بانک جهانی با تاکید بر خروج اقتصاد ایران از رکود دوساله، 6 چالش پیش روی اقتصاد ایران را «تورم شدید»، «وضعیت کرونا»، «بیکاری»، «وضعیت نامعلوم آینده تحریم‌ها»، «خشکسالی و اختلال تامین انرژی‌ برای صنعت» و «تنش‌های اخیر در افغانستان» معرفی کرد. با توجه به این چالش‌ها، آینده رشد اقتصادی از نگاه بانک جهانی متوسط بوده و این رشد در محدوده 3درصد حرکت می‌کند.

 

تازه‌ترین گزارش بانک جهانی از شرایط اقتصاد ایران گویای آن است که اقتصاد کشورمان توانسته به کمک اقدامات کاهش‌دهنده ویروس کووید-19 و افزایش تدریجی تولید نفت در نیمه دوم سال 2020 از رکود دوساله اقتصادی خارج شود. با وجود این، فعالیت اقتصادی ضعیف که تا حدی به دنبال تحریم‌های اقتصادی اعمال‌شده از سوی آمریکا علیه اقتصاد ایران به وجود آمده، کاهش درآمدهای نفتی و هزینه‌های مکرر و مرتبط با ویروس کووید-19، کمبود مالی در اقتصاد ایران را گسترش داده و به افزایش فشارهای تورمی و کاهش ارزش پول بسیار قابل‌توجهی منجر شده است. بانک جهانی دورنمای رشد اقتصادی ایران را متوسط پیش‌بینی کرده است که تحت‌تاثیر چالش‌هایی چون موج‌های بعدی کووید-19، نااطمینانی در محقق نشدن رفع تحریم‌های اقتصادی، تنش‌های اخیر در افغانستان و تاثیرات آب و هوایی، قرار دارد.

  اثر منفی کرونا بر اقتصاد

به دنبال موج‌های متعدد ویروس کووید-19 ایران همچنان به‌شدت تحت‌تاثیر اثرات گسترش این ویروس قرار دارد، به طوری که با 3/ 5 میلیون مورد ابتلای تاییدشده و 115 هزار مرگ و میر تا اواسط ماه سپتامبر، بیشترین تاثیرپذیری را از ویروس کرونا در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا داشته است. گسترش سویه دلتا از آگوست 2021 سبب شد تا تعداد ابتلاها و مرگ و میر روزانه به رکوردهای جدید 50 هزار نفر و 709 نفر برسد. تا تاریخ 15 سپتامبر 2021 تنها 31درصد از جمعیت ایران اولین دز واکسن را دریافت کرده و حدود 16 درصد به طور کامل واکسینه شده بودند. در نتیجه، نرخ بستری همچنان در ایران بالاست.

  سیطره بخش دولتی بر بخش خصوصی

در طول دهه گذشته، رشد تولید ناخالص داخلی واقعی ایران ناچیز بوده، به طوری که تولید ناخالص داخلی واقعی سرانه به سطح سال 2006 سقوط کرده است. به‌رغم برخی پیشرفت‌ها در متنوع‌سازی اقتصادی، حضور بالای اقتصاد دولتی همچنان اشتغال‌زایی و سرمایه‌گذاری بخش خصوصی را تحت‌تاثیر قرار داده است.

با وجود این، حتی قبل از تحریم‌های اقتصادی نیز اشتغال‌زایی ضعیف و بیکاری همچنان بالا بوده است. بازار کار ایران از نرخ مشارکت پایین و نابرابری‌های جنسیتی رنج می‌برد. اتفاقات ناگوار مرتبط با تغییرات آب و هوایی همچون خشکسالی و بیابان‌زایی نه‌تنها بخش کشاورزی ایران را تحت‌تاثیر قرار داده، بلکه تولید صنعتی را نیز به دلیل کاهش انرژی ‌برق‌آبی تضعیف کرده است.

  افت درآمد خانوار در سایه تورم بالا

در سال 2020-2019 کاهش شدید در درآمدهای نفتی به علت تحریم‌های آمریکا، همراه با وقوع همه‌گیری کرونا، چرخه هزینه‌های دولتی و نوسانات اقتصاد ایران را تشدید کرده است. کاهش درآمدها نیز رفاه خانوارهای ایران را کاهش داده است؛ کاهش در درآمدهای خانوار به دنبال تعطیلی‌های کرونایی و افزایش هزینه‌های زندگی که حاصل افزایش تورم بوده، فشار بر خانوارهای کم‌درآمد ایرانی را افزایش داده است. با توجه به سهم بزرگ خانوارهای آسیب‌پذیر در ایران، این شوک‌ها می‌توانند فقر را به میزان قابل ملاحظه‌ای افزایش دهند. در حالی که طیفی از اقدامات حمایتی با هدف جبران رفاه از دست رفته صورت گرفته، ولی اثرات آن به واسطه تورم از بین رفته است. تورم ایران همچنان به دلیل کاهش شدید ارزش پول (بیش از 400 درصد از 2019-2018) و کسری درآمد بسیار بالاست (تورم سالانه ایران از 2019-2018 به طور متوسط 36 درصد بوده است).

  خروج تدریجی از رکود اقتصادی

اقتصاد ایران پس از بیش از دو سال رکود توانسته تا حدی بهبود یابد. بازگشت تدریجی تقاضای جهانی و محدودتر شدن تعطیلی‌های کرونایی، به همراه رشد بخش نفت (2/ 11 درصد) و تولید (1/ 7 درصد)، به رشد 4/ 3 درصدی تولید ناخالص داخلی ایران در 2021-2020 منجر شده است. در سمت هزینه، مصرف بخش‌های دولتی و خصوصی به ترتیب تا 3/ 2 و 4/ 0 درصد کاهش یافته و ممنوعیت‌های وارداتی سبب شده است تا واردات تا 29 درصد کاهش یابد و کاهش 4/ 5درصدی در صادرات را خنثی کند. از سوی دیگر، آخرین داده‌های تولید صنعتی ایران نشان‌دهنده کاهش در فعالیت‌های اقتصادی پس از شیوع سویه دلتا در آگوست 2021 با وجود افزایش تدریجی تولید نفت تا 4/ 2 بشکه در روز است. نسبت جمعیت شاغل نیز در دوره آوریل-ژوئن 2021 حدود 1/ 2درصد پایین‌تر از سطح 8/ 39درصدی پیش از همه‌گیری باقی مانده، به طوری که تاثیرات منفی به طور نامتناسبی بر زنان بیشتر بوده است.  دولت به دلیل کاهش درآمدهای نفتی برای تامین کسری مالی با مشکل مواجه است. به دلیل اینکه درآمدهای نفتی تنها 10درصد از درآمدهای دولت را تشکیل می‌دهد، اثرات مالی بهبود در بازار جهانی نفت در 2021-2020 برای ایران محدود بوده است. دولت که با کاهش درآمدها روبه‌روست، هزینه‌ها را برای کاهش اثرات منفی بر کسری متعادل کرده است؛ کسری بودجه حدود 2درصد افزایش یافته و به 9/ 6درصد از تولید ناخالص داخلی رسیده است. تامین مالی کسری بودجه از طریق انتشار اوراق قرضه نیز به علت افزایش نااطمینانی‌های اقتصادی و نرخ‌های بهره واقعی منفی، موفقیت کمتری داشته، به طوری که در دوره آوریل-سپتامبر 2021 حدود 46 درصد نسبت به سال قبل کاهش داشته است.  این موضوع باعث شده تا دولت از منابع صندوق استفاده و کسری بودجه را پولی کند؛ با توجه به اینکه فروش دارایی‌های عمومی به کندی پیش می‌رود.  به دنبال انتظارات تورمی به دلیل نااطمینانی‌ها در چشم‌انداز اقتصادی و مذاکرات هسته‌ای، تورم شاخص قیمت مصرف‌کننده در ماه آگوست 2021 تا 2/ 43درصد (به طور سالانه) افزایش داشته است. این در حالی است که ارزش پول مجددا در دوره آوریل-آگوست 2021 حدود 16درصد کاهش داشته و قیمت کالاهای وارداتی را افزایش داده است.

در دوره آوریل-آگوست 2021 صادرات غیرنفتی ایران تا سطح پیش از وقوع همه‌گیری بهبود یافته و با 61درصد رشد سالانه به 6/ 17میلیارد دلار رسیده، در حالی که واردات با 21درصد رشد نسبت به سال گذشته به 6/ 16میلیارد دلار رسیده که به مازاد تجاری غیرنفتی منجر شده است. این رشد قابل‌توجه در صادرات عمدتا منعکس‌کننده بسته شدن مرزها در شروع ویروس کروناست. با وجود این، به دلیل تحریم‌های آمریکا و پیچیده شدن تجارت و معاملات مالی بین‌المللی، دسترسی ایران به ذخایر ارزی خارجی همچنان محدود باقی مانده است.

   چشم‌انداز آینده اقتصاد

انتظارات درباره روند همه‌گیری، بهبود تقاضا از سوی شرکای صادراتی و تحولات ژئوپلیتیک، چشم‌انداز اقتصاد ایران را شکل می‌دهند. انتظار می‌رود متوسط رشد سالانه تولید ناخالص داخلی ایران در میان‌مدت زیر 3درصد باقی بماند. به لحاظ داخلی نیز ایمنی‌سازی آهسته در مواجهه با سویه دلتا و تعطیلی‌های کرونایی، به همراه نرخ پایین سرمایه‌گذاری، محرک‌های کلیدی چشم‌انداز اقتصادی ایران محسوب می‌شوند. انتظار می‌رود تاثیر سویه‌های جدید بیماری کرونا بر تقاضای جهانی همراه با تحریم‌های ادامه‌دار آمریکا بر صادرات، بر صادرات نفتی و غیرنفتی ایران تاثیر منفی داشته باشد.  از سوی دیگر، اختلال در تجارت با همسایگانی چون افغانستان به دنبال سقوط دولت در این کشور، می‌تواند صادرات را تضعیف کرده و دسترسی به ارز خارجی را حتی بیشتر کاهش دهد. به علاوه، افزایش چالش‌های آب و هوایی که به کمبود آب و انرژی منجر شده است، به همراه تورم بالا، می‌تواند فشار بر طبقات آسیب‌پذیر را افزایش داده و بر نارضایتی‌های اجتماعی بیفزاید. اتفاقات مثبت احتمالی برای اقتصاد ایران نیز شامل رفع تحریم‌های اقتصادی است که می‌تواند به افزایش فعالیت‌های اقتصادی منجر شود؛ به‌خصوص پس از اینکه سال‌ها پایین‌تر از ظرفیت‌های بالقوه خود عمل کرده است.  دولت جدید ایران در غیاب بازگشت درآمدهای نفتی در میان‌مدت با کمبود مالی قابل ملاحظه‌ای روبه‌رو خواهد بود. به نظر می‌رسد، با وجود رشد محدود درآمدهای غیرنفتی، چشم‌انداز نامطمئن افزایش درآمدهای نفتی، افزایش دستمزد و هزینه‌های بازنشستگی، همچنان توازن مالی ایران در حالت کمبود باقی بماند. از سوی دیگر، انتظار می‌رود دولت برای تامین مالی کسری همچنان به انتشار اوراق قرضه و فروش دارایی‌های عمومی ادامه دهد. انتشار بیشتر اوراق در کوتاه‌مدت خطرات انتقال بدهی را افزایش می‌دهد و فروش دارایی‌ها بر فشارهای تورمی خواهد افزود.