989014050788+

989014050788+

خانهتشکل هاتعاونیمشکل افق، پایداری مالی و ذخایر در تعاونی های کارگری

مشکل افق، پایداری مالی و ذخایر در تعاونی های کارگری

خلاصه

در بسیاری از کشورها، انباشت سرمایه خود تأمین مالی در شرکت های تعاونی باعث استفاده قابل توجه (اما متغیر) از ذخایر غیرقابل تقسیم می شود که می تواند به عنوان منابع سرمایه مشترک در نظر گرفته شود، زیرا آنها با رقابت و عدم استثنا در استفاده در بین اعضا مشخص می شوند. از تعاونی مقاله در دو بخش اصلی تشکیل شده است. بخش اول به ناکارآمدی پویا در سرمایه گذاری ها و مشکل کمبود سرمایه به دلیل کوتاه شدن افق زمانی اعضا در تعاونی های کارگری می پردازد. ترکیب انواع مختلف ذخایر، تقسیم پذیر و غیر قابل تقسیم، به عنوان راه حل ممکن برای سرمایه گذاری کم در نظر گرفته شده است. در بخش دوم، یک سیستم لایه ای جدید از وجوه ذخیره، اعم از قابل تقسیم و غیر قابل تقسیم، مورد بحث قرار می گیرد.

معرفی

به دنبال رویکرد اوستروم (1990) به حکمرانی منابع طبیعی به عنوان منابع مشترک، نویسندگان برجسته اهمیت اشکال مختلف مالکیت مشترک در حوزه عمومی و خصوصی را اثبات کردند (هلر، 1998؛ اوستروم، 2003)، در تقابل با ارتدوکس. دیدگاه های مالکیت مشترک به عنوان لزوماً ناقص و منجر به تخصیص ناکارآمد و تخریب منابع می شود (هاردین، 1968). این مقاله ویژگی‌های تقسیم ناپذیری منابع سرمایه مشترک را در حوزه تولید سازمان‌یافته، یعنی فرآیندهای اداره شده درون سازمان‌ها، مورد توجه قرار می‌دهد. تقسیم ناپذیری سرمایه در زمینه کنش کارآفرینی جمعی نشان دهنده یک میدان نوظهور جدید برای تحلیل معضلات اقتصادی مشابه تراژدی عوام است که انتظار می رود بر سرمایه و قدرت مالی سازمان ها تأثیر منفی بگذارد. چنین قوانین فرآیندی می‌توانند هزینه‌های مبادله ناشی از قرارداد ناقص، اطلاعات ناقص، رفتار استراتژیک، به‌ویژه چانه‌زنی استراتژیک و سوء استفاده از قدرت تصمیم‌گیری را درونی و کنترل کنند (کامنز، 1950؛ هارت و مور، 1990؛ ویلیامسون، 1975؛ مالکیت). هزینه ها در رویکرد هانسمن، 1996). پیامدهای اقتصادی از نظر در دسترس بودن منابع سرمایه و تضمین های وثیقه مورد انتظار است. چنین قوانین فرآیندی می‌توانند هزینه‌های مبادله ناشی از قرارداد ناقص، اطلاعات ناقص، رفتار استراتژیک، به‌ویژه چانه‌زنی استراتژیک و سوء استفاده از قدرت تصمیم‌گیری را درونی و کنترل کنند (کامنز، 1950؛ هارت و مور، 1990؛ ویلیامسون، 1975؛ مالکیت). هزینه ها در رویکرد هانسمن، 1996). پیامدهای اقتصادی از نظر در دسترس بودن منابع سرمایه و تضمین های وثیقه مورد انتظار است.

در بین اشکال مختلف مالکیت، شرکت های تعاونی تمایل بیشتری به انباشت سرمایه در ذخایر غیرقابل تقسیم نشان دادند. این امر در اکثر کشورهایی که قانون تعاون را تدوین کرده‌اند صادق است، اگرچه تفاوت‌های بین کشورها به دلیل ویژگی‌های قانون‌گذاری و عملکرد قابل توجه است. با اجازه دادن دسترسی آزاد و مشترک به اعضا، این نوع سازمان جایگزینی برای حقوق مالکیت انحصاری که مشخصه شرکت‌های سرمایه‌گذار است، ارائه می‌کند. ادغام منابع و مالکیت جمعی با هدف انجام برنامه های سرمایه گذاری است که به نفع کل اعضا به شیوه ای عادلانه و برابر است. مشارکت در تصمیم گیری همچنین به این معناست که توزیع ارزش تولید شده منصفانه و برابر است. نشان داده شده است که تعاونی ها دسترسی به منابع تولیدی را افزایش می دهند،

در بعد مالی، تعاونی‌ها معمولاً به منابع مالی عرضه شده توسط سرمایه‌گذاران خارجی دسترسی ندارند، زیرا سرمایه‌گذاران سازمان را کنترل نمی‌کنند و در موقعیت‌های مالی پرریسک سرمایه‌گذاری نمی‌کنند. مشکلات در جمع‌آوری و سرمایه‌گذاری سرمایه از سوی اعضا و سرمایه‌گذاران خارجی یکی از قابل‌توجه‌ترین موانع بر سر راه ایجاد سرمایه‌گذاری‌های تعاونی جدید است (بوردین، 2014؛ داو، 2003، 2018). مشکلات اساسی در تامین مالی تعاونی ها، از لحاظ تاریخی، منجر به ایجاد ابزارهای مالی جدید، متفاوت از سهام و اوراق قرضه، و همچنین از حمایت مالی مستقیم توسط دولت شد، که برای تضمین استقلال مالی و ثبات موروثی هدایت می شد. این ابزارها اغلب با اقدام جمعی به عنوان روش پیش فرض کارآفرینی در تعاونی ها مطابقت داشتند. و به شکل مالکیت جمعی درآمد. ذخایر سرمایه غیرقابل تقسیم بین اعضا و در رایج‌ترین موارد غیرقابل استرداد در هنگام خروج به‌صورت داوطلبانه برای تضمین حضور سرمایه‌گذاری‌های تامین مالی سرمایه متعلقه، به عنوان تضمین وثیقه و محافظت از اعضا در برابر حوادث نامطلوب پیش‌بینی نشده معرفی شد. با این حال، تقسیم ناپذیری می‌تواند به کاهش در دسترس بودن منابع به دلیل انگیزه‌های ضعیف‌تر برای سرمایه‌گذاری مجدد خالص باقیمانده دلالت کند، طبق فرضیه کم‌سرمایه‌سازی Furubotn و Pejovich (1970)، حتی اگر اثرات منفی مالکیت جمعی را بتوان با محدودیت‌های پرداخت سود کاهش داد. و بازپرداخت سرمایه غیرقابل استرداد پس از خروج، به صورت داوطلبانه برای تضمین حضور سرمایه‌گذاری‌های تامین مالی سرمایه متعلقه، به عنوان تضمین وثیقه و محافظت از اعضا در برابر حوادث نامطلوب پیش‌بینی نشده معرفی شدند. با این حال، تقسیم ناپذیری می‌تواند به کاهش در دسترس بودن منابع به دلیل انگیزه‌های ضعیف‌تر برای سرمایه‌گذاری مجدد خالص باقیمانده دلالت کند، طبق فرضیه کم‌سرمایه‌سازی Furubotn و Pejovich (1970)، حتی اگر اثرات منفی مالکیت جمعی را بتوان با محدودیت‌های پرداخت سود کاهش داد. و بازپرداخت سرمایه غیرقابل استرداد پس از خروج، به صورت داوطلبانه برای تضمین حضور سرمایه‌گذاری‌های تامین مالی سرمایه متعلقه، به عنوان تضمین وثیقه و محافظت از اعضا در برابر حوادث نامطلوب پیش‌بینی نشده معرفی شدند. با این حال، تقسیم ناپذیری می‌تواند به کاهش در دسترس بودن منابع به دلیل انگیزه‌های ضعیف‌تر برای سرمایه‌گذاری مجدد خالص باقیمانده دلالت کند، طبق فرضیه کم‌سرمایه‌سازی Furubotn و Pejovich (1970)، حتی اگر اثرات منفی مالکیت جمعی را بتوان با محدودیت‌های پرداخت سود کاهش داد. و بازپرداخت سرمایه

از آنجایی که آنها انباشته شده و به طور مشترک توسط اعضا در تعاونی ها استفاده می شوند، ذخایر غیرقابل تقسیم را می توان به عنوان منابع سرمایه مشترک تفسیر کرد، یعنی منابعی که استفاده از آنها حداقل تا حدی رقیب است، اما برای اعضا به دلیل حقوق مشارکتی عضویت قابل استثنا نیست (Ostrom, 2003). ؛ تورتیا، 2018). رقابت منعکس‌کننده تفریق پذیری و کمبود است، این واقعیت که منابع سرمایه باید برای استفاده‌های جایگزین به کار گرفته شود، که می‌تواند به نفع برخی از حوزه‌های انتخابیه اعضا بیش از دیگران باشد (مثلاً می‌توان از آنها برای بهبود محیط کاری برخی از اعضا استفاده کرد، یا در عوض برای خرید ماشین‌آلات جدید استفاده کرد. توسط سایر اعضا استفاده می شود). عدم استثنا به مشارکت همه اعضا در تصمیم گیری دموکراتیک در مورد استفاده از ذخایر غیرقابل تقسیم اشاره دارد.1

کشورهای مختلف استراتژی های اساسی متفاوتی را در تنظیم تامین مالی تعاونی دنبال کردند. قوانین موجود پراکنده و مختص کشور است و منعکس کننده تکامل نهادی خاص است که تحت تأثیر واقعیت های تاریخی و سیاسی یا سنت های مختلف فرهنگی و ایدئولوژیک است. تلاش‌ها برای تعمیم الگوهای ملی از طریق تحلیل تطبیقی ​​بین‌المللی در حقوق و اقتصاد ناچیز بوده است، حتی اگر برخی از بررسی‌های ادبیات، ترتیبات مختلف نهادی خاص کشور را که بر انباشت سرمایه و تکامل تاریخی آنها حاکم است، توصیف کنند (کراکونیا و همکاران، 2013؛ فیچی، 2013). ).

ظهور خود به خود ذخایر غیر قابل تقسیم سرمایه در تعاونی ها منجر به شناسایی صریح آنها در اصل سوم ICA 2 شد.به عنوان یک بلوک ساختمانی از خود تامین مالی تعاونی. ذخایر غیرقابل تقسیم توسط قوانین ملی در چندین کشور، به ویژه در قاره اروپا اجباری شد (به عنوان مثال ایتالیا، فنلاند، اسپانیا و فرانسه، Corcoran & Wilson، 2010). در کشورهای دیگر، به ویژه کشورهای آنگلوساکسون، مالکیت غیر تقسیم شده الزامی نیست، و حتی مشوق قانون نیز نیست، اما تعاونی ها مشاهده شده اند که به طور خودجوش محدودیت هایی را در حقوق تملک اعضا ایجاد کنند، به عنوان مثال از طریق ایجاد صندوق های اعتماد، که بازده، اما نه اصل، بین اعضا توزیع می شود. به طور کلی، اکثر قوانین طیف وسیعی از امکانات را برای انباشت سرمایه، معمولا نه تنها دارایی های قفل شده و ذخایر تقسیم نشده ارائه می دهند. برخی حداقل مقدار سود را تعیین می کنند که باید مجدداً در ذخایر غیرقابل تقسیم سرمایه گذاری شود. 3با این حال، در بیشتر کشورهایی که این ماده قانونی در آنها یافت می‌شود، به نظر می‌رسد تعاونی‌ها بیش از آنچه قانون لازم است، مجدداً در ذخایر غیرقابل تقسیم سرمایه‌گذاری می‌کنند (فخفاخ، پروتین و گاگو، 2012، برای فرانسه؛ تورتیا، 2018، برای ایتالیا). این شواهد نشان می دهد که انباشت ذخایر غیرقابل تقسیم نه تنها نتیجه یک تحمیل قانونی است، بلکه دارای کارکردهای اقتصادی روشن و قابل شناسایی است که به نیاز به تقویت میراث سازمان و ثبات مالی آن در مقابل افزایش مشارکت مالی افراد پاسخ می دهد. اعضا.

ذخایر قابل تقسیم نیز در برخی نظام های قانون گذاری ملی، هم برای تکمیل و هم جایگزین ذخایر غیرقابل تقسیم، معرفی شده اند. هدف اصلی آنها افزایش مشارکت مالی اعضا و بهبود عملکرد سازمانی است. گروه تعاونی های کارگری در موندراگون، 4در منطقه باسک اسپانیا، یک سیستم تصفیه شده از ذخایر غیرقابل تقسیم و قابل تقسیم ایجاد کرد. بخش قابل توجهی از سرمایه تعاونی های موندراگون (تقریباً نیمی) در ذخایر غیرقابل تقسیم نگهداری می شود. از سوی دیگر، حساب‌های سرمایه داخلی با مالکیت انفرادی، که کارکرد مضاعف افزایش در دسترس بودن تامین مالی خود برای تعاونی و در عین حال تقویت مشارکت مالی اعضا را دارند، ذخایر قابل تقسیم را تشکیل می‌دهند (Ellerman, 1986, 2018). . اعضای فعلی موظفند سرمایه فردی خود را که در تعاونی سرمایه گذاری شده است ترک کنند، اما در صورت استعفا (با استعفای داوطلبانه یا بازنشستگی) از سمت عضویت خود می توانند آن را جمع آوری کنند. تقسیم پذیری و تقسیم ناپذیری ذخایر می تواند نمایانگر ورودی های اکتشافی در تحقیقات باشد و راه را برای بهبود راه حل های سیستمی هموار کند.

به طور منسجم با این مقدمات، این مقاله بر پایداری مالی منابع سرمایه مشترک در تعاونی‌های کارگری تمرکز می‌کند، زیرا این نوع شرکت تعاونی بیشترین آسیب را از مشکل کمبود سرمایه می‌بیند، همانطور که ادبیات تخصصی به وضوح نشان می‌دهد (Ellerman, 1986, 2018; Furubotn). و پژویچ، 1970؛ وانک، 1970، 1977). متقابلاً، استدلال‌های ارجاع شده به تعاونی‌های کارگری را می‌توان به سایر گونه‌شناسی‌های تعاونی، در صورت امکان، تعمیم داد. پس از بررسی استدلال کم‌سرمایه‌سازی (بخش 2)، این مقاله بر این تمرکز می‌کند که چگونه حاکمیت مناسب ترکیبی از ذخایر تقسیم‌پذیر و غیرقابل تقسیم می‌تواند مشکل کم‌سرمایه‌گذاری را محدود کند (بخش 3). یک طرح چند لایه تودرتو ذخایر قابل تقسیم و غیرقابل تقسیم، که پتانسیل دستیابی به ثبات و استحکام پدری را دارد.

قطعات بخش

بیان مشکل: مشکل افق و پایداری مالی در تعاونی های کارگری

شرکت‌های تعاونی، سازمان‌های کارآفرینی با سود متقابل هستند که در آن‌ها فرآیندهای حاکمیتی و کارآفرینی توسط اقدامات جمعی ذینفعان غیر سرمایه‌گذار هدایت می‌شوند. از آنجایی که کنترل سازمان به سرمایه گذاران واگذار نمی شود، ایجاد، پایداری اقتصادی و مالی تعاونی ها می تواند با موانع قابل توجهی در جمع آوری و پرداخت مقادیر مناسبی از منابع مالی متعلق و غیرمالک مواجه شود. دسترسی به بازارهای مالی تا حد زیادی است

پایداری تامین مالی تعاونی: افق زمانی، حکمرانی و تصمیمات مدیریتی

یکی از دلایل اصلی که در ادبیات برای گسترش ذخایر غیرقابل تقسیم ذکر شده است، لزوم متعادل کردن حضور سرمایه متغیر است، سهام انفرادی که در هنگام خروج عضو بازخرید می شوند. در واقع، تغییرپذیری سرمایه یکی از ویژگی‌های اساسی منابع سرمایه متعلق به تعاونی‌ها است. پیامد اصلی تغییرپذیری کاهش کیفیت حقوق صاحبان سهام به ویژه به عنوان تضمین وثیقه است. این می تواند مشکلاتی در افزایش خارجی ایجاد کند

سیستم جدید صندوق ذخیره در تعاونی های کارگری

در حالی که سرمایه‌گذاری در IOF توسط حداکثر کردن ارزش سهامداران انجام می‌شود، تعاونی‌ها نمی‌توانند به سرمایه ریسک کامل دسترسی داشته باشند و با مشکل توسعه سیستم خود تأمین مالی خود مواجه هستند که در آن سود انباشته به ذخایر متعلقه نفوذ می‌کند و ساختاری برای مقاومت در برابر بحران و حمایت از رشد پایدار دارد. . پس از بیان برخی از شرایط برای پایداری تامین مالی خود تعاونی بر حسب نسبت ذخایر غیر قابل تقسیم به قابل تقسیم، در این بخش به بحث پرداخته می شود.

کارکرد سیستم

سیستم فرضی هر تعاونی را ملزم می کند که حداقل درصد خالص باقیمانده را به چهار نوع ذخیره به اضافه یک سهم باقیمانده (نه اجباری) به شکل مایع اختصاص دهد. آیین‌نامه‌های قانونی می‌توانند محدودیت‌های اضافی را اضافه کنند که فقط برای سازمان‌ها یا گروه‌های تعاونی خاص معتبر است. پس از رعایت محدودیت‌های قانونی و سایر محدودیت‌های نظارتی، مدیران و مدیران اجرایی مسئول تنظیم دقیق ابعاد لایه‌های مختلف برای تطبیق آن با زمینه‌های مختلف خواهند بود.

نتیجه

هدف این مقاله، بازتفسیر و بازسازی مکانیسم‌های انباشت سرمایه خودتأمین‌شده در تعاونی‌های کارگری، با شروع تئوری‌های موجود، قوانین ملی، پیشنهادات اصلاح ابزارهای مالی و راه‌حل‌های حاکمیتی بوده است. این پیشنهاد معرفی تفاوت‌های کیفی مشخص در عملکردهای اقتصادی انجام شده توسط دستگاه‌های مالی مختلف در طیف احتمالات ثبات در مقابل عملکرد است. اکتشافی ساده ذخیره

مقالات مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.پر کردن فیلدهای نشانه‌گذاری شده‌ با * ضروری می‌باشد.