همان‌طور که می‌بینیم تقریبا قیمت هیچ کالایی ثابت نیست (به‌جز قیمت نوشابه در عربستان!) و البته همان‌طور که قابل مشاهده است، نوسان قیمت کالاها و خدمات مختلف، با هم متفاوت است. هر چه عوامل تاثیرگذار در قیمت تمام‌شده کالا یا خدمتی، نوسان بیشتری داشته باشد، طبیعتا قیمت محصول نهایی نیز دچار نوسان بیشتری خواهد شد. و هرچقدر نرخ اقلام قیمت تمام‌شده نوسان کمتری داشته باشد، قیمت محصول نهایی نیز با ثبات‌تر خواهد بود. در مثال قبلی، از آنجا که در عربستان سعودی نرخ تبدیل دلار به ریال سعودی برای مدت طولانی ثابت بوده و از طرفی، نوشابه یک کالای وارداتی از ایالات متحده به عربستان سعودی بوده که اتفاقا قیمت جهانی آن هم ثابت بوده، طبیعتا قیمت یک نوشابه برای بیش از ۵۰ سال در عربستان، ثابت مانده است.

قیمت هر کالا، نقطه پایان یک فرآیند بسیار طولانی و پیچیده از نخستین حلقه زنجیره هر یک از اقلام قیمت تمام‌شده آن کالاست که نهایتا در قالب برچسب قیمت مصرف‌کننده روی بدنه آن کالا متبلور می‌شود. رمز ثابت ماندن نسبی قیمت‌ها یا به بیان بهتر، نوسان اندک قیمت‌ها در همه دنیا، وجود بازارهای بزرگ و رقابتی، تولیدکننده‌های متعدد با تولید انبوه، تیراژ بالا و با صرفه اقتصادی، وجود انبارها و مکانیزم‌های ذخیره‌سازی پیشرفته برای خنثی کردن اثرات فصلی در زنجیره تولید یک کالا و از همه مهم‌تر ثبات اقتصادی و سیاسی کشور است.

 

 

در صورت وجود رقابت کافی در تمام بخش‌های زنجیره تولید یک کالا یا خدمت، بازارها به‌طور طبیعی و به‌صورت خودکار به سمتی حرکت می‌کنند که قیمت انتهایی که به دست مصرف‌کننده می‌رسد نه تنها پایین‌ترین قیمت ممکن، بلکه کم‌نوسان‌ترین حلقه زنجیر باشد.

اما چرا قیمت برخی از این کالاها یا خدمات یا اوراق بهادار در بسیاری از کشورها ثابت است یا حداقل ثابت به نظر می‌رسد؟ زیرا خانوارها و مشتریان در هیچ جای دنیا دوست ندارند قیمت کالاها و خدمات مصرفی‌شان دائما تغییر کند. و علت این موضوع هم ثابت بودن نسبی دستمزدها در طول حداقل یک‌سال است. خانوارها دوست دارند بر اساس درآمد خود، سبد مصرفی و حتی پس انداز خود را در طول سال تنظیم کنند. هرگونه نوسان قیمت محصول نهایی، به‌ویژه اگر فزاینده باشد باعث خواهد شد تا خانوارها میزان مصرف آن کالایا خدمات را کاهش دهند و همین مساله سبب کاهش رضایت ایشان خواهد شد. البته مصرف‌کنندگان راه‌های دیگری نیز برای جبران این موضوع دارند، تغییر ترکیب مصرف و استفاده از کالاها یا خدمات جایگزین، تا حدی پاسخ منطقی مصرف‌کنندگان به نوسان فزاینده قیمت‌هاست.

با وجود این در تمام دنیا، بازارها تلاش می‌کنند برای ایجاد رضایت بیشتر در مشتری، قیمت نهایی کالاها و خدمات را تا حد امکان با ثبات نگه دارند. در بسیاری از بازارها مشاهده می‌شود که تولیدکنندگان در هر مرحله زنجیره تولید و به‌ویژه در حلقه‌های انتهایی این زنجیره تلاش می‌کنند تا با جذب نوسانات قیمت تمام‌شده محصول و قبول نوسان در میزان سود و زیان که گاهی اوقات منجر به صفر شدن و حتی ایجاد زیان برای آنها می‌شود (البته برای مدت محدود)، کمترین نوسان قیمت را در محصول نهایی خود ایجاد کنند.

حال اگر یک نیروی خارجی بر هر یک از نقاط این زنجیره و به‌ویژه در نقطه انتهایی آن فشار وارد آورد و به‌صورت دستوری آن قیمت را تثبیت کند یا در یک جهت دستوری تغییر دهد، تمام حلقه‌های زنجیر دچار مشکل می‌شوند.

از آنجا که این دخالت‌ها عمدتا با هدف تثبیت یا کاهش قیمت نهایی انجام می‌شوند، برخی حلقه‌های زنجیر دچار زیان می‌شوند و پس از مدتی از گردونه تولید خارج می‌شوند. خارج شدن هر یک از تولیدکننده‌های میانی سبب کاهش کارآیی نظام بازار در زنجیره تولید می‌شود و نهایتا سبب افزایش نسبی هزینه کل و متلاشی شدن کل زنجیره خواهند شد. در ایران و در سه سال اخیر، اثر قیمت‌گذاری دستوری دولت در تعیین قیمت گوشت قرمز، شیر و مرغ را مشاهده کردیم و نتیجه آن نیز طبیعتا خروج تولیدکنندگان از زنجیره تولید و کاهش شدید تولید و نهایتا تحمیل هزینه بیشتر به دولت در قالب واردات بیشتر شده است.

اما آیا همیشه می‌توان نوسان قیمت را حذف و قیمت‌ها را با ثبات کرد؟ متاسفانه پاسخ به این سوال منفی است؛ زیرا در برخی کالا‌ها به‌دلیل کوتاه بودن نسبی زنجیره تولید آنها و همچنین نوسان بسیار بالای قیمت اقلام قیمت تمام شده‌شان و همچنین هزینه‌بر بودن استفاده از مکانیزم‌های انبارش و ذخیره‌سازی با هدف ایجاد ثبات در بازار مصرف، نمی‌توان قیمت ثابتی برای آنها فراهم کرد. حامل‌های انرژی به دلیل همین موارد ذکرشده نوسان قیمت زیادی دارند و همان‌گونه که در سایر کشورها مشاهده می‌شود، قیمت آنها به‌صورت روزانه و حتی ساعتی تغییر می‌کند.

 فایده نوسان قیمت چیست؟

دو فایده نوسان قیمت، حفظ سلامت و پایداری زنجیره تولید یک محصول و همچنین علامت‌دهی به سایر تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان و همچنین سرمایه‌گذاران است.

با ایجاد نوسان در قیمت یک کالا یا خدمت، توجه سایر تولیدکنندگان نیز جلب می‌شود و ایشان نیز تلاش می‌کنند تا خود را در زنجیره تولید همان کالا قرار دهند و به این وسیله بازار به سمت کارآیی بیشتر حرکت خواهد کرد.

مصرف‌کنندگان نیز با یکی از روش‌های اصلاح الگوی مصرف، تلاش برای یافتن کالای جایگزین، انصراف از مصرف یا کاهش مصرف خود، سبب ایجاد تعادل در آن بازار خواهند شد.

پس از شیوع ویروس کرونا در اواخر سال ۱۳۹۸ و کمبود شدید ماسک به‌دلیل افزایش شدید تقاضا که سبب افزایش شدید قیمت آن از محدوده هزار تومان به بالای پنج هزار تومان شد، دیدیم که به سرعت، تعداد زیادی کارگاه‌های خانگی و صنعتی فعال شدند و تیراژ تولید به قدری بالا رفت که قیمت هر عدد ماسک حتی به کمتر از هزار تومان نیز رسید. در این مثال خاص، به‌دلیل ساده بودن تولید و عدم نیاز به فناوری بالا یا سرمایه خیلی زیاد، بازار توانست در مدتی کمتر از سه ماه خود را با نیاز مصرف تطبیق دهد. اما این موضوع درباره سایر کالاها و خدمات فناوری‌محور یا سرمایه‌بر به سرعت رخ نمی‌دهد.

با توجه به پیچیدگی‌های اقتصاد و وقوع حوادث مختلف طبیعی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، بسیاری از مولفه‌های اثرگذار بر اقتصاد دائما در حال تغییرند. بنابراین طبیعی است که انتظار داشته باشیم قیمت کالاها و خدمات نیز تغییر کند و شناور باشد. وظیفه مهم قیمت‌های شناور، علامت‌دهی به بازار است و منظور از بازار، مجموعه تولید‌کنندگان، مصرف‌کنندگان و سرمایه‌گذاران است.

 نوسان نرخ حامل‌های انرژی

از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۹۸، جمعا ۱۹بار قیمت انواع حامل‌های انرژی و به‌طور خاص بنزین تغییر کرده است. درحالی‌که در بیشتر کشورهای دنیا، این اتفاق ظرف کمتر از یک ماه رخ می‌دهد! زیرا قیمت بنزین در سایر کشورها به‌صورت روزانه تغییر می‌کند!

طی مدت یادشده، قیمت هر لیتر بنزین در ایران از ۵ ریال به ۳۰هزار ریال رسیده است؛ درحالی‌که قیمت آن مثلا در ایالات متحده طی همین مدت از ۸ سنت به ۷۱ سنت رسیده بود. (حدود ۹ برابر) البته این روزها قیمت هر لیتر بنزین در ایالات متحده حدود ۸۷ سنت است.

با وجود رشد سرسام‌آور قیمت بنزین در ایران طی ۵۵ سال اخیر که به وضوح از رشد قیمت آن در ایالات متحده نیز بیشتر بوده است، اما در کمال تعجب می‌بینیم که عده‌ای، از قیمت پایین بنزین در ایران و تخصیص ۷۶ سنت یارانه به هر لیتر بنزین گلایه می‌کنند! زیرا دولت ایران در حال حاضر، به هر لیتر بنزین ۸۷درصد یارانه می‌دهد.

 این در حالی است که میزان یارانه پرداختی دولت به مردم بابت مصرف بنزین ۵ ریالی در سال ۱۳۴۳، صرفا ۱۸درصد بود که البته با نخستین افزایش قیمت بنزین از ۵ ریال به ۶ ریال، این یارانه به درصد کاهش یافت.

علت این تفاوت قیمت البته واضح است؛ نرخ دلار! نرخ این ارز جهان‌روا که در سال ۱۳۴۳ در ایران در حدود ۷۶ ریال بود، امروز با رشد بیش از ۳۵۰۰ برابری، با قیمت‌هایی حدود ۲۷ هزار تومان در بازار معامله می‌شود و طبیعتا این نرخ بنیادی بر قیمت کلیه کالاها و خدمات از جمله بنزین و حتی دارایی‌های غیرمنقول همچون مسکن نیز تاثیرگذار است.

از طرف دیگر با توجه به اینکه قیمت بنزین به‌شدت به قیمت نفت‌خام وابسته است، (حدود ۸۸درصد قیمت بنزین، تابع قیمت نفت‌خام است و حدود ۱۲درصد هم هزینه تصفیه، پالایش، حمل و توزیع آن است) طبیعی است که انتظار داشته باشیم قیمت نهایی آن نیز کاملا تابع قیمت و نوسانات قیمت نفت‌خام قرار بگیرد.

اما معما اینجاست. چرا مردم سایر کشورها در شرایطی که تورم بسیار پایینی در کشورشان دارند، در هنگام افزایش ۹ برابری قیمت بنزین، به خیابان‌ها نریختند و پمپ‌بنزین‌ها را به آتش نکشیدند، اما در ایران حداقل سه مرتبه از جمع ۱۹بار افزایش قیمت بنزین، ما شاهد اعتراضات خیابانی بودیم؟

پاسخ این سوال بسیار ظریف است. مردم بعد از عادت طولانی به یک قیمت ثابت، به‌صورت ناگهانی و غافلگیرانه با جهش قیمت بزرگی تا ۲۰۰درصد مواجه شده‌اند! امری که در هیچ کشوری رخ نداده است. حتی همین امروز که قیمت بنزین در دنیا ظرف یک‌سال اخیر نوسان بیش از ۱۵۰درصد را شاهد بوده است، نوسان قیمت روزانه بنزین هیچ‌گاه بیش از ۵درصد نبوده است.

پاسخ این معما، «شناورسازی» قیمت بنزین در همه کشورهای دنیاست! وقتی قیمت بنزین به‌صورت روزانه و متناسب با مولفه‌های اقتصادی تغییر می‌کند، طبیعتا نوسان روزانه قیمت آن بسیار پایین است و حساسیت‌زا نخواهد بود. ضمن اینکه درصورت تداوم نوسانات یک‌سویه (صرفا افزایشی یا صرفا کاهشی) دولت‌ها می‌توانند با مکانیزم‌های کنترلی همچون کاهش مالیات بر مصرف یا دادن یارانه قیمتی، آثار سوء نوسانات شدید را از بین ببرند. (قبلا هم به این موضوع اشاره شد که در سایر بازارها نیز کلیه حلقه‌های زنجیره تولید، تلاش می‌کنند تا حد امکان نوسان قیمت را در قالب نوسان سود و زیان به خود جذب کنند تا قیمت نهایی تا حد امکان با ثبات باشد و همان‌طور که بیان شد، طولانی بودن طول زنجیره و همچنین نوسان نسبتا اندک قیمت مواد اولیه به ایجاد این ثبات نسبی در قیمت نهایی محصول هر زنجیره کمک می‌کند. چیزی که درخصوص بنزین وجود ندارد.)

البته درصورت تداوم رشد قیمت‌ها، چاره‌ای نیست جز اصلاح الگوی مصرفی مصرف‌کنندگان یا قبول تحمیل هزینه به بودجه خانوارها یا اصلاح رفتار تولیدکنندگان. در دهه هفتاد میلادی، رشد سریع و سرسام‌آور قیمت نفت‌خام و به دنبال آن افزایش شدید قیمت بنزین، سبب شد تا تولیدکنندگان خودروی آمریکایی با تغییر سبک تولید خود، خودروهای کوچک‌تر و کم‌مصرف‌تر تولید کنند و ذائقه مصرف‌کنندگان هم به تدریج، به سمت خودروهای کوچک و جمع‌وجورتر متمایل شد. البته طبیعتا به‌دلیل زمان‌بر بودن تغییر خطوط تولیدی در کارخانه‌های خودروسازی آمریکایی، واردات خودروهای کوچک و کم‌مصرف ژاپنی در آن مقطع زمانی در دستور کار قرار گرفت و نهایتا راه ورود خودروهای ژاپنی به بازار آمریکا باز شد که این موضوع تا امروز هم ادامه داشته است.

   تاکسی‌های اینترنتی

خوشبختانه این روزها در ایران شاهد گسترش روزافزون تاکسی‌های اینترنتی هستیم. چند شرکت کوچک و بزرگ فناوری‌محور در یک فضای بسیار بسیار رقابتی در حال تصاحب بخش‌های مختلف بازار حمل‌ونقل مسافر، بار و کالا هستند.

مشاهده قیمت‌های به‌شدت رقابتی و نزدیک به هم این شرکت‌ها (قیمت‌های یکسان یا با فاصله کمتر از ۱۰درصد) و همچنین قیمت‌های بسیار نوسانی در روزها، ساعت‌ها و شرایط مختلف (روزهای بارانی، برفی یا ایام بازگشایی مدارس) که گاهی اوقات برای یک مسیر ثابت، حتی تا بیش از ۱۰۰درصد هم مشاهده شده است، فهم بازار رقابتی و لزوم نوسان قیمت به‌عنوان عامل ثبات‌سازبازار تقاضای خدمات حمل‌ونقل را برای همگان بسیار سهل و در دسترس کرده است. مردم با مشاهده نوسان قیمت‌ها و در پاسخ به آن، ساعت سفر خود را به نحوی جابه‌جا می‌کنند که کمترین هزینه را متحمل شوند.

نبود انحصار در سمت عرضه و سادگی جذب کلیه افراد در زمره رانندگان این شرکت‌ها و حتی رقابت آنها برای تصاحب تعداد بیشتر خودرو و راننده، شائبه هر نوع انحصار را از بین برده و سبب شده است تا این بازار در مرز کارآیی قرار بگیرد و به زیبایی اثر آزادی قیمت، نوسان قیمت و فایده ایجاد رقابت و منع انحصار را به نمایش بگذارد.

   نتیجه‌گیری

در این یادداشت تلاش شده تا به اهمیت شناورسازی قیمت‌ها به‌عنوان سنگ بنای اصلاح قیمت‌ها اشاره شود و برای تبیین موضوع، از چند مثال از جمله قیمت یک کالای دردسترس یعنی بنزین و همچنین قیمت یک خدمت در دسترس یعنی حمل‌ونقل توسط تاکسی‌های اینترنتی استفاده شد.

حقیقت این است که علاوه بر مثال‌های درج‌شده در این یادداشت، نرخ دلار، نرخ بهره، قیمت سهام و دستمزد کارگران نیز همین وضعیت را دارند و قیمت آنها در همه دنیا شناور است؛ زیرا قیمت‌ها با نوسان خود، دائما در حال علامت‌دهی به تولیدکنندگان، مصرف‌کنندگان و همچنین سرمایه‌گذاران هستند.

امیدواریم که نهادهای سیاستگذار اقتصادی به اهمیت و لزوم شناورسازی قیمت‌ها پی برده و به جای تلاش برای تثبیت یا تعیین قیمت‌های دستوری، انرژی و مساعی خود را بر گسترش بازارها، ترغیب رقابت، آزاد‌سازی تجارت، حذف موانع اداری و مقرراتی و ایجاد مشوق‌های مالیاتی قرار دهند و مطمئن باشند درصورت ایجاد مشوق‌های مناسب و حذف موانع مختلف دولتی و مقرراتی با هدف گسترش رقابت که منجر به افزایش تعداد بازیگران در هر بازاری (از تولید شیرخام گرفته تا تولید خوراک دام و طیور، نرخ بهره در نظام بانکی، تولید خودرو و هزاران بازار دیگر) خواهد شد، قیمت کلیه کالاها و خدمات به‌صورت طبیعی تا مرز سود اقتصادی صفر پایین خواهند آمد.

البته به این مساله هم اذعان داریم که پیشنهاد مطرح‌شده، کل مشکلات اقتصادی کشور را حل نخواهد کرد؛ اما فهم و تلاش برای عمل به آن، تا حد زیادی مشکلات اقتصادی کشور را تقلیل خواهد داد.

خوشبختانه درخصوص بنزین، با توجه به گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور، امکان ایجاد یک بازار به هم پیوسته با قیمت‌های شناور روزانه و حتی با قیمت‌های متفاوت و البته نزدیک به هم در جایگاه‌های مختلف کشور وجود دارد. در این صورت، برنامه‌های کاربردی روی گوشی تلفن‌های همراه، شما را به سوی نزدیک‌ترین، ارزان‌ترین و خلوت‌ترین جایگاه سوخت هدایت خواهند کرد.