خلاصه
مشارکت عمومی در چرخش انرژی منجر به تأسیس بسیاری از تعاونیهای انرژی (ECs) شد که عمدتاً در زمینه فتوولتائیک فعال هستند. معمولاً مدلهای تجاری تعاونیهای انرژی بر اساس مفاهیم سنتی (سود محور) از اقتصاد کسب و کار طراحی میشوند. با این حال، این محدودیتهای خود را هنگامی که با ویژگیهای خاص تعاونی گرد هم میآیند نشان میدهند. هدف این تحقیق ارائه یک چارچوب مفهومی برای مدلهای کسبوکار تعاونی انرژی است که با دوگانگی سازمانی تعاونی بازارگرایی از یک سو و جامعهگرایی از سوی دیگر مواجه میشود. با ترکیب تئوری های مربوط به مدل های کسب و کار، تعاونی ها و پارادایم های مدیریت، یک چارچوب مدل کسب و کار جدید برای تعاونی های انرژی توسعه می یابد. در نهایت،
معرفی
شکل قانونی “تعاونی” که از بخش کشاورزی در مصر قدیم سرچشمه می گیرد، امروزه در چندین بخش صنعتی و خدمات محور وجود دارد. بنابراین، مدل تعاونی در مواجهه با چالشهای جدید بسیار انعطافپذیر بود (دیویس و ورثینگتون، 1993)، که نه تنها به عنوان یک شکل قانونی، بلکه به عنوان یک سیستم اقتصادی جایگزین نیز به رسمیت شناخته شد (Zerche، Schmale، & Blome-Drees، 1998). در مقایسه با سازمانهای بازارمحور خالص، مدل تعاونی با رویکرد اجتماعی اضافی مشخص میشود که بر ارتقای اعضا تمرکز دارد (بولسینگر، 2011، دراهیم، 1952، اشنبورگ، 1971، هنزلر، 1962). در سالهای اخیر، مدل تعاونی اغلب توسط جنبش انرژی مدنی آلمان برای ترویج انرژیهای تجدیدپذیر استفاده شده است. با شروع از سال 2006، تعاونیهای بخش انرژی تا سال 2011 یک چهارم کل بنیادهای تعاونی را تشکیل میدادند (Kaltenborn, 2014). و اکنون 17 درصد1 از تمام تعاونی های آلمان. طرحهایی که الگوهای عملی برای مدلهای تجاری تعاونیهای انرژی (ECs) ارائه میکنند، مبنایی برای نرخ پایه پویای مفهوم را برای رایجترین تعاونیهای تولیدکننده ایجاد کردهاند (Stappel، 2010). در حالی که پیکربندی مدل های کسب و کار EC ها به موقعیت فردی بستگی دارد (Huybrechts و Merstens، 2014، Stappel، 2010)، مفاهیم مدل کسب و کار مبتنی بر بازار هم در دانشگاه (Boontje, 2013, Welz, 2011) و هم در عمل (Energieagentur) استفاده شده است. Rheinland-Pfalz، 2016) برای چارچوب بندی و ارتباط مدل های کسب و کار تعاونی.
با این حال، طراحی و اجرای مدلهای کسبوکار بر اساس آن مفاهیم مرسوم منجر به ایجاد سازمانهای تعاونی غیرمتعارفتر شد که به نظر میرسد عمدتاً بر سود تمرکز میکنند (Gawora, Bayer, & Völler, 2013؛ Schröder & Walk, 2014) که با ذاتی آنها در تضاد است. آرمان ها علاوه بر این، مدلهای کسبوکار که امروزه بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند، وابستگی شدیدی به یک محیط مساعد نشان میدهند در حالی که به طور همزمان فاقد انعطافپذیری با توجه به تغییر مدل کسبوکار هستند (لیبه و مولر، 2014). این پیکربندی خطر ناتوانی در برآورده کردن امیدهای سرمایهگذاری شده در توانایی ECها در ایجاد مشارکت گسترده مدنی و آگاهی (Eiselt, 2013؛ Klagge & Brocke, 2013) را دارد، بلکه همچنین تبدیل به بازیگران اصلی در شکل دادن به چرخش انرژی میشود (Müller & Holstenkamp، 2015).
هدف این مقاله توسعه یک چارچوب مفهومی مبتنی بر تئوری است که درک ویژگیهای خاص تعاونی را با توجه به طراحی و اجرای مدلهای کسبوکار به منظور ترکیب معقول جهتگیری جامعه و کارایی بازار ارائه میدهد. در واقع، ظهور تعاونیهای غیرمعمولی که به اصل هویت اعضا و مشتریان پایبند نیستند، بلکه عمدتاً به بازار خارجی میپردازند، خود پدیده جدیدی نیست (Boettcher, 1980, Bolsinger, 2011, Bonus, 1986, Henzler, 1962، مونکنر، 1990). بنابراین، تحقیق حاضر نه تنها به تئوری و عمل EC ها کمک می کند، بلکه به بخش تعاونی به طور کلی کمک می کند.
بقیه مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است. بخش 2 توسعه EC ها و ویژگی خاص آنها در ارتقاء اعضا را ارائه و منعکس می کند. بخش 3 سپس پارادایم های مدیریت خاص تعاونی را مورد بحث قرار می دهد. در بخش 4، ادبیات مدل کسبوکار بهعنوان مبنای نظری برای مطالعه استفاده میشود. یک مفهوم مدل کسب و کار تعاونی جدید برای تعاونی های (انرژی) در بخش 5 پیشنهاد و ارزیابی شده است. بخش 6 نتیجه گیری را ارائه می دهد.
قطعات بخش
ساختار اساسی و تکامل مدل سازمان تعاونی و به طور خاص ECs
شکلگیری تعاونیها اغلب به عدم تعادل بازار بین عرضه و تقاضا برمیگردد (Huybrechts & Merstens، 2014)، که میتواند با استفاده مشترک از منابع موجود و اقدام مشترک درمان شود (Staab, 2013). چارچوب تعاونی ارزش ها و اصول قرار است پیوند پایداری بین آرمان های اجتماعی و عملیات اقتصادی را تضمین کند (فلیگر، 2011، رینگل، 1994، شاخت، 2008). برخلاف شرکتهای سهامدار (Theurl، 2002)، رویکرد مشارکتی نیست.
پارادایم های مدیریت تعاونی خاص
هسته اصلی بحث کارایی در اقتصاد نهادی جدید، مفهوم فرصت طلبی فراگیر است که باید توسط اقدامات خاص مقررات پیش بینی شود (ویلیامسون، 1979). با توجه به دیدگاه شرکت به عنوان پیوندی از قراردادها (جنسن و مکلینگ، 1979)، کوز (1998) و ویلیامسون (2000) نظریه هزینه معامله را توسعه و پایه گذاری کردند. این نظریه فرض میکند که هر تماس داخلی و خارجی برای آشتی و مذاکره، انواع مختلفی از
نظریه مدل کسب و کار
در دهه 1990، مفهوم مدل کسبوکار اولین کاربرد گسترده خود را در عمل به دست آورد و به دلیل ظهور اینترنت و فرصتهای کسبوکار حاصل از آن در قالب «اقتصاد جدید» در حال توسعه، بلافاصله پس از آن مورد استفاده دانشگاهیان قرار گرفت (مانند چسبرو و روزنبلوم). ، 2002، Magretta، 2002، Osterwalder، 2004، Timers، 1998). در حالی که ترکیدن حباب دات کام منجر به محبوبیت کوتاه مدت مفهوم مدل کسب و کار شد، مسائلی مانند جهانی شدن، تغییرات تکنولوژیک،
اشتقاق مدل کسب و کار عضو محور
با بررسی نظریه تعاونی ها (ر.ک. بخش 2) و نظریه مدل کسب و کار (ر.ک. بخش 4)، کاملاً روشن می شود که رویکرد جامعه تعاونی تنها به میزان بسیار محدودی در اهداف اساسی کسب و کار موجود منعکس شده است. مفاهیم مدل
علیرغم این واقعیت که استهلر (2014) بر نقش افراد در مدل کسب و کار به عنوان حیاتی تاکید می کند، او عدم توجه آنها را در مفاهیم مدل کسب و کار موجود مشخص می کند. از این رو، توجه به مردم است
نتیجه
نقطه شروع برای توسعه این مقاله فقدان یک چارچوب مناسب برای طراحی مدل های کسب و کار تعاونی بود. ما ارتباط بالایی که EC ها از قبل دارند و همچنین پتانسیل اساسی آنها برای شکل دادن به چرخش انرژی را نشان داده ایم. با این حال، این مطالعه همچنین نشان میدهد که نیاز شدیدی به چارچوببندی مجدد کسبوکار آنها برای تمرکز مجدد و حفظ ویژگیهای خاص تعاونیشان و مقابله با یک محیط در حال تغییر است. در توسعه مفهوم، پیوند بین کسب و کار
دیدگاه خود را بنویسید