989014050788+

989014050788+

خانهتشکل هاتعاونیمحرک‌های تشکیل تعاونی کشاورزی

محرک‌های تشکیل تعاونی کشاورزی

خلاصه

تعاونی های کشاورزی یک سازمان اقتصادی برجسته برای کشاورزان در سیستم های کشاورزی و غذایی هستند. سازمان‌های صنعتی و نظریه‌های اقتصاد نهادی جدید وجود تعاونی‌های کشاورزی و مشارکت کشاورزان در آن‌ها را به ترتیب از طریق توانایی آن‌ها در توسعه «قدرت متقابل» در بازارها و درونی‌سازی هزینه‌های مبادله توضیح می‌دهند. این مطالعه با استفاده از یک مجموعه داده منحصربه‌فرد که شامل داده‌های نظرسنجی در سطح جامعه، تعاونی و خانوار است، به طور تجربی محرک‌های تشکیل تعاونی‌های کشاورزی و عضویت و تصمیم‌های حمایتی کشاورزان در اتیوپی را بررسی می‌کند. نتایج نشان می دهد که تعاونی های کشاورزی در اتیوپی تمایل دارند در مکان هایی وجود داشته باشند که به جاده های اصلی با ساختارهای بازار نسبتاً توسعه یافته متصل هستند. حمایت از استدلال سازمان‌های صنعتی مرتبط با قدرت بازار برای شکل‌گیری آنها بیشتر از استدلال نهادگرایان جدید مرتبط با غلبه بر شکست‌های قراردادی بالقوه است. از سوی دیگر، تصمیم یک خانوار کشاورز برای عضویت و استفاده از تعاونی‌های کشاورزی، به شدت با موقعیت، مقیاس عملیات، تخصص و سرمایه انسانی و رابطه‌ای آن‌ها مرتبط است. تصمیمات عضویت و حمایت یک خانوار نیز تحت تأثیر اندازه، تخصص و ادغام خود تعاونی کشاورزی است.

معرفی

همراه با بازارها و سلسله مراتب، خرید جمعی نهاده ها و پردازش و بازاریابی خروجی ها از طریق تعاونی ها از مهم ترین ساختارهای حاکمیتی معاملاتی در کشاورزی هستند (Bonus, 1986؛ Ménard, 2004؛ Williamson, 2000). در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، بخش قابل توجهی از کشاورزان به تعاونی های کشاورزی برای اداره معاملات بازار عقب مانده و آینده خود متکی هستند. تولیدکنندگان با عضویت و استفاده از خدمات ارائه شده توسط سازمان جمعی خود در تعاونی های کشاورزی به نیروها می پیوندند. با این حال، با توجه به شباهت‌های مشکلات بازاری که تولیدکنندگان با آن مواجه هستند، چنین اشکالی از ترتیبات سازمانی گسترده نیستند. علاوه بر این، حتی در مکان هایی که تعاونی های کشاورزی وجود دارد، بسیاری از اعضای تعاونی لزوماً از خدماتی که تعاونی ارائه می دهد استفاده نمی کنند.

در بیشتر موارد، تعاونی های کشاورزی با سایر بنگاه ها یا تجار در بازار همزیستی دارند. کشاورزان فضایی برای تصمیم گیری در مورد اینکه نهاده های خود را از کجا تهیه کنند و محصول خود را به بازار عرضه کنند، دارند. داده های اتیوپی مورد استفاده در اینجا نشان می دهد که تعاونی های کشاورزی با اعضایی وجود دارد که از خدمات تعاونی استفاده کامل نمی کنند، در حالی که در همان زمان کشاورزان محلی غیرعضو از برخی از خدمات تعاونی استفاده می کنند. این مشاهدات در مورد تعاونی های کشاورزی و روابط عضویت- سرپرستی در تعاونی ها منجر به پرسش های پژوهشی زیر می شود. چه عواملی تعیین می کند که آیا تعاونی های کشاورزی در برخی نقاط وجود دارد و در برخی جاها وجود ندارد؟ کدام کشاورزان عضو تعاونی های کشاورزی می شوند و چرا؟ چه نوع کشاورزانی از خدمات ارائه شده توسط تعاونی های کشاورزی استفاده می کنند؟ آیا بین عضویت کشاورزان در تعاونی های کشاورزی و تصمیمات حمایتی آنها ارتباطی وجود دارد؟

اگر به انتظارات فزاینده در اطراف تعاونی های کشاورزی برای دستیابی به رشد عادلانه و کاهش فقر نگاه کنیم، پرداختن به این سؤالات بسیار مهم است. در کشورهای در حال توسعه، انتظار می‌رود تعاونی‌های کشاورزی مشارکت بازار کشاورزان خرده‌مالک و موقعیت‌های چانه‌زنی آن‌ها را از طریق اعمال نفوذ جمعی افزایش دهند (بانک جهانی، 2008؛ چن، جابولا، کانبور، و ریچاردز، 2007؛ بردگو، 2001). در اتیوپی، تعاونی‌های کشاورزی ابزارهای سیاستی پذیرفته‌شده برای خرید نهاده جمعی و بازاریابی محصول برای کشاورزان خرده‌مالک هستند و حدود 90 درصد از عرضه نهاده‌های مدرن و بازاریابی بیش از 10 درصد از مازاد کشاورزی در کشور را تشکیل می‌دهند (برنارد، تافس، و Gabre-Madhin، 2008؛ Rashid، Tefera، Minot، & Ayele، 2013) 1 .

علیرغم الزامات اقتصادی تعاونی های کشاورزی در ادغام کشاورزان با شرکای تجاری پایین دستی و بالادستی، مطالعات تجربی که منطق وجود تعاونی ها را روشن می کند، محدود است و بیشتر در اتیوپی. شناخت عواملی که باعث تشکیل تعاونی های کشاورزی می شود و اهدافی که تعاونی های کشاورزی در تلاش برای به حداکثر رساندن آن هستند، بسیار نادرتر است. کار تحقیقاتی تجربی در مورد عوامل تعیین کننده عضویت و تصمیمات حمایتی در این سازمان های تولیدکننده جمعی به همان اندازه محدود است. کارهای موجود به طور خاص بر برآورد تمایل خانوار کشاورز به عضویت برای ایجاد امتیازی که برای مطابقت با اعضا و غیرعضوها در ارزیابی تأثیر تعاونی ها در نتایج مختلف مورد علاقه استفاده می شود، تمرکز دارد (به عنوان مثال احمد و مسفین، 2017؛ آبات، فرانچسکونی، & Getnet، 2014; Abebaw & Haile، 2013; و فرانچسکونی و هیریک، 2010; بین دیگران).

با این وجود، پیشرفت های مشخصی در جبهه نظری حاصل شده است. تفاسیر نظری غالب در مورد منطق اقتصادی پشت تشکیل تعاونی‌های کشاورزی در ادبیات انحصاری/الیگوپسونی مختلط و در نظریه‌های جدید اقتصاد نهادی قرارداد، نمایندگی و حقوق مالکیت یافت می‌شود. ادبیات مختلط الیگوپولی/الیگوپسونی وجود تعاونی‌ها را به‌عنوان یک واکنش دفاعی توسط تولیدکنندگان نسبت به رفتارهای فرصت‌طلبانه شرکای تجاری‌شان مشخص می‌کند (استاتز، 1987). تعاونی های کشاورزی به عنوان یک آژانس چانه زنی طرفدار رقابت برای کشاورزان در نظر گرفته می شوند که عملکرد بازار را با عمل به عنوان “معیار رقابت” و ایفای نقش ضربان ساز پس از اعمال تعدیل قیمت و خدمات به طور مفید تنظیم می کنند (Karantininis & Zago, 2001; LeVay). ، 1983; سکستون و ایسکو، 1993; سکستون، 1990; جیاناکاس و فولتون، 2005).

از سوی دیگر، ادبیات جدید اقتصاد نهادی، بر عدم تقارن اطلاعاتی و عدم قطعیت در معاملات به عنوان محرک‌های تعاونی‌های کشاورزی تاکید می‌کند. به طور کلی، تعاونی‌ها به‌عنوان یک ساختار حاکمیتی مبادلات جایگزین برای بازار یا ساختارهای سلسله مراتبی در نظر گرفته می‌شوند که برای درونی‌سازی معاملاتی که یا با عدم قطعیت مشخص می‌شوند یا به درجه بالایی از اعتماد نیاز دارند و به طور بالقوه منجر به پس از آن می‌شوند، ایجاد می‌شوند .مذاکره مجدد بر سر منافع تجاری (پاداش، 1986؛ هندریکسه و بیژمان، 2002؛ سیکوتا و کوک، 2001؛ والنتینوف، 2007). نظریه تکمیلی دیگری توسط هانسمن (1996)، 2012 ادعا می کند که نوع ساختار مالکیتی که برای حاکمیت یک معامله خاص ایجاد می شود، ساختاری است که مالکیت و هزینه های قرارداد بازار را به حداقل می رساند. در استدلال وی، تعاونی‌ها در کشاورزی رایج هستند، زیرا کشاورزان عموماً با هزینه‌های بالایی در تنظیم قراردادهای بازار مواجه هستند، بنابراین برای داخلی کردن چنین هزینه‌هایی با هم متحد می‌شوند.

با تکیه بر این شواهد نظری، هدف این مطالعه درک تجربی محرک‌های تشکیل تعاونی و عوامل تعیین‌کننده عضویت و تصمیم‌های حمایتی توسط کشاورزان روستایی اتیوپی است. برای این منظور، این مطالعه از یک مجموعه داده منحصربه‌فرد استفاده می‌کند که شامل بررسی 200 جامعه، نظرسنجی از 102 تعاونی کشاورزی و بررسی 1450 خانوار کشاورز از چهار منطقه عمده کشاورزی اتیوپی است. پروبیت و مدل‌های پروبیت دو متغیره به ظاهر نامرتبط به ترتیب برای تخمین محرک‌های تشکیل تعاونی‌های کشاورزی و تخمین مشترک عوامل تعیین‌کننده عضویت کشاورزان و تصمیم‌های حمایتی استفاده می‌شوند. نتایج نشان می دهد که تعاونی های کشاورزی در اتیوپی تمایل دارند در مکان هایی وجود داشته باشند که به جاده های اصلی با ساختارهای بازار نسبتاً توسعه یافته متصل هستند. حمایت از استدلال قدرت بازار بیش از استدلال نهادگرایان جدید مرتبط با هزینه های مبادله و شکست های قراردادی بالقوه. از سوی دیگر، تصمیم یک خانوار کشاورز برای عضویت و استفاده از تعاونی‌های کشاورزی، به شدت به موقعیت، مقیاس عملیات، تخصص و سرمایه انسانی و رابطه‌ای آن‌ها مرتبط است. عضویت و تصمیمات حمایتی یک خانوار نیز تحت تأثیر اندازه، تخصص و ادغام تعاونی های کشاورزی محلی است.

بقیه مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است. بخش 2 مروری نظری از منطق اقتصادی پشت حضور تعاونی های کشاورزی و چارچوبی برای عضویت کشاورزان و تصمیمات حمایتی ارائه می کند. بخش 3 رویکرد تجربی دنبال شده برای شناسایی عوامل تشکیل تعاونی و بررسی ارتباط بین عضویت و استفاده از خدمات ارائه شده توسط تعاونی های کشاورزی را مورد بحث قرار می دهد. بخش 4 داده های مورد استفاده را شرح می دهد و آمار خلاصه ای را برای متغیرهای اصلی مورد علاقه ارائه می دهد. بخش 5 نتایج اصلی را ارائه و مورد بحث قرار می دهد، در حالی که بخش آخر با خلاصه کردن یافته های اصلی مطالعه و سیاست ها و پیامدهای مدیریتی آن به پایان می رسد.

قطعات بخش

دلایل اقتصادی برای بروز تعاونی

علاقه به روش‌های جایگزین برای مکانیسم قیمت برای سازمان‌دهی معاملات اقتصادی با مشارکت اصلی کوز (1937) آغاز شد، او استدلال کرد که نوع موسسه (بازار در مقابل شرکت) که برای سازمان‌دهی معاملات ایجاد می‌شود تا حد زیادی تابعی از هزینه‌های نسبی است. شیوه های جایگزین سازمان به دنبال بینش کوز در مورد نقش شرکت ها در سازماندهی فعالیت های اقتصادی، پیشرفت قابل توجهی در درک مکانیسم های جایگزین برای

رویکرد تجربی

در این مطالعه، مدل‌های probit و probit دو متغیره برای به دست آوردن بینش در مورد محرک‌های تشکیل تعاونی کشاورزی در روستاهای اتیوپی و تصمیمات عضویت و حمایت خانوارهای کشاورز به ترتیب استفاده می‌شود. بحث در این بخش بر منطق و مشخصات مدل پروبیت دو متغیره متمرکز است.

همانطور که در معادلات نشان داده شده است. (1) و (2)، کشاورزان به احتمال زیاد به تعاونی های کشاورزی ملحق می شوند و در صورتی که مزایای خالص عضویت و حمایت از آنها بیشتر باشد، از خدمات آن استفاده می کنند.

محرک های بروز تعاونی های کشاورزی

آنچه وجود یا عدم حضور تعاونی های کشاورزی را در یک کبله خاص توضیح می دهد ، موضوع مورد توجه ویژه در این بخش است. بر اساس استدلال های نظری الیگوپولی مختلط و ادبیات اقتصاد نهادی جدید مورد بحث در بخش 2 و مشاهدات تجربی قبلی، چهار عامل ممکن است به طور جداگانه یا مشترک برای تعیین تشکیل تعاونی های کشاورزی در هر مکانی در اتیوپی عمل کنند. اولین عامل مربوط به اقتصاد نهادی جدید است

نتیجه گیری

در اتیوپی، تعاونی‌ها بازیگران اصلی در تامین نهاده‌های کشاورزی، پردازش و بازاریابی خروجی هستند. در دهه گذشته تعاونی های کشاورزی به عنوان ابزار سیاستی برای دستیابی به تحول کشاورزی در کشور ارتقا یافته است. از طریق اعمال نفوذ جمعی، از آنها انتظار می رود که در ارزش افزوده شرکت کنند و مشارکت کشاورزان در بازار و موقعیت چانه زنی آنها در بازارهای کشاورزی را افزایش دهند. اگرچه نقش تعاونی ها در ارزش افزوده اینچنین نیست

مقالات مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.پر کردن فیلدهای نشانه‌گذاری شده‌ با * ضروری می‌باشد.