خلاصه
سازمان ها به دلیل عوامل محیطی مختلف درگیر رقابت، پیگیری همزمان فعالیت های رقابتی و مشارکتی می شوند. مفهوم coopetition همچنان با افزایش رقابت جهانی مورد توجه قرار می گیرد. با این حال، تحلیل تأثیر عناصر نهادی بر رقابت محدود بوده است. این مطالعه این شکاف را پر می کند. ما از یک مطالعه موردی برای بررسی چارچوب همکاری در بین خطوط هوایی رقیب ژاپنی استفاده میکنیم که برای مذاکره با عناصر اصلی تشکیل شدهاند: یک تامینکننده انحصاری و یک مرجع نظارتی دولتی. ابتدا، این مطالعه مکانیسمهایی را که از طریق آنها مؤسسات همکاری را ترویج میکنند، شناسایی میکند. یافته ها به ایزومورفیسم اجباری و خطر خارجی به عنوان مکانیسم های نهادی تأثیرگذار اشاره می کنند. از طریق ایزومورفیسم اجباری، مزایای مشترک افزایش می یابد، و هزینه همکاری کاهش می یابد. از طریق مخاطرات خارجی، سازمانها تشویق میشوند تا متحد شوند و همکاری ترویج میشود. دوم، این مطالعه مکانیسمهایی را شناسایی میکند که از طریق آن سازمانهای مشارکتی قدرت چانهزنی خود را افزایش میدهند. به طور خاص، ما دو منبع افزایش قدرت چانه زنی را می یابیم: تشدید فشار به عنوان یک گروه بزرگتر و بهبود اقناع با اجماع. این یافتهها پیامدهای مهمی برای تئوری و مدیریت سازمانهای تعاونی دارند، مانند تعامل بین تعاونیها و مؤسسات، زیرا چارچوب مشارکتی که ما تحلیل کردیم، ویژگیهایی نزدیک به ارزشها و اصول تعاونیها دارد. این مطالعه مکانیسمهایی را شناسایی میکند که از طریق آن سازمانهای مشارکتی قدرت چانهزنی خود را افزایش میدهند. به طور خاص، ما دو منبع افزایش قدرت چانه زنی را می یابیم: تشدید فشار به عنوان یک گروه بزرگتر و بهبود اقناع با اجماع. این یافتهها پیامدهای مهمی برای تئوری و مدیریت سازمانهای تعاونی دارند، مانند تعامل بین تعاونیها و مؤسسات، زیرا چارچوب مشارکتی که ما تحلیل کردیم، ویژگیهایی نزدیک به ارزشها و اصول تعاونیها دارد. این مطالعه مکانیسمهایی را شناسایی میکند که از طریق آن سازمانهای مشارکتی قدرت چانهزنی خود را افزایش میدهند. به طور خاص، ما دو منبع افزایش قدرت چانه زنی را می یابیم: تشدید فشار به عنوان یک گروه بزرگتر و بهبود اقناع با اجماع. این یافتهها پیامدهای مهمی برای تئوری و مدیریت سازمانهای تعاونی دارند، مانند تعامل بین تعاونیها و مؤسسات، زیرا چارچوب مشارکتی که ما تحلیل کردیم، ویژگیهایی نزدیک به ارزشها و اصول تعاونیها دارد.
معرفی
از اواسط دهه 1990، “همکاری”، پیگیری همزمان رقابت و همکاری بین سازمان ها، توجه فزاینده ای را از سوی محققان به عنوان شکل جدیدی از یک رابطه بین سازمانی به خود جلب کرد (Bengtsson & Kock, 2014؛ Bouncken, Gast, Kraus, & بوگرز، 2015؛ گاست، فیلسر، گاندولف، و کراوس، 2015).
مشارکت متأثر از عناصر مختلف محیطی است (Dorn, Schweiger, & Albers, 2016). در این میان، اهمیت عناصر نهادی در مقالات مروری سیستماتیک منتشر شده در دهه 2010 ذکر شده است (مانند بنگتسسون، کوک، لوندگرن-هنریکسون، و ناشولم، 2016؛ بونکن و همکاران، 2015؛ دورن و همکاران، 2016). با این حال، با وجود چنین توجهی، تحقیقات تجربی در مورد این عناصر نهادی تاکنون محدود بوده است. به عنوان مثال، در حالی که محققان قبلی به تأثیر نهادهای دولتی بر رقابت اشاره کرده اند (مانند بارتا، 2008؛ کورن و کلمپ، 2014؛ ماریان، 2007)، آنها تلاش های فعال شرکت ها برای چانه زنی با نهادهای دولتی را به طور عمیق تجزیه و تحلیل نکرده اند. علاوه بر این، سایر بازیگران در محیط سازمانی مانند تامین کنندگان در تحقیقات تجربی گذشته به دقت مورد بررسی قرار نگرفته اند.
بنابراین، هدف این مطالعه کشف مکانیسمهایی است که چگونه مؤسسات سازمانها را به سمت تشکیل ساختارهای رقابت سوق میدهند و چگونه سازمانها از طریق نزدیک شدن به مؤسسات از طریق رقابت سود میبرند. برای بررسی این مسائل، مطالعه موردی اکتشافی ما (ایزنهارت، 1989) چارچوب همکاری را در میان شرکتهای هواپیمایی ژاپنی رقیب که در اصل برای مذاکره با یک تامینکننده انحصاری تشکیل شده بود، بررسی میکند، که در اینجا به عنوان یک عنصر نهادی اصلی در نظر گرفته میشود. مطالعات قبلی توجه محدودی به تامین کنندگان به عنوان هدف چانه زنی داشته است. در رابطه خریدار- عرضه کننده، مطالعات متعددی رقابت بین تامین کنندگانی را که با یک خریدار با قدرت مواجه هستند بررسی کرده اند (مانند کلیماس، 2016؛ وینر و ساندرز، 2014؛ ویلهلم، 2011؛ وو، چوی، و رانگتوساناتام، 2010). در همین حال، یک تامین کننده انحصاری یکی دیگر از بازیگران مهم در زمینه نهادی است (DiMaggio & Powell, 1983) و در ایجاد رقابت (Nalebuff & Brandenburger, 1996). با این حال، کمبود تحقیقات به رقابت بین خریداران متعددی که با یک تامین کننده انحصاری مواجه هستند، می پردازد. مطالعه ما به این شکاف پژوهشی می پردازد.
این مطالعه ابتدا مکانیسمهایی را شناسایی میکند که از طریق آنها مؤسسات همکاری را ترویج میکنند. یافته ها به ایزومورفیسم اجباری و خطر خارجی به عنوان مکانیسم های نهادی تأثیرگذار اشاره می کنند. از طریق ایزومورفیسم اجباری، مزایای مشترک افزایش می یابد و هزینه همکاری کاهش می یابد. از طریق خطر خارجی، سازمان ها تشویق می شوند تا متحد شوند. علاوه بر این، این مطالعه مکانیسمهایی را شناسایی میکند که از طریق آن سازمانهای مشارکتی قدرت چانهزنی خود را افزایش میدهند. به طور خاص، ما دو منبع افزایش قدرت چانه زنی را می یابیم: تشدید فشار به عنوان یک گروه بزرگتر و بهبود اقناع با اجماع.
بقیه این مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است. در بخش 2، ما ابتدا ادبیات را مرور می کنیم تا شکاف های تحقیقاتی در نظریه مشارکت موجود را با ارجاع به نظریه نهادی روشن کنیم. در بخش 3، ما محیط تحقیق، داده ها و روش تجزیه و تحلیل خود را توضیح می دهیم. در بخش 4، ما روند همکاری در بین خطوط هوایی ژاپن و همچنین سوابق و نتایج آن را بررسی می کنیم. در بخش 5، بخش بحث، نتایج تفسیر شده و با ادعاهای موجود در ادبیات مقایسه میشوند که بر اساس آن گزارهها را توسعه میدهیم. در نهایت، در بخش 6، مفاهیم نظری و مدیریتی و همچنین محدودیتهای این مطالعه را ارائه میکنیم.
قطعات بخش
هم رقابتی
رقابت به عنوان “پدیده ای که در آن شرکت ها در همکاری و رقابت همزمان با یکدیگر شرکت می کنند” تعریف می شود (Gnyawali, He, & Madhavan, 2006, p. 508؛ همچنین رجوع کنید به Nalebuff & Brandenburger, 1996؛ Tsai, 2002). از آنجایی که بسیاری از موفق ترین اتحادهای استراتژیک بین رقبا شکل می گیرند (Harbison & Pekar, 1998)، رقابت، همراه با انواع دیگر روابط بین سازمانی، همچنان در تجارت مدرن مهم است.
Coopetition را می توان در داخل و مشاهده کرد
سوالات تحقیق
ما تأثیر نهادها را در زمینه رقابت بیشتر بررسی می کنیم (بنگتسسون و همکاران، 2016؛ بونکن و همکاران، 2015؛ دورن و همکاران، 2016). در این راستا دو موضوع مهم پژوهشی شناسایی می شود. ابتدا، به طور تجربی مکانیسمهای زیربنای همکاری فعال بین شرکتهایی را که با سازمانهای دولتی مذاکره میکنند، بررسی میکنیم. اگرچه برخی از پژوهشگران تأثیر نهادهای دولتی در رقابت را مورد بحث قرار داده اند (مانند بارتا، 2008؛ کورن و کلمپ، 2014؛ لو، 2007؛ ماریان، 2007، 2007، 2008، 2008، 2008، 2007، 2007، 2007، 2007.
نتایج
در اینجا، ما فرآیند زیربنایی ظهور چارچوب همکاری در بین خطوط هوایی ژاپن، تعاملات آنها و نتایج حاصل را شرح می دهیم. شکل 1 مدل فرآیند همکاری در بین خطوط هوایی ژاپن را با جزئیات کدهای شرح داده شده در جدول 2 نشان می دهد. همانطور که در شکل 1 نشان داده شده است، همکاری بین خطوط هوایی قبل از ایجاد NDBM رایج نبوده است. با این حال، ظهور پیشینیان وضعیت را تغییر داد: خطوط هوایی ضرورت آن را تشخیص دادند
بحث
در این مطالعه، ما بررسی میکنیم که چگونه خطوط هوایی ژاپن توسط عناصر نهادی مانند یک تامینکننده انحصاری و یک تنظیمکننده دولتی برای تشکیل یک چارچوب همکاری همراه با سوابق و نتایج این چارچوب هدایت شدند. در بخشهای فرعی بعدی، مکانیسمهای زیربنای تعامل بین نهادها و سازمانها را با دقت بیشتری بررسی میکنیم و برخی گزارههای کلی را ارائه میکنیم. قابل ذکر است، این بحث ها برای همه شرکت های هواپیمایی شرکت کننده در آن قابل اجرا است
نتیجه گیری
این مطالعه به طور تجربی همکاری در بین خطوط هوایی را به عنوان اولین گام در درک مکانیسم های زیربنایی تعامل بین عناصر سازمانی و مشارکت بررسی می کند. مشارکت های نظری ما به شرح زیر است. اول، این مطالعه مکانیسمهایی را شناسایی میکند که از طریق آنها مؤسسات رقابت را به پیش میبرند، در حالی که «تاکنون نقش نهادهای خارجی در کانون توجه نبوده است» (Dorn et al., 2016, p. 497). ما متوجه می شویم که عناصر نهادی، از طریق ایزومورفیسم اجباری،
دیدگاه خود را بنویسید