مراد از حقوق شهروندی ، آن دسته از حقوق و مقررات عام واجتماعی است که به فرد فرصت می دهد تا از امکانات و خدمات دردسترس استفاده کند و مانعی نیز محیط زندگی و حیات وی را تهدید نکند .

ولی براستی این حقوق در سطح کل شهرها مورد توجه شهروندان و مسؤلان شهری قرار دارد . اما اینکه چرا دستگاههای اجرایی توجه چندانی به حقوق اولیه شهروندان برای زندگی در شهرند ارند سؤالی است بی جواب ، اما چراغ انتظار پاسخ آن همواره روشن است .

یک استاد دانشگاه تهران می گوید تغییر رفتار و نگرش افراد جامعه با صدور یک بخشنامه ایجاد نمی شود و اشاعه حقوق شهروندی ريال اشاعة یک نوع تفکر و یک فرهنگ و باور است .

این استاد دانشگاه گفت باید بستر فرهنگی حقوق شهروندی به طور خود جوش و در درون جامعه بوجود آید و چون این بستر آماده و مهیاست حقوق شهروندی مانند خیلی از نمادهای جامعه مدتی به سرعت مقبولیت و گسترش پیدا نخواهد کرد . و اگر حقوق شهروندی بوی نشود نمی توان انتظار داشت که سریع و صریح در جامعه نهادینه شود . در همین حال مسؤلان شهرداری تهران تعامل بیشتر شهروند با مدیریت شهری وتعلق اجتماعی آنها به یکدیگررا در این مدیریت، لازمه رسیدن شهروندان به حقوق خود می دانند . حقوق شهروندی جدید دارای دو ویژگی بارز است که آن را از سایر مفاهیم حقوقی جدا می سازد :

نخست ، حقوق شهروندی مدرن جدای از حقوق بشر به شمار می آید . اگر حقوق شهروندی مدرن از حقوق بشر جداست پس مفاهیم و اهداف و بنیان های آن نیز باید جداگانه بررسی شود و کار کردهای آن نیز در این حالت متفاوت خواهد بود .

دوم : حقوق شهروندی مدرن برروابط شهرنشینان با همدیگر و روابط ایشان با ارگانهای دولتی دلالت دارد و از این لحاظ باید آن را تفسیر خاصی از حقوق شهروندی مدرن و دو ویژگی که برآن ذکر شده نیازمند استدلال دقیق حقوقی و تمسک به آرای پژوهشگران این زمینه است .

بنابر آنچه گفته شد رابطه دولت و مردم در حقوق شهروندی جدید ، بیش از آنکه مبتنی بر مأموریت دولت و اقتدار آن باشد برمبنای رابطة متقابل و نشر یک مساعی است ، امروزه حقوق شهروندی بهترین عرصه را برای مشارکت شهروندان در اموری که در گذشته به هیچ وجه حق دخالت در آن نداشتند ، فراهم می سازد . شهروندان از طریق شوراهای منتخب خویش در قانون گذاری و اداره امور شهر خود دخالت می کنند .