معرفی
سنت لوسیا یک جزیره کوچک در حال توسعه در منطقه کارائیب است. به طور سنتی، کشاورزی بیشترین صادرات کشور را به خود اختصاص داده است. در اوایل دهه 1990، صادرات محصولات کشاورزی 60 درصد از کل درآمد صادراتی کشور را تشکیل می داد که 96 درصد آن به موز و کمتر از 3 درصد به محصولات غیر سنتی (انبه، فلفل تند و آووکادو) مربوط می شد (وزارت کشاورزی، غذا). تولید، شیلات، تعاونی ها و توسعه روستایی [MAFFCR]، 2000، ص 3). صنعت موز نه تنها بر استفاده از زمین کشاورزی بلکه بر زندگی اقتصادی کشور نیز تسلط داشت. با این حال، تولید موز پس از سال 1995 به شدت کاهش یافت و به دنبال فرسایش دسترسی ترجیحی سنت لوسیا به اتحادیه اروپا (EU)، بازار عمده صادراتی آن بود. در گذشته نزدیک، این کاهش با آب و هوای نامناسب و شیوع بیماری سیاه سیگاتوکا همراه بود.
دولت های متوالی تلاش کردند کشاورزی را به محصولات غیر سنتی، دامداری و شیلات متنوع کنند. استراتژیهای صنعتی برای تنوع بخشیدن به تولید، بهبود رقابت و ایجاد فرصتهایی برای جوامع روستایی که تحت تأثیر نامطلوب نابودی صنعت موز قرار گرفتهاند، طراحی شدهاند. دو کارخانه فرآوری کشاورزی توسط دولت برای ارتقای فروش از طریق هیئت بازاریابی قانونی سنت لوسیا تأسیس شد، اما این امکانات به خوبی مورد حمایت قرار نگرفتند (MAFFCR، 2006، ص 5). به غیر از موز، بیشتر مواد غذایی تولید شده در سنت لوسیا برای بازار توسط خرده مالکان تولید می شود و به سوپرمارکت ها، هتل ها و رستوران های داخلی فروخته می شود – مستقیم یا غیرمستقیم از طریق تعاونی های بازاریابی (ویلفرد، 2013). با وجود تعهد دیرینه دولت برای کمک به تعاونی ها در آغاز فعالیت های ارزش افزا، ارزش کمی در طول زنجیره اضافه می شود (MAFFCR، 2009). در سال 2015، هشت تعاونی بازاریابی کشاورزی ثبتشده در سنت لوسیا فعالیت میکردند که برخی در زمینه محصولات کشاورزی و برخی دیگر در زمینه دام فعالیت میکردند. با این حال، اطلاعات کمی در مورد ساختار این تعاونی ها یا میزان حمایت از ترتیبات سازمانی آنها از استراتژی های ارزش افزوده وجود دارد.
لا گرا، لیتون و اوچسل (1989) عملکرد ضعیف تعاونی های کشاورزی سنت لوسیا را به مدیریت ضعیف، کمبود سرمایه و نفوذ خارجی زیاد نسبت دادند. نظریه اقتصاد نهادی جدید (NIE) پیشنهاد میکند که این «مشکلات» ممکن است نشانهها باشند و علت شکست تعاونی نباشند. ادبیات NIE پنج مشکل نهادی را شناسایی می کند که اساساً دسترسی یک تعاونی سنتی به سرمایه و در نتیجه عملکرد آن را محدود می کند. مشکلات سواری آزاد، افق، پورتفولیو، کنترل و نفوذ (کوک و ایلیوپولوس، 1999، سیکوتا و کوک، 2001). این مشکلات ناشی از مزایای نامشخص و حقوق رای است که به اعضا اختصاص داده شده است (چداد و کوک، 2004).
سنت لوسیا قصد دارد بخش های نیمه دولتی بازاریابی و پردازش خود را خصوصی کند و انتظار دارد تعاونی های کشاورزی آن نقش بسیار بیشتری در ارزش افزوده ایفا کنند. برای اکثر تعاونی های سنت لوسیا، این امر مستلزم ارتقاء قابل توجه فعالیت های تجاری و دسترسی بهتر به سرمایه است. این تحقیق ویژگیهای نهادی، حکومتی، گروهی و مدیریتی چهار تعاونی بازاریابی کشاورزی در کارائیب را بررسی میکند و تأثیر آنها را بر فعالیتهای ارزشافزا ارزیابی میکند. هدف، ارائه توصیه هایی است که توانایی تعاونی های سنت لوسیا را برای شروع و حفظ فعالیت های ارزش افزا بهبود می بخشد.
این مقاله ابتدا سهمی را که تعاونیهای بازاریابی میتوانند با ایجاد فرصتهایی برای تولیدکنندگان و عوامل در زنجیرههای ارزش در رشد اقتصادی محلی داشته باشند، بررسی میکند، مشکلات نهادی کلیدی را که ممکن است تعاونیهای سنتی را از ایفای این نقش بازدارد، مورد بحث قرار میدهد و سپس چارچوب تحلیلی اعمال شده در این مطالعه را ارائه میکند. . بخش 5 روش های کیفی مورد استفاده برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها را شرح می دهد. یافتهها در بخش 6 ارائه و تحلیل میشوند و مقاله با توصیههایی برای سیاستگذاران و مدیران تعاونیها به پایان میرسد.
قطعات بخش
مزایای بالقوه تعاونی های بازاریابی خرده مالکی
از لحاظ تاریخی، شرکتهای تحت نظارت دولتی نقش مهمی در پیوند دادن مالکان خرد به بازار داشتند (ابوت، 1967). با این حال، مقررات زدایی و جهانی شدن کشاورزی منجر به از بین رفتن شرکت های نیمه دولتی شد (بیژمان، مرادیان، و چکین، 2011) و مالکان خرد در معرض افزایش هزینه های مربوط به انطباق با تقاضای فزاینده برای مواد غذایی با کیفیت بالا و ایمن قرار گرفتند (Reardon, Timmer, & Berdegue, 2005). ). این امر دسترسی آنها را به بازارهای ترجیحی کاهش داد (Poulton, Kydd, & Dorward, 2006). با این حال،
مشکلات نهادی کلیدی تعاونی های بازاریابی سنتی
متأسفانه، ترتیبات سازمانی که زیربنای تعاونیهای بازاریابی سنتی است، سرمایهگذاری کشاورزان را کاهش میدهد و انطباق آنها با قراردادهای عرضه را تضعیف میکند. شواهد تجربی به ویژه به مشکلات سواری آزاد، افق و تأثیر اشاره می کند (بورلند، 2007، کوک و ایلیوپولوس، 2000، روزایرو و همکاران، 2012؛ سالازار و گالوه گوریز، 2011). مشکل سواری آزاد به این دلیل به وجود میآید که تعاونیهای سنتی به اعضا برای حمایتشان پاداش میدهند و نه برای سرمایهگذاریشان.
چارچوب تحلیلی
چارچوب تحلیلی به کار رفته در این تحقیق از مدل نظری توسعه یافته توسط روزایرو و همکاران اقتباس شده است. (2012) ارتباط نهادی، حاکمیتی، گروهی و ویژگی های مدیریتی سازمان های کشاورز با عملکرد آنها. ادبیات NIE نشان میدهد که توانایی یک تعاونی برای ایجاد و حفظ فعالیتهای ارزشافزا اساساً به ترتیبات سازمانی آن بستگی دارد، اگرچه به ویژگیهای حاکمیتی، گروهی و مدیریتی، و همچنین خارجی مشروط میشود.
روش های پژوهش
یک بررسی کیفی با استفاده از مطالعات چند موردی (یین، 1994، صفحات 20-21) برای درک اینکه چگونه ویژگی های نهادی، حکومتی، گروهی و مدیریتی تعاونی ها بر توانایی آنها برای ایجاد و حفظ فعالیت های ارزش افزا تأثیر می گذارد، مناسب ترین در نظر گرفته شد. تعاونیها بهعنوان واحدهای کلنگر برای تجزیه و تحلیل رفتار میشوند، زیرا سهامداران (سهامداران، مدیران و مدیران) و منابع دادههای خود را داشتند (یین، 1994، صفحات 50-51). چهار تعاونی با سطوح مختلف
شرح موارد
برای حفظ ناشناس ماندن، تعاونیها با نامهای AC1، AC2، AC3 و AC4 در بخشهای بعدی معرفی میشوند.
نتیجه گیری و پیشنهادات
سطوح پایین ارزش افزوده مشاهده شده در همه تعاونی های مورد مطالعه با ترتیبات نهادی محافظه کارانه آنها سازگار بود. دو تعاونی از چهار تعاونی برای دستیابی به اهداف ارزش افزای خود در صدد تأسیس شرکت های تابعه بودند. این نشان میدهد که قانون انجمنهای تعاونی سنت لوسیا (CSA) فاقد انعطافپذیری لازم برای تطبیق ساختار تعاونی با استراتژی تجاری بازارمحور است.
دیدگاه خود را بنویسید