خلاصه
سه آزمایش در مقیاس کامل بر روی یک سازه انجام شده است تا اثر ایجاد شده توسط چندین بار انفجاری که در زمانهای مختلف منفجر شدهاند، مشخص شود. این سازه یک قاب RC دو دهانه 7.00 × 14.00 متر مربع است که در معرض بار مواد منفجره از 10 تا 20 کیلوگرم معادل TNT در فواصل متفاوت از 0.5 متر تا 1.5 متر قرار دارد. آزمایش ها با استفاده از فشارسنج ، شتاب سنج ، دوربین پرسرعت و اسکنر توپوگرافی سه بعدی برای اندازه گیری انحرافات دائمی پایش شدند. نتایج آزمایش استحکام دال را نشان میدهد، در دو سناریوی بارگذاری اول تنها آسیبهای ترک خوردگی جزئی و در سناریوی سوم فقط آسیب موضعی وجود دارد، جایی که بار معادل 20 کیلوگرم TNT تنها در فاصله 50 سانتیمتری از سطح دال قرار میگیرد .. آزمایش سوم حداکثر انحراف در حدود 4 سانتیمتر و شکست پانچ موضعی با قطر 66 سانتیمتر در وجه بالایی و 82 سانتیمتر قطر در وجه پایینی ایجاد کرد. شبیه سازی ساختمان با نرم افزار LS-DYNA با فرمول لاگرانژی برای دیوارها و با استفاده از ماژول Load Blast Enhanced (بر اساس CONWEP) انجام شد. عیوب و آسیب های دائمی ارزیابی شده و با مدل سازی عددی مقایسه شده است .
معرفی
آزمایشهایی که در این مقاله مستند و تحلیل شدهاند، در چارچوب پروژه تحقیقاتی ITSAFE، پروژهای که تا حدی توسط دولت اسپانیا و اتحادیه اروپا (شماره مرجع IPT-2012-0845-370000) تامین میشود و یک کنسرسیوم ادغام شده توسط DRAGADOS، FHECOR و دانشگاه فنی مادرید (UPM)، که هدف آنها توسعه روشی برای ارزیابی آسیب پذیری انفجار تاسیسات بزرگ حمل و نقل موجود و ارائه توصیه هایی برای طراحی زیرساخت های آینده با توجه به این موضوع ایمنی بسیار مهم بود. این پروژه به طور خاص بر روی خطر وسایل انفجاری با وزن متوسط (حداکثر 20 کیلوگرم معادل TNT) متمرکز شده است که می تواند در تأسیسات حمل و نقلی که در آن کنترل دسترسی امکان پذیر نیست، وارد شود. هدف آن کمک به مقامات ایمنی است، مسئول ساختمانهای زیرساختی بزرگ، موقعیتهای مرتبط با تهدیدات بار انفجاری را مدیریت کنید، بهویژه در مواردی که نیاز به تحرک کاربر، ظرفیت انجام بررسیهای امنیتی را محدود میکند. برای این منظور، تخمین اثر یک سناریوی بار معین بر یک سازه معین، کمک بزرگی به تصمیم گیری در مورد، به عنوان مثال، این است که چه بخشی از یک ساختمان بزرگ باید تخلیه شود. فقدان تستهای اندازه کامل، وزن ایجاد پروتکلها را برای موقعیتهای بالقوه معین بر روی شبیهسازیهای اجزا محدود [1]، [2]، [3] قرار میدهد، که در مدلسازی نتایج شناختهشده عالی هستند اما میتوانند در پیشبینی رفتار از قبل بسیار ضعیف باشند. . بهدست آوردن دادههای تجربی به منظور درک بهتر چگونگی آسیبدیدگی یک سازه، ارزشش را دارد. مدیریت موقعیتهای مرتبط با تهدیدات بار انفجاری، بهویژه زمانی که نیاز به تحرک کاربر، ظرفیت انجام بررسیهای امنیتی را محدود میکند. برای این منظور، تخمین اثر یک سناریوی بار معین بر یک سازه معین، کمک بزرگی به تصمیم گیری در مورد، به عنوان مثال، این است که چه بخشی از یک ساختمان بزرگ باید تخلیه شود. فقدان تستهای اندازه کامل، وزن ایجاد پروتکلها را برای موقعیتهای بالقوه معین بر روی شبیهسازیهای اجزا محدود [1]، [2]، [3] قرار میدهد، که در مدلسازی نتایج شناختهشده عالی هستند اما میتوانند در پیشبینی رفتار از قبل بسیار ضعیف باشند. . بهدست آوردن دادههای تجربی به منظور درک بهتر چگونگی آسیبدیدگی یک سازه، ارزشش را دارد. مدیریت موقعیتهای مرتبط با تهدیدات بار انفجاری، بهویژه زمانی که نیاز به تحرک کاربر، ظرفیت انجام بررسیهای امنیتی را محدود میکند. برای این منظور، تخمین اثر یک سناریوی بار معین بر یک سازه معین، کمک بزرگی به تصمیم گیری در مورد، به عنوان مثال، این است که چه بخشی از یک ساختمان بزرگ باید تخلیه شود. فقدان تستهای اندازه کامل، وزن ایجاد پروتکلها را برای موقعیتهای بالقوه معین بر روی شبیهسازیهای اجزا محدود [1]، [2]، [3] قرار میدهد، که در مدلسازی نتایج شناختهشده عالی هستند اما میتوانند در پیشبینی رفتار از قبل بسیار ضعیف باشند. . بهدست آوردن دادههای تجربی به منظور درک بهتر چگونگی آسیبدیدگی یک سازه، ارزشش را دارد. به عنوان مثال، در تصمیم گیری هایی که شامل چه بخشی از یک ساختمان بزرگ باید تخلیه شود، کمک بزرگی می کند. فقدان تستهای اندازه کامل، وزن ایجاد پروتکلها را برای موقعیتهای بالقوه معین بر روی شبیهسازیهای اجزا محدود [1]، [2]، [3] قرار میدهد، که در مدلسازی نتایج شناختهشده عالی هستند اما میتوانند در پیشبینی رفتار از قبل بسیار ضعیف باشند. . بهدست آوردن دادههای تجربی به منظور درک بهتر چگونگی آسیبدیدگی یک سازه، ارزشش را دارد. به عنوان مثال، در تصمیم گیری هایی که شامل چه بخشی از یک ساختمان بزرگ باید تخلیه شود، کمک بزرگی می کند. فقدان تستهای اندازه کامل، وزن ایجاد پروتکلها را برای موقعیتهای بالقوه معین بر روی شبیهسازیهای اجزا محدود [1]، [2]، [3] قرار میدهد، که در مدلسازی نتایج شناختهشده عالی هستند اما میتوانند در پیشبینی رفتار از قبل بسیار ضعیف باشند. . بهدست آوردن دادههای تجربی به منظور درک بهتر چگونگی آسیبدیدگی یک سازه، ارزشش را دارد.
از مطالعات آسیبپذیری اولیه که در چارچوب پروژه انجام شد، این نتیجه حاصل شد که برای طبقات، گونهشناسی سازهای که به بهترین وجه برای مقاومت در برابر بار انفجار تطبیق داده میشود، یک دال بتنی تقویتشده یا پیش تنیده جامد است. به منظور آزمایش استحکام ساختمانهای موجود، که شامل این گونهشناسی طبقه میشود، یک ساختار واقعی برای آزمایش تحت بار انفجار با استفاده از روشهای طراحی سنتی طراحی شد که به طور کامل در این مقاله توضیح داده شده است. استحکام در EN 1991-1-7 [4] به عنوان «توانایی یک سازه برای مقاومت در برابر حوادثی مانند آتش سوزی، انفجار، ضربه یا دفعات وقوع یک خطر تعریف شده، بدون آسیب رساندن به میزانی نامتناسب با بند اصلی تعریف شده است. “. طبق این تعریف، بارها به گونه ای قرار می گیرند که آسیب را در دال به حداکثر برسانند. در چارچوب پروژه ITSAFE، خسارت، یا شکست تکیه گاه ها در تست های استحکام موازی مورد مطالعه قرار گرفت که در Perez-Caldentey و همکاران [5] مستند شده است. این آزمایش برای اینکه بتواند اثر دینامیکی شکست ستون را شبیه سازی کند، ساخته شده است که به نظر می رسد نسبتاً کوچک است. این نتایج در طراحی سازه نیز مورد توجه قرار گرفت.
از تجربیات جمع آوری شده در بمباران فرودگاه باراخاس در 30 دسامبر 2006، که در آن شکست اتصال بین تکیه گاه ها و دال ها به دلیل وارونگی بار ایجاد شده بود [6]، تصمیم گرفته شد که این سازه در دو سناریو آزمایش شود: با اعمال بار انفجاری بر روی بالای دال، و با بار انفجاری که از پایین عمل می کند. وارونگی بار به وضعیتی اطلاق می شود که فشار بیش از حد وارد بر کف دال بزرگتر از بارهای گرانشی باشد. این منجر به خمش مثبت در تکیه گاه ها و خمش منفی در دهانه های مرکزی می شود، وضعیتی که اکثر سازه ها برای آن طراحی نشده اند.
این مقاله به تفصیل آزمایشهای انجامشده در تأسیسات نظامی La Marañosa، واقع در جنوب شهر اسپانیایی مادرید، و نتایج آنها را از نظر رفتار ساختاری و آسیب توصیف میکند. مشاهدات تجربی با تجزیه و تحلیل عددی تکمیل می شود. شبیهسازیهای عددی نشان میدهند که مدلهای عددی قادر به تخمین مناسبی از رفتار ساختاری هستند. با این حال، نباید کتمان کرد که چنین مدلسازی با داشتن نتایج تجربی در دسترس بسیار کمک میکند و تواناییهای پیشبینی FEM از رفتار غیرخطی سازههای بتنی هنوز محدود است. آزمایشهای انجامشده و تجزیه و تحلیل آنها اجازه میدهد تا نتایج جالبی با توجه به رفتار کفهای دال جامد در معرض بارگذاری انفجاری با شدت محدود به دست آوریم.
با توجه به تعداد نسبتاً کمی نتایج آزمایشی در مورد سازههای بتن مسلح در مقیاس کامل که در کتابشناسی در حال حاضر در دسترس هستند، نمیتوان بر ارزش اطلاعات تجربی جمعآوریشده بیش از حد تاکید کرد [7]، [8]. تحقیقات دیگری که در دسترس عموم است و با آزمایشات در مقیاس بزرگ در دسترس است شامل ساختمان هایی با استفاده از دیوارهای بنایی [9]، [10]، [11]، [12] یا آزمایش عناصر جدا شده (پانل ها [13]، [14) است. ]، دال های جدا شده [15]، [16]، [17]، یا تیرها یا ستون های جدا شده [18]، [19]، [20]. در همه این موارد و موارد دیگر، همانطور که در [21] گزارش شده است، ابعاد نمونه واقعاً با ساختارهای اندازه واقعی مطابقت ندارد. بنابراین، هیچ آزمایشی که با ساختارهای واقعی واقعی که در حال حاضر بدون توجه به بارگذاری انفجار طراحی شده اند، مانند آنچه در این مقاله گزارش شده است، در ادبیات یافت نشد.
قطعات بخش
شرح ساختار
سازه ای که مورد آزمایش قرار گرفت شامل دال بتنی مسلح به طول 13.60 متر، عرض 7.00 متر و ضخامت 0.25 متر است که هر 6.60 یا 6.475 متر پشتیبانی می شود. برای مرجع در مقاله، دهانه 6.60 متر به عنوان دهانه 1 و دهانه دارای 6.475 متر به عنوان دهانه 2 نامیده می شود (شکل 1 را ببینید). این نمونه به عنوان یک ساختار نامشخص طراحی شد تا نمایش واقعی تری از ساختارهای موجود داشته باشد. تکیه گاه ها از بتن مسلح هستند. چهار تا از ساپورت ها دارای یک
فشار
فشار ثبت شده در تست T1 می تواند شبیه فشار فرودی (Pso) باشد زیرا سطح حسگر روی زمین موازی با پیشروی شوک است. اگر با دادههای فشار برخوردی برای انفجار نوع سطحی مقایسه شود، مشاهده میشود که آنها کاملاً مطابقت دارند، زیرا در واقع انفجار هوا با حسگرهای واقع در زیر نقطه سهگانه است. وضعیت سنسورها در تست T2 متفاوت است و نمی توان آن را با یک انفجار سطحی مقایسه کرد و نه با یک “هوای آزاد” که زاویه ای را ایجاد می کند.
مدل عددی
برای شبیه سازی آزمون ها از نرم افزار المان محدود غیرخطی صریح LS-DYNA [23] استفاده شده است. این برنامه به طور گسترده برای مدل سازی مشکلات مربوط به ضربه و انفجار مهندسی سازه استفاده شده است. این قابلیت را دارد که تجزیه و تحلیل های دینامیکی سازه پیشرفته را با استفاده از مدل های سازنده مواد پیشرفته انجام دهد. در این مورد از مدل Winfrith برای بتن استفاده می شود. این مدل بر اساس مدل پلاستیسیته Ottosen است و امکان مدل سازی نرم شدن بتن در حالت کشش (از طریق شکست) را فراهم می کند.
انحرافات دائمی
شکل 12 و شکل 13 جابجایی های به دست آمده از آزمایش های اسکنر لیزری را همراه با آن هایی که از شبیه سازی عددی به دست آمده است را نشان می دهد. جابجاییهای گرهای FEM شبیهسازی LS-DYNA تقریباً همان روندی را با مقادیر تجربی نشان دادند. حداکثر انحراف 15 میلی متر پس از انفجار اول، 17 میلی متر پس از انفجار دوم و 42 میلی متر پس از انفجار سوم است.
شکل 14 مقایسه بین انحرافات اندازه گیری شده توسط لیزر اسکن و شبیه سازی های عددی را نشان می دهد. اشکال و ارزش ها
نتیجه گیری
نتایج نشاندهنده استحکام قابلتوجه دال است، با تنها آسیب ترک خوردگی جزئی برای دو سناریو بار اول و تنها آسیب موضعی در سناریوی سوم که بار معادل 20 کیلوگرم TNT تنها در فاصله 50 سانتیمتری از سطح دال قرار میگیرد. حتی پس از این انفجار سوم، سازه همچنان میتواند وزن خود را تحمل کند و احتمالاً به دلیل آسیبهای مشاهدهشده محدود، بار تحمیلشده توسط طراحی را تحمل میکند. این سازه را می توان قوی (طبق کد یورو) در نظر گرفت زیرا آسیب را نمی توان گفت
دیدگاه خود را بنویسید