خلاصه
این مطالعه به بررسی نقش عضویت کارکنان در فرآیند آموزش در بانکهای تعاونی لهستان میپردازد. بر اساس نظریه سرمایه انسانی و نظریه تبادل اجتماعی دو فرضیه در رابطه با تأثیر مستقیم عضویت کارکنان بر تعداد رویدادهای آموزشی و همچنین روزهای آموزشی تدوین شد. فرضیه های تحقیق بر اساس پاسخ های کارکنان از دو پروژه تحقیقاتی سراسری در مورد منابع انسانی در بانک های تعاونی لهستان (N = 2273 و N = 1707) مورد آزمایش قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل ها با چندین مدل لاجیت مرتب شده دو سطحی انجام شد که در آنها فرض شانس متناسب مورد آزمایش قرار گرفت. همانطور که انتظار می رفت، کارکنانی که سهام بانک تعاونی خود را دارند آموزش بیشتری می بینند. با این حال، در اولین پایگاه داده این نتیجه فقط برای کارکنان با شدت آموزش پایینتر رخ میدهد.
معرفی
آموزش کارکنان یکی از مهمترین فعالیتهای مدیریت منابع انسانی (HRM) است که بهرهوری، نوآوری، شرایط کاری کارکنان، رضایت شغلی و کاهش قصد جابجایی را افزایش میدهد (به عنوان مثال کوک و همکاران، 2011؛ گروند و مارتین، 2012؛ کمپکوتر و مارگگراف، 2015؛ کوستر و همکاران، 2011). در مورد تعاونی ها، آموزش کارکنان بخشی از یک رشته گسترده تر از فعالیت های آموزشی است که توسط تعاونی تحقق می یابد، که شامل اعضا، مدیران و جامعه محلی نیز می شود و ریشه در اصول تعاونی دارد (تعاونی بین المللی). اتحاد عملیاتی، 2015). برای بانک های تعاونی (CBs) آموزش کارکنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا به ایجاد اعتماد نهادی محلی کمک می کند (Bossler & Schild, 2016). برای رقابت آنها در زمان تغییرات رادیکال تکنولوژیکی و بازار (گرونولد، 2017؛ جونز و همکاران، 2012)، و همچنین مدل آنها برای حفظ قراردادهای شغلی پایدار بلندمدت و تبلیغات داخلی (جونز و همکاران، 2012) بسیار مهم است (جونز و همکاران، 2012). ؛ Woźniewska، 2011). در لهستان، چندین نویسنده نشان میدهند که سرمایه انسانی عاملی حیاتی برای کل ایده تعاونیها است و نقش مهمی در حفظ هویت تعاونی CBها و در عین حال ایجاد سود رضایتبخش دارد (Szambelańczyk، 2006؛ Szambelańczyk و Piasecki، 2015).
علیرغم شناخت گسترده ای که آموزش کارکنان یک حوزه مهم در CBها است، به طور شگفت انگیزی ادبیات کمی به تأثیر آن یا عوامل تعیین کننده شدت و توزیع آن در بین کارکنان اختصاص داده شده است. این مقاله بر عضویت کارکنان (EM) بهعنوان یک عامل تعیینکننده آموزش تمرکز میکند، زیرا عنصری اساسی از هویت CBs است، که هنوز به اندازه کافی بررسی نشده است (جونز و همکاران، 2016)، حداقل در زمینه شیوههای HRM. نقش و حقوق اعضا به دلیل ظهور تعاونیهای بزرگ (همچنین CB) با ذینفعان بسیار، به یک موضوع حیاتی فزاینده در قرن بیست و یکم تبدیل میشود (اتحاد تعاونی بینالمللی، 2015). در مورد لهستان، موضوع اعضای CBها به دلیل کاهش تعداد گزارش شده در سال های اخیر اهمیت ویژه ای دارد (Urząd Komisji Nadzoru Finansowego، 2017).
هدف این مقاله تحلیل نقش وضعیت عضو کارمند در تعیین شدت آموزش در CBهای لهستانی است. بر اساس نظریه سرمایه انسانی (HCT) و نظریه تبادل اجتماعی (SET) دو فرضیه در مورد تأثیر مستقیم آن بر تعداد رویدادهای آموزشی و همچنین تعداد روزهای صرف شده برای آموزش فرموله شد. تجزیه و تحلیل دو مجموعه داده شامل پاسخهای کارکنان CBs (N = 2273 و N = 1707) با استفاده از یک مدل لاجیت مرتبشده دو سطحی انجام شد.
مقاله از دو طریق به ادبیات موجود کمک می کند. اول، این احتمالاً یکی از اولین تلاشها برای تحلیل تأثیر مستقیم وضعیت اعضای کارمند بر توسعه مهارتها در CBها است. به نظر میرسد که این امر بهویژه بهموقع است، زیرا شرایط فوق بر وضعیت CBها تأثیر میگذارد. دوم، تا این لحظه EM به ندرت در ادبیات مدیریت منابع انسانی به عنوان یک عامل تعیین کننده آموزش تحلیل می شد. چندین مطالعه مرتبط، رابطه بین مالکیت سهام کارکنان و آموزش را تحلیل کردند، با این حال نویسندگان آنها نیاز به تحقیقات بیشتر را نشان میدهند (گوری، 2015). بنابراین، این مقاله ممکن است نقطه شروع مهمی برای تحلیلهای بعدی باشد، با هدف آشکار کردن عوامل مؤثر بر شکل و تأثیرات شیوههای HRM در انواع خاصی از سازمانها (تعاونی).
قطعات بخش
تأثیر عضویت کارکنان بر شدت آموزش
مطالعات قبلی فهرست طولانی از عواملی را ارائه می دهد که ممکن است احتمال شرکت در آموزش و همچنین شدت آموزش را افزایش دهد (به عنوان مثال گراند و مارتین، 2012؛ شیلدز، 1998). با این حال، محققان همچنین تشخیص می دهند که فراتر از آن عوامل «عمومی»، مانند سن، سطح تحصیلات، جنسیت، ممکن است سازمان، بخش (Kyndt et al., 2013) یا حتی شرایط آموزشی خاص کشور وجود داشته باشد (Grund & Martin، 2012). ). علاوه بر این، برخی از مطالعات نشان می دهد که همان عوامل آموزشی
نمونه ها
فرضیههای تحقیق بر اساس دادههای دو پروژه تحقیقاتی سراسری در مورد منابع انسانی در CBs لهستان (که بین سالهای 2014 و 2015 و در سال 2017 انجام شد) تأیید شد. در هر دو مطالعه، دعوتنامه برای شرکت در پروژه تحقیقاتی از طریق ایمیل برای تمام CBهای لهستانی (بیش از 550 شرکت) ارسال شد. هر بار اطلاعات تکمیلی در مورد این پروژه توسط بانک های وابسته منتشر می شد و همچنین در جلسات سالانه مدیریت CB ها اعلام می شد. هر بانکی که تصمیم گرفت در آن شرکت کند
آمار توصیفی و همبستگی
جدول 1، جدول 2 میانگین، انحراف معیار و همبستگی متغیرها را نشان می دهد. از آنجایی که متغیرهای وابسته و چندین متغیر مستقل مقولهای هستند، ضرایب همبستگی پیرسون برای مقیاس ترتیبی آنها محاسبه شد، اگرچه در تحلیلهای HLM زیر چندین متغیر ساختگی جایگزین متغیرهای مستقل طبقهبندی شدند.
اولین نتیجه گیری مهم این است که بیش از نیمی از کارکنان در هر پایگاه داده سهام بانک های خود را دارند. علاوه بر این، شدت تمرین اندازه گیری می شود
نتیجه گیری
این مقاله با تجزیه و تحلیل نقش وضعیت اعضای کارکنان برای یکی از مهم ترین فعالیت های HRM که آموزش است، بینش جدیدی را در مورد تحقیقات بانکداری تعاونی ارائه می دهد. در طول تجزیه و تحلیل انجام شده بر روی مجموعه داده های دو پروژه تحقیقاتی در مورد منابع انسانی در CBs لهستان (از سال 2015 و 2017) مشخص شد که بسیاری از کارکنان CB دارای سهام بانک کارفرمای خود هستند (مثلاً در گروه OP فنلاند (جونز و همکاران) .، 2016)). علاوه بر این، بانک ها به طور قابل توجهی در آموزش متفاوت هستند
دیدگاه خود را بنویسید