خلاصه
نکول یک تعاونی پیامدهای مهمی بر اعضای تعاونی و زنجیره تامین کشاورزی دارد. بنابراین، نظارت و حتی پیشبینی تغییرات آینده در اعتبار برای مدیران تعاونی و وام دهندگان آنها دارای ارزش است. با این حال، ما اطلاعات کمی در مورد مشخصات و رفتار تعاونی های کشاورزان داریم زیرا صورت های مالی آنها به ندرت به اشتراک گذاشته می شود. این مقاله با استفاده از مدل رتبهبندی اعتباری مودی و مجموعه دادههای منحصربهفرد، زنجیرههای مارکوف را برای ارزیابی تغییرات کیفیت اعتباری تعاونیهای کشاورز تخمین میزند. ماتریس احتمال بدون قید و شرط (یک اندازه مناسب برای همه)، همانطور که معمولاً تخمین زده می شود، در توصیف انتقال رتبه اعتباری مناسب نیست. نتایج همچنین نشان میدهد که تعاونیها شتاب تغییر رتبه را نشان نمیدهند، زیرا کاهش رتبه احتمالاً با کاهش دیگری در دوره بعدی همراه نخواهد بود. رتبهبندی اعتباری تعاونیهای کشاورز با کمتر از 20 میلیون دلار در فروش خالص، از زنجیره مارکوف مرتبه اول با احتمالات ثابت و تعاونیهایی با فروش خالص بیش از 250 میلیون دلار از زنجیره مارکوف مرتبه صفر پیروی میکنند. این مقاله به تحقیقات محدود موجود در مورد رفتار رتبهبندی اعتباری تعاونیهای کشاورز میافزاید. مدیران تعاونی، مدیران و وام دهندگان می توانند از این یافته ها برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه تر برای تأثیرگذاری بر رتبه بندی اعتباری آینده استفاده کنند.
معرفی
تعاونی های کشاورز بخشی جدایی ناپذیر از زنجیره تامین کشاورزی هستند. در ایالات متحده، حجم ناخالص تجارت تعاونی ها در سال 2016 به 191 میلیارد دلار رسید (دمکو، 2018). این نهادها همچنین بخش قابل توجهی از غلات تولید شده توسط کشاورزان را اداره می کنند. با این حال، پوخارل، آرچر و فیدرستون (2020) استدلال میکنند که تعاونیهای کشاورزی ایالات متحده در دورهای از حاشیه سود تنگ، نوسانات قابل توجه قیمت کالاها، رقابت بالا و عدم اطمینان مالی هستند. بنابراین اگر این فضا منجر به نکول یا ورشکستگی تعاونی ها شود، اختلال قابل توجهی در صنعت کشاورزی ایجاد می کند. در صورت نکول تعاونی، کشاورزان ممکن است سهام خود و جریان درآمدی از تعاونی را از دست بدهند، زیرا ابتدا باید به دارندگان بدهی پرداخت شود. از این رو،
تعاونی های کشاورز به سرمایه بدهی برای تامین مالی رشد و دارایی های کوتاه مدت مانند موجودی ها دسترسی دارند. اسمارت، بریجمن، تاک و پری (2019) دریافتند که تعاونی های کشاورزان ایالات متحده از اهرم برای حفظ رشد در طول نوسانات قابل توجه قیمت کالاها از 2008 تا 2009 استفاده می کنند. اگر دسترسی به بدهی محدود یا رد شود، تعاونی می تواند به دلیل توانایی محدود برای دسترسی به بازارهای سهام عمومی دچار استرس مالی قابل توجهی شود. بنابراین، نظارت و حتی پیشبینی تغییرات آتی اعتبار اعتباری تعاونیهای کشاورزان و نیز وام دهندگان آنها ارزشمند است.
اکثر تعاونی های کشاورزان دارای اعتبار هستند، همانطور که ورشکستگی های تعاونی کشاورزان بسیار کمی نشان می دهد. به طور متوسط، 2٪ از تعاونی های کشاورزان سالانه کسب و کار را برای دوره 1980-2012 ترک می کنند که بالاترین نرخ های 5٪ و 4٪ به ترتیب در سال 2004 و 2006 رخ می دهد (دمکو، 2018). در واقع، 90 درصد از تعاونی ها پس از 5 سال در مقایسه با 3-5 درصد از شرکت های غیر تعاونی، هنوز در تجارت هستند (ویلیامز، 2007). به نظر می رسد که ساختار منحصر به فرد یک تعاونی با ثبات مالی مرتبط است. ثبات مالی ممکن است نشانه قابل پیش بینی بودن کیفیت اعتبار باشد. از مشخصات اعتباری و رفتار تعاونیهای کشاورز چیزهای زیادی میتوان آموخت، زیرا صورتهای مالی آنها به طور گسترده در دسترس نیست.
با استفاده از مدل رتبهبندی اعتباری مودی، این مقاله به بررسی چگونگی تغییر کیفیت اعتبار و رفتار رتبهبندی اعتباری تعاونیهای کشاورز در طول زمان میپردازد. به طور خاص تر، ما انتقال رتبه اعتباری برای تعاونی های کشاورز را از طریق زنجیره های مارکوف مرتبه اول بررسی می کنیم. انجام این کار به ما امکان می دهد بررسی کنیم که آیا این رتبه بندی های اعتباری واقعا ثابت هستند و آیا فرآیندهای گذار در انواع مختلف تعاونی ها تغییر می کند (به عنوان مثال، تعاونی های کوچک در مقابل تعاونی های بزرگ).
مفهومسازی رفتار ریسک اعتباری مورد انتظار تعاونیها در طول زمان بینشی را به علاقهمندان به تعاونیهای کشاورز ارائه میدهد. مدیران تعاونی ها، مدیران و وام دهندگان می توانند با اتخاذ تصمیمات آگاهانه تر با توجه به سابقه رتبه بندی اعتباری، اندازه و محیط عملیاتی خود از یافته ها در جلسات برنامه ریزی استراتژیک استفاده کنند. اعضا، که بر دسترسی به سرمایه بدهی برای تامین مالی پروژه های رشد و تامین نیازهای سرمایه عملیاتی تاکید دارد (Smart et al., 2019).
این مطالعه از طرق مختلف به ادبیات موجود کمک می کند. ابتدا، مشکل محدودیت داده ها مورد بررسی قرار می گیرد و صورت های مالی تعاونی اختصاصی برای استخراج معیارهای تاریخی عملکرد اعتباری تعاونی استفاده می شود. دوم، رفتار رتبهبندی اعتباری تعاونیهای کشاورز به طور عمومی شناخته شده یا درک نشده است. این مطالعه یکی از اولین مطالعاتی است که احتمال انتقال اعتبار تعاونی کشاورزان را با استفاده از زنجیره مارکوف برآورد کرد. سوم، ممکن است استفاده از ماتریس احتمال نامشروط برای توصیف انواع رفتار رتبهبندی اعتباری تعاونیهای کشاورز مناسب نباشد. این امر با شرطی کردن اندازه مالی تعاونی و مقایسه هر برآورد احتمال در برابر تخمینهای ماتریس غیرشرطی با استفاده از آزمونهای t نشان داده میشود. در نهایت، مفروضات اساسی زنجیره مارکوف اغلب در ادبیات آزمایش نمی شوند.
مزیت قابل توجه این مطالعه کیفیت مجموعه داده است زیرا یک نمونه ملی است. 18 سال طول می کشد و شامل 155 تعاونی کشاورز است. هر تعاونی یا یک تعاونی بازاریابی غلات است یا یک تعاونی بازاریابی غلات و عرضه مزرعه – که به آنها مختلط نیز گفته می شود. تعاونیهای بازاریابی غلات غلات را از اعضای خود خریداری میکنند، مقداری ارزش اضافه میکنند و زمانی که آن را به خریدار بعدی در زنجیره تامین میفروشند، از صرفهجویی در مقیاس استفاده میکنند. یک تعاونی تامین مزرعه، لوازم و تجهیزات مزرعه مانند کود، بذر و سوخت را خریداری کرده و به اعضا و غیرعضوها می فروشد. یک تعاونی مختلط هم در فعالیت های بازاریابی غلات و هم در فعالیت های عرضه مزرعه شرکت می کند. مؤلفه معیارهای اعتباری متدولوژی رتبه بندی صنعت تعاونی های کشاورزی جهانی مودی (2010) برای تخصیص رتبه های اعتباری سالانه استفاده می شود. و احتمالات انتقال اعتبار متعاقباً برآورد می شود. بر اساس سال به سال، تعاونیهای کشاورزان به احتمال زیاد در دوره بعدی تغییر رتبه اعتباری را تجربه خواهند کرد تا اینکه بدون تغییر باقی بمانند. هنگامی که اندازه تغییر رتبه در نظر گرفته می شود، تعاونی ها به احتمال زیاد با یک کلاس رتبه بندی اعتباری تغییر می کنند.
تعاونی های کشاورز شتاب تغییر رتبه را نشان نمی دهند. یعنی اگر تعاونی تنزل رتبه را تجربه کند، احتمال کاهش رتبه دیگری در دوره بعدی کمتر است. علاوه بر این، تعاونی هایی که قبلاً در دوره قبل بدون تغییر بودند، احتمال بیشتری دارد رتبه خود را در دوره بعدی حفظ کنند، در حالی که تعاونی هایی که قبلاً ارتقاء داده شده بودند احتمال کاهش رتبه و آنهایی که قبلاً کاهش یافته بودند به احتمال زیاد ارتقاء می یابند. با استفاده از نسبت احتمال و پیرسون�2در آزمایشها، فرآیند رتبهبندی اعتباری عینی تعاونیهای کشاورز با کمتر از ۲۰ میلیون دلار فروش خالص، از زنجیره مارکوف مرتبه اول با احتمالات ثابت پیروی میکند. فرآیند رتبهبندی اعتباری عینی برای تعاونیهایی با فروش خالص بیش از ۲۵۰ میلیون دلار از زنجیره مارکوف با مرتبه صفر پیروی میکند.
قطعات بخش
پیشینه زنجیره مارکوف و ادبیات
رتبه بندی اعتباری شاخص های مهمی برای قدرت مالی است. آنها توانایی بازپرداخت متعهد را ارزیابی می کنند و به سرمایه گذاران و وام دهندگان یک ارزیابی جامع از یک متعهد و/یا تعهد ارائه می دهند. بدون رتبهبندی اعتباری، سرمایهگذاران برای شناسایی ابزارهای بدهی که با مشخصات ریسک آنها مطابقت دارند، هزینههای جستجوی بالایی را تجربه میکنند.
رتبهبندیها از یک جزء عینی و ذهنی تشکیل شدهاند که هر دو پیامدهای مهمی در ارزیابی کلی ریسک دارند. جزء هدف است
داده ها
این مطالعه از دادههای صورتهای مالی سالانه شرکتهای تعاونی کشاورزان در ایالات متحده استفاده میکند. داده ها توسط CoBank، یک وام دهنده تعاونی در سیستم اعتباری مزرعه ارائه شده است، و از سال 1996 تا 2014 طول می کشد. در حالی که پیش فرض ها را نمی توان در داده ها مشاهده کرد، جونز (2005) استدلال می کند که ماتریس گذار یک بازمانده را می توان به طور مداوم تخمین زد، اگر اینطور نباشد. امکان رعایت پیش فرض ها وجود دارد. بنابراین، نتایج با استفاده از داده های CoBank آموزنده خواهد بود، به ویژه برای مشاهداتی که
نظریه زنجیره مارکوف و آزمون های تجربی
تئوری زنجیره مارکوف برای بررسی وضعیت های رتبه بندی اعتباری تعاونی های کشاورز در طول زمان استفاده می شود. هدف از زنجیره مارکوف در اینجا تخمین احتمالات انتقال برای تعاونی هایی است که بین کشورهای رتبه بندی اعتباری حرکت می کنند. زنجیره مارکوف بر دو فرض استوار است: (1) ویژگی مارکوف/شرط مرتبه اول: مقدار متغیر تصادفی در دوره بعدی فقط به مقدار فعلی آن بستگی دارد. بنابراین، مقادیر قبلی بی ربط هستند. این ویژگی نشان می دهد که فرآیند بدون حافظه است.
نتایج
نتایج به سه بخش تقسیم می شوند: (1) وابستگی تاریخچه رتبه بندی، (2) ماتریس احتمال انتقال اعتبار، و (3) نتایج آزمون زنجیره مارکوف.
نتیجه گیری
این مقاله بررسی میکند که چگونه تعاونیهای کشاورز در ایالات متحده در کیفیت اعتبار عینی از دورهای به دوره دیگر تغییر میکنند. نتایج ما از ثبات تعاونی مشابه یافتههای شوماخر و بولاند (2005) و بوید، بولاند، دویوتر و بارتون (2007) است که نشان میدهد شرکتهای خوب تمایل دارند با توجه به معیارهای ترازنامه خود، شرکتهای خوب باقی بمانند. ما متوجه شدیم که تعاونیها به احتمال زیاد رتبه اعتباری خود را حفظ میکنند، و اگر تغییر رتبهبندی رخ دهد، به احتمال زیاد یک تغییر رتبهبندی خواهد بود.
دیدگاه خود را بنویسید