس میکردند که قبلاً به خوبی تحقق یافته بود، اما از آن زمان معنای خود را برای اعضا از دست داده بود.
“بیشتر اعضای ما اهمیت زیادی برای جنبه اجتماعی قائل نیستند.”
مصاحبه شوندگان ماهیت دوگانه را در بحث های مرتبط با جامعه که در هیئت های حاکمه برگزار می شود – به عنوان مثال در بحث پیش بینی جمعیت – و در تعامل دو سویه بین نهادهای حاکم و مدیریت عملیاتی که هدف آن ایجاد درک متقابل است، مشخص شده است. از عملیات و اهداف تعاونی.
6.3. نقش هیأت های حاکمه در تحقق ماهیت دوگانه
در اینجا، دادههای مصاحبه را تجزیه و تحلیل میکنیم تا نحوه تفسیر و تشریح اعضای هیئتهای حاکمه نقش خود را در تحقق ماهیت دوگانه نشان دهیم. درک سیستم حاکمیت چند لایه و کار با آن به عنوان جنبه های کلیدی حاکمیت تعاونی ارائه شد. نمایندگان منتخب اظهار داشتند که مدیران عامل همیشه ساختار حاکمیت چند لایه را که مصاحبه شوندگان آن را پیش نیاز تعاونی ها می دانستند، درک نکرده یا نمی پذیرند. با این حال، آنها همچنین بیان کردند که حاکمیت تعاونی باید مانند حاکمیت هر نوع شرکت دیگری باشد: اول و مهمتر از همه، عملیات باید سودآور و رقابتی باشد.
“ما سعی می کنیم اطمینان حاصل کنیم که آن را مانند یک شرکت محدود مدیریت می کنیم، و معیارهای ما برای امور مالی و عملیات بسیار شبیه به آنها در یک شرکت محدود است.”
هنگام تشریح نقش نهادهای حاکم در عملیات تعاونی، مصاحبه شوندگان تاکید کردند که اکثر اعضای تعاونی به اندازه کافی به عملیات تعاونی خود علاقه مند نیستند تا فعالانه به دنبال مشارکت در عملیات آن باشند. آنها اظهار داشتند که افرادی که علاقه مند به مشارکت فعال بودند یک اقلیت هستند. آنها همچنین احساس می کردند که دلیل انفعال اعضا تغییر در ارزش های جامعه است که باعث می شود مردم کمتر به همکاری علاقه مند شوند. مصاحبه شوندگان همچنین خاطرنشان کردند که اندازه بزرگ تعاونی های مدرن نیز بر انفعال تأثیر می گذارد. در تعاونی های بزرگ، ایده همکاری کمتر برجسته است و مصاحبه شوندگان معتقد بودند که اعضا حتی وضعیت خود را به عنوان مالک به طور کامل به رسمیت نمی شناسند یا نمی دانند که آنها گزینه ای برای مشارکت در تصمیم گیری دارند. با این حال، انفعال به عنوان اثر قابل توجهی بر عملیات تعاونی ها دیده نشد. هیئتهای حاکمه بهعنوان نماینده کل پایگاه اعضا در نظر گرفته میشدند، و احساس میشد که اعضای هیئتهای حاکم درک کافی از عملیات تعاونیها و نیازهای پایگاههای عضو آنها دارند، که به این معنی بود که انفعال موضوع اصلی نیست. مصاحبه شوندگان پیشنهاد کردند که انفعال اعضا باعث شده است که تعاونی ها بیشتر شبیه IOF شوند. از سوی دیگر، در تعاونیهای تولیدی، انفعال اعضا به شدت در تعاونیهای مصرفکننده وجود نداشت و اعضا بهعنوان علاقهمند به فعالیتهای تعاونی توصیف شدند. اعضای تعاونی های تولید کننده خودشان تولیدکننده هستند. تعاونی ها منبع امرار معاش آنها هستند و نقش حیاتی در آن ایفا می کنند، بنابراین منطقی است که اعضا به طور فعال به عملیات خود علاقه مند باشند.
«من احساس میکنم که تعهد در تعاونیهای تولیدکننده قویتر است، زیرا ما تعداد اعضای کمتر و نزدیکتری داریم. در تعاونیهای مصرف، تقریباً همه فنلاندیها عضویت دارند، اما در شرکتهای تولیدکننده
بنابراین، گروه نزدیک تری وجود دارد که معیشت آنها ارتباط نزدیک تری با آن تعاونی دارد. آنها از نظر مالی و عملیاتی بیشتر به تعاونی های خود وابسته هستند.»
مصاحبه شوندگان خاطرنشان کردند که شناخت نیازهای اعضا برای تعاونی های بزرگ چالش برانگیز است، زیرا پایگاه اعضا بسیار ناهمگن است. در همان زمان، آنها همچنین احساس کردند که درک خوبی از نیازهای پایگاه اعضای خود دارند، که با سیستم هایی که برای این هدف در اختیار دارند، مانند پرسشنامه های مشتریان، به دست آورده اند.
ما میدانیم و درک میکنیم که اعضایمان چه میخواهند… همیشه اختلاف نظر وجود دارد، و ما نمیتوانیم هر آرزویی را برآورده کنیم، اما باید بتوانیم تصاویر بزرگتر را شناسایی کنیم و دستورالعملهایی برای اینکه شرکت خود را به چه سمتی ببریم، ارائه دهیم، و چه چیزی برای آن بهتر است.»
مصاحبه شوندگان تاکید کردند که آنها درک بهتری از وضعیت کلی تعاونی های مربوطه خود نسبت به اعضا دارند و خود را با مدیریت عملیاتی تعاونی برابر می دانند. آنها خواسته های پایگاه اعضا را اغلب در تضاد با دیدگاه های مدیریت در مورد نحوه تخصیص مازاد عنوان کردند. برخی از دیدگاههای انحرافی در زمینه همکاریهای تولیدی بیان شد، جایی که نمایندگان منتخب احساس کردند که واقعاً نماینده مالکان هستند و در واقع تضمین میکنند که بهترین منافع آنها در نظر گرفته میشود. با این حال، آنها همچنین تأکید کردند که ساختار حاکمیت فعلی یک پیش نیاز برای اطمینان از رعایت اصل کنترل دموکراتیک است و نمیخواهند آن را ساده یا کاهش دهند. برعکس، آنها پیشنهاد کردند که ساختار حکومت باید بیشتر توسعه یابد و مدلهای عملیاتی تغییر کند تا برای اعضا جذابتر شود و آنها را تشویق به مشارکت فعالتر کند. نمایندگان منتخب همچنین خواستار شفافیت بیشتر در حاکمیت تعاونی شدند. در تعاونی های تولیدی، نمایندگان منتخب، نمایندگان شناخته شده ای در بین اعضا هستند، اما به ویژه در تعاونی های مصرف، مدیر عامل و مدیریت عامل به عنوان چهره تعاونی ها عمل می کنند.
قدرتی که مدیرعامل دارد بسیار زیاد دیده میشد و درجه دموکراسی در تعاونی به شدت با شخصیت مدیر عامل مرتبط است. اگر مدیرعامل استانداردهای اخلاقی بالایی داشت و با ایده تعاون آشنا بود، به نظر می رسید که مدیرعامل از تحقق هدف تعاونی حمایت می کند. از سوی دیگر، مصاحبهشوندگان احساس میکردند که مدیر عامل از قدرت بیشتری نسبت به نهادهای حاکمیتی برخوردار است، زیرا آنها تخصص بیشتری از جمله و همچنین به دلیل ساختار حاکمیتی دارند. این بدان معناست که مدیر عامل می تواند بر مسائل در تصمیم گیری تسلط داشته باشد. مصاحبه شوندگان اظهار داشتند که در بدترین سناریو، مدیر عامل ممکن است دیکتاتور شود. همچنین اعتقاد بر این بود که وضعیت در سالهای اخیر تا حدودی اصلاح شده است، به ویژه به این دلیل که صلاحیت اعضای نهادهای حاکم افزایش یافته است و افرادی که از قبل با نحوه عملکرد تعاونیها آشنا بودند، به عنوان مدیرعامل منصوب شدند.
با ادامه بحث در مورد حاکمیت تعاونی ها و ویژگی های آن، مصاحبه شوندگان آن را با حاکمیت IOF مقایسه کردند. از یک طرف، اداره تعاونیها دشوارتر از IOFs تلقی میشد، زیرا موفقیت یک تعاونی را نمیتوان تنها با نتیجه عملیاتی آن اندازهگیری کرد. از سوی دیگر، مصاحبهشوندگان اظهار داشتند که تعاونیها از هیچ شاخص عملکردی متفاوت با شاخصهای مورد استفاده سایر شرکتها استفاده نمیکنند. علاوه بر صلاحیت نهادهای حاکم در عملیات تجاری و عملیات تعاونی، اخلاق و عملیات اخلاقی در دادههای ما بهعنوان عواملی که تضمین میکنند شرکت تحت مالکیت جمعی میتواند با موفقیت اداره شود برجسته شده است. عملیات تجاری قوی، پایدار و سودآور به عنوان کلیدی برای حکمرانی تلقی می شد. عملیات تجاری سودآور به عنوان امکان تولید ارزش برای اعضا در نظر گرفته شد. به گفته مصاحبه شوندگان، هدف تعاونی ها از نفع جامعه تنها پس از اطمینان از سودآوری عملیات تجاری و تضمین منافع مالی برای اعضا محقق می شود.
نظر برخی از مصاحبه شوندگان مخالف این بود: آنها احساس می کردند که اداره تعاونی ها چالش برانگیز نیست، زیرا فشار و نظارت اعضا چندان قوی نبود. نمایندگان منتخب با این نظر مشکوک بودند که این امر ممکن است منجر به رهبری “تنبل” در مدیریت عملیاتی شود، که به این معنی است که عملیات شرکت با مالکیت جمعی تا آنجا که می تواند برای اعضای خود مزایایی فراهم نمی کند. مصاحبه شوندگان با بیان این موضوع همچنین به عنوان یک مثال عملی این واقعیت را ارائه کردند که تعاونی ها مدیران عامل را حتی اگر به طور قابل توجهی از اهداف عملکرد خود عقب می افتادند جریمه نمی کردند. آنها همچنین خاطرنشان کردند که تعاونی ها به مدیران عامل خود اعتماد طولانی مدت دارند و مدیران عامل اغلب تغییر نمی کردند.
7. نتیجه گیری و بحث
هدف از این مطالعه افزایش دانش مفهوم سازی ویژگی منحصر به فرد تعاونی ها، یعنی ماهیت دوگانه آنها و چگونگی این نقش ها (تجاری تجاری) بود.
se و انجمن اعضا) در تصمیم گیری از دیدگاه نهادهای حاکمیتی تعاونی ها تفسیر شدند، زیرا حکمرانی موفق انواع شرکت ها مستلزم آگاهی از ویژگی ها و نقاط قوت خاص نوع شرکت است. مهمترین نتیجه مطالعه ما این بود که نمایندگان منتخب بر عملیات تجاری و سودآوری در کارهای مدیریتی و حاکمیتی تأکید داشتند. نقش انجمن عضو در صورتی محقق می شد که عملیات تجاری به اندازه کافی سودآور بود. نمی توان بحث کرد که پرداخت بدهی و عملیات تجاری سودآور امکان ارائه مزایایی غیر از منافع مالی مستقیم را برای اعضا فراهم می کند. بر اساس نتایج ما، نقش تجاری غالب است، علیرغم این واقعیت که تمرکز باید بر افزایش رفاه کل اعضا باشد (Staatz, 1987)، که وظیفه ای است که بدون درک کل نگر از ماهیت دوگانه نمی تواند به طور کامل انجام شود. و در این مورد، به ویژه نقش جامعه عضو.
نتایج این مطالعه نشان می دهد که ماهیت دوگانه به طور کامل درک نشده است، به همین دلیل است که اغلب در اعمال فردی در گفتار و عمل به اوج خود می رسد. نقش انجمن عضو تابع نقش یک شرکت تجاری است که هم در حکومت و هم در مدیریت نقش غالب است. به طور معمول، موضوعاتی مانند سود، رشد یا حداکثر سازی فروش به عنوان اهداف بدیهی شرکت ارائه می شود. با این وجود، به گفته Hind (1997)، چنین اهدافی در زمینه تعاونی “یا زائد هستند یا به عنوان محدودیت هایی عمل می کنند که در آن سایر اهداف منافع اعضا ممکن است هدف قرار گیرند”. او ادامه می دهد که حداقل در تئوری، آنها یک وسیله هستند تا یک هدف. به نظر می رسد که پاسخ دهندگان فرض می کنند که اعضای تعاونی عمدتاً منافع مبادله اقتصادی و رابطه ای با تعاونی مبتنی بر انتظار منافع اقتصادی دارند، در حالی که بسیاری از خصوصیات تعاونی ها بر اساس تداعی اجتماعی-عاطفی است تا سرمایه (Jussila) ، گوئل و همکاران، 2012). جوسیلا، گوئل و همکاران. (2012) ادامه می دهند که عدم تعادل بین منافع فردی یا جمعی و انتظارات نتیجه، موفقیت مالی تعاونی را به خطر می اندازد. با این حال، بر اساس این تحقیق، به نظر می رسد که تنوع و تفاوت بین IOF و Co-ops پنهان شده است و هدف اصلی از دومی کم رنگ شده است. با توجه به این مطالعه، هدف از یک تعاونی را می توان به صورت تئوری تعریف کرد، اما به نظر می رسد تعاونی ها توانایی اجرای این را در عمل ندارند. جوسیلا، گوئل و همکاران. (2012) استدلال میکنند که در بسیاری از تعاونیها، منافع اجتماعی حاصل از جامعه عضو با تأکید بر اقدامات اقتصادی تعاونی جبران شده است و این «اقتصاد» زیربنایی، عدم تعادل مرتبط با انتظارات اعضا از منافع اقتصادی فردی و جمعی است. اگر انتظارات اعضا از منافع مالی فردی مورد تاکید قرار گیرد، این ممکن است در تاکید بر تجارت تعاونی به قیمت نقش جامعه عضو منعکس شود. این هشداردهنده است، زیرا پایداری تعاونی میتواند به این بستگی داشته باشد که چقدر خواستههای دوگانه و اغلب رقابتی عضویت خود را برآورده میکند (نیلسون، 2001).
همچنین نتیجه میگیریم که به نظر میرسد ویژگیهای خاص تعاونیها به خوبی شناخته نشده است که بر حاکمیت آنها تأثیر منفی میگذارد و از ادغام ویژگیها در کار مدیریتی جلوگیری میکند. در سطح ایدئولوژیک، ویژگیهای ویژه تعاونیها تایید میشود، و بنابراین اعتقاد بر این است که تعاونیها هویت منحصربهفردی دارند که بر پایه ارزشی تعاونی متمرکز است. با این حال، مفهومسازی این موضوع و تعریف اینکه چگونه هویت منحصربهفرد در عمل قابل مشاهده است دشوار بود. بر اساس داده های تجربی ما، به نظر می رسد که تلاش کمی برای ایجاد توازن بین نقش یک شرکت تجاری و یک انجمن عضو، که به عنوان وظیفه اصلی حاکمیت تعاونی پیشنهاد شده است، انجام می شود (کوک، 1994؛ مازارول و همکاران، 2011). این نتیجه عدم درک این دو نقش است. با توجه به اقدامات تعاونیها، هویت تعاونی شبیه به یک IOF به نظر میرسد (نگاه کنید به Puusa و همکاران، 2016)، حتی اگر پایه ارزش تعاونیها قوی و متمایز در نظر گرفته شود. این وضعیت یک معضل ایجاد می کند، زیرا در تئوری، ماهیت دوگانه تعاونی ها و در نتیجه دلیل اساسی برای تشکیل آنها، جنبه مهم سازمان تعاونی باقی می ماند. برخلاف گفته مازارول و همکاران. (2018) که ماهیت دوگانه باید یک راهنمای استراتژیک اولیه در تعاونی ها باشد، داده های ما چیز دیگری را نشان می دهد.
اگرچه اعضای هیأت های حاکمه اظهار داشتند که مالکیت جمعی اعضای یک ویژگی کلیدی تعاونی ها است، اما آنها همچنان تردید داشتند که اعضا حتی نقش خود را به عنوان مالک درک کنند. این نشان می دهد که هویت Co-op احتمالاً محقق نشده است. جوسیلا، تومینن و همکاران. (2012) توضیح می دهد که ارزش افزوده ای که قرار است یک تعاونی برای اعضای خود به ارمغان بیاورد، در صورتی که اعضا مالکیت خود را بر تعاونی احساس نکنند/به رسمیت نشناسند، نمی تواند محقق شود (Jussila, Tuominen et al., 2012). مصاحبه شوندگان احساس کردند که اعضا بیشتر به دنبال آن هستند
منافع مالی شخصی از تعاونی ها در این مورد، این سوال مطرح میشود که اگر دیدگاههای نمایندگان منتخب در مورد طبیعت انسانی با ارزشهای همبستگی و نوعدوستی ایدئولوژی تعاونی در تضاد باشد، تعاونیها میتوانند با موفقیت مالکیت جمعی را به اعضای خود منتقل کنند (Tremblay et al., 2019). ). علاوه بر این، در حالی که عضویت باید منافعی را به همراه داشته باشد، مفهوم سود در یک چارچوب تعاونی باید به طور گسترده تر از منافع مالی صرف درک شود (نیلسون، 2001؛ پوسا و همکاران، 2016).
در حالت ایده آل، اعضا باید هسته اصلی فعالیت های تعاونی باشند و صدای آنها باید به عنوان مبنایی برای تصمیم گیری عمل کند. با این حال، طبق مطالعه ما، در نظر گرفتن نظرات پایه اعضا در تئوری مهم تلقی میشود، اما در نظر گرفتن آنها در عمل با روشهایی مشابه روشهایی که عموماً توسط انواع دیگر شرکتها استفاده میشود، انجام میشود. نهادهای حاکمیتی تعاونی ها صرفاً به عنوان صدایی که اعضا را نمایندگی می کند، دیده نمی شود، بلکه بیشتر به عنوان یک گروه «نخبگان» که درک برتری از امور تعاونی نسبت به اعضای عادی دارد، دیده می شود. انفعال یک پایگاه اعضا، قدرت را به نهادهای حاکم و مدیریت عملیاتی متمرکز میکند و به هیئتهای حاکم این حس را میدهد که – در روحیه هماقتصادی – اعضا از منافع مالی که از تعاونی دریافت میکنند راضی هستند. نوبت در عملیات تعاونی آسیبپذیری ایجاد میکند. قدرت متمرکز بر افراد را می توان در تضاد مستقیم با ایده تعاون تلقی کرد، زیرا ایدئولوژی تعاونی مبتنی بر این است که اعضا دارای قدرتی هستند که سپس به ارگان های حاکم اعطا می کنند (Ghosh & Ansari, 2018؛ Hakelius). ، 2018؛ نیزه، 2004). بر اساس این مطالعه، ایدئولوژی تعاونی ها در حال حاضر به طور کامل محقق نشده است، که تا حدی می تواند عدم آموزش و ارتباط در مورد ایدئولوژی تعاونی ها را توضیح دهد (کالمی، 2006؛ پوسا و همکاران، 2013). علاوه بر این، به نظر میرسد که ایده اصلی هدف تعاونیها از مشارکت اجتماعی کماهمیت شده و حتی کمی سادهلوحانه تلقی میشود.
همانطور که ذکر شد، منافع اجتماعی و اقتصادی یک تعاونی طبق تعریف در هم تنیده شده است. ایده دوگانگی باید هم در تصمیم گیری و هم در کارکردهای عملیاتی یک تعاونی ذاتی باشد، و دوگانگی در تولید، طبق نظر نوکوویچ (2012)، به این معنی است که تصمیمات تولید با توجه به متغیرهای اقتصادی و اجتماعی گرفته می شود. او ادامه می دهد که جداسازی دو علاقه ممکن است نشانه ای از جهش همکاری و هم شکلی باشد. به عبارت دیگر، «اگر مدیران به نفع شخصی عمل کنند که به دنبال منافع مالی صرفاً برای سازمان است، تهدید همشکلی قریبالوقوع است» که منجر به انحطاط هدف اصلی تعاونیها میشود، که یافتههای این مطالعه نشان میدهد که مورد با این حال، پیگیری کارکردهای اجتماعی صرفاً برای هویت تعاونی مناسب نیست. به گفته نوکوویچ (2012)، “توازن بین دو هدف را می توان از طریق طراحی عمدی به دست آورد، اگرچه چالش توسعه شاخص هایی است که تعاونی ها را در این مسیر متعادل راهنمایی می کند.” این باید بیشتر مورد مطالعه قرار گیرد.
در دادههای تجربی جمعآوریشده برای این مطالعه، نمایندگان منتخب در تعاونیهای تولیدکننده، دیدگاهی متناوب مرتبط با مدیریت مالک و حاکمیت از سطح علاقه پایگاه اعضا به مشارکت در عملیات تعاونی که مالکیت داشتند، ارائه کردند. تحقیقات آینده باید بررسی کند که آیا این ویژگی یک تعاونی فردی است یا اینکه واقعاً تفاوتی در سطح مشارکت بین اعضای تعاونیهای تولیدکننده و تعاونیهای مصرفکننده وجود دارد.
8. مفاهیم مدیریتی
این تحقیق نیاز مبرم به آموزش و آموزش در مورد تعاونی ها را برجسته می کند. از آنجایی که تعاونی ها یک مدل متعلق به کاربر هستند، آموزش در مورد آنها باید در تمام سطوح سیستم آموزشی به ویژه در دانشگاه ها افزایش یابد، زیرا مدیران عملیات تعاونی ها و نمایندگان منتخب در فرآیند تصمیم گیری نقش دارند و نقش کلیدی ایفا می کنند. در گسترش درک ماهیت دوگانه تعاونی ها. هم مدیران عملیات و هم اعضای نهادهای حاکمیتی باید دانش مناسبی از ایده تعاون و ویژگیهای خاص آن داشته باشند، زیرا آنها مسئول تصمیمگیری هستند که هم نقش تجاری و هم نقش انجمن عضو را در بر میگیرد. آنها باید یاد بگیرند که چگونه سود و هدف را بهتر متعادل کنند. یک نقش نباید بر دیگری اولویت داشته باشد. این الزام در اصول بین المللی جنبش تعاونی ذاتی است: تعاونی ها آموزش و آموزش را برای اعضا، نمایندگان منتخب، مدیران و کارمندان خود فراهم می کنند تا بتوانند به طور موثر در توسعه تعاونی های خود مشارکت کنند. آنها عموم مردم – به ویژه جوانان و رهبران افکار – را در مورد ماهیت و مزایای همکاری آگاه می کنند (ICA، 1995). نوکوویچ (2012) تاکید می کند که نقش اجرایی در تعاونی ها بر عهده مدیریت است، و بنابراین بسیار مهم است که آنها در انجام عمل متعادل کننده مرتبط با ماهیت دوگانه تعاونی ها آموزش ببینند. نیاز تعادل
آگاهی از منابع، آموزش، و ابزارهای مناسب برای این کار (همچنین به Basterretxea و همکاران، 2020 مراجعه کنید). در مورد ما، به نظر میرسد که ویژگیهای خاصی که مدل Co-op را منحصربهفرد میکند نادیده گرفته شده یا به اشتباه درک شده است.
جنبش تعاونی وزن تحقیقاتی و اقتصادی گسترده ای دارد: بر اساس اتحاد بین المللی تعاون (2021)، بیش از 12 درصد بشریت متعلق به یک یا چند تعاونی از 3 میلیون تعاونی جهان است. با این حال، بسیاری از اعضا منفعل هستند یا حتی از اینکه مالک هستند، نه مشتریان یا اعضای معمولی هستند (Jussila, Tuominen et al., 2012) و بنابراین به انتشار کلی دانش نیز نیاز است. این به معنای چیزی بیش از توزیع اطلاعات یا تشویق حمایت است. این به معنای درگیر کردن ذهن اعضا، مدیران، اعضای نهادهای حاکمیتی و کارکنان برای درک کامل پیچیدگی و غنای ایده و عمل تعاونی است (مک فرسون، 1996).
بیانیه نویسنده
Anu Puusa: مفهومسازی، روششناسی، اعتبارسنجی، تحلیل رسمی، تحقیق، منابع، نوشتن – پیشنویس اصلی، نگارش – بررسی و ویرایش، نظارت، مدیریت پروژه، کسب بودجه.
برای توضیح بیشتر:
ایده اصلی تحقیق و محیط تحقیق
-انتخاب های روش شناختی
-انتخاب نمونه
-جمع آوری اطلاعات
-تحلیل داده ها
-پیش زمینه نظری
-نتیجه گیری (مسئولیت اصلی)
-نویسنده متناظر
-اصلاحات بر اساس نظرات بازبین
– اصلاحات بر اساس نظرات بازبین (مسئولیت اصلی دور 2)
– اصلاحات جزئی بر اساس نظرات داور و سردبیر (مسئولیت مشترک)
Sanna Saastamoinen: روششناسی، نرمافزار، تحلیل رسمی، تحقیق، نوشتن – پیشنویس اصلی، نگارش – بررسی و ویرایش، جذب سرمایه.
برای توضیح بیشتر:
-جمع آوری اطلاعات
تجزیه و تحلیل داده ها از جمله Atlas.ti
-پیش زمینه نظری
-نتیجه گیری
– اصلاحات جزئی بر اساس نظرات داور و سردبیر (مسئولیت مشترک).
تصدیق
این مطالعه توسط بنیاد حمایت از آموزش تجاری Joensuu (Joensuun Kauppaopetuksen Tukisäätiö) پشتیبانی شد.
پیوست A. داده های تکمیلی
داده های تکمیلی این مقاله به شرح زیر است:
دیدگاه خود را بنویسید