خلاصه
در سالهای اخیر، چندین پروژه در ویتنام بر ایجاد گروههای کشاورز برای پیوند دادن تولیدکنندگان خوک در مقیاس کوچک به بازارها به منظور بهبود معیشت آنها متمرکز شدهاند. برای مقایسه موفقیت بین رویکردهای مختلف و با مقایسه آنها با کشاورزان منفرد بدون بازاریابی مشترک، دادهها از 286 عضو از 18 گروه بازاریابی خوک که توسط هفت پروژه آغاز شده بود و از 479 غیرعضو در سه استان و پایتخت ویتنام جمعآوری شد. گروه ها در گروه های منافع مشترک، گروه های تعاونی و تعاونی ها دسته بندی شدند. همه گروه ها با توجه به تنظیم اعضا، مدیریت، تامین مالی و بازاریابی به طور مقایسه ای توصیف شدند. از تطبیق امتیاز تمایل برای ارزیابی موفقیت اقتصادی، به عنوان یکی از عوامل کلیدی برای عملیات بلندمدت گروههای کشاورز استفاده شد.
معرفی
تولیدکنندگان در مقیاس کوچک در کشورهای در حال توسعه اغلب فرصت های محدودی برای فروش محصولات خود به شیوه ای کارآمد و سودآور دارند. در سال های اخیر، چندین پروژه مداخله ای بر پیوند دادن کشاورزان به بازارها به منظور بهبود معیشت آنها متمرکز شده اند (به عنوان مثال انجمن مؤسسات تحقیقات کشاورزی آسیا و اقیانوسیه، 2008؛ Stringfellow، Coulter، Lucey، McKone، و Hussain، 1997). در سال 2003، صندوق بینالمللی توسعه کشاورزی (IFAD) اشاره کرد که بازارها و بهبود دسترسی به بازار برای خانوارهای فقیر روستایی برای غلبه بر فقر حیاتی است و در نتیجه به دستیابی به اهداف توسعه هزاره کمک میکند. گزارش توسعه جهانی 2008 (بانک جهانی، 2007) نیز رویکرد پیوند دادن کشاورزان به بازار را دنبال کرد.
ایجاد گروه ها یا تعاونی های کشاورز یکی از راه های بهبود دسترسی کشاورزان به بازارها و افزایش قدرت چانه زنی آنها در مداخلات بازاریابی است (مانند کاستلا و بواهوم، 2014، فیشر و قائم، 2012). در 25 سال گذشته، تعداد گروههای کشاورز و تعاونیهای به سبک جدید به طور قابلتوجهی در ویتنام افزایش یافته است (Wolz & Duong, 2010). علاوه بر تلاشهای دولت ویتنام، سازمانهای بینالمللی متعددی از کشاورزان در بهبود دسترسی آنها به بازارها حمایت میکنند. در میان این سازمانها، آژانس توسعه بینالمللی استرالیا (AusAID)، IFAD، گروه بانک جهانی (WB)، OxFam، خدمات امداد کاتولیک (CRS) و سازمان توسعه هلند SNV در ایجاد گروههای کشاورز و پیوند دادن کشاورزان به بازارهای ویتنام (هوانگ و گراهام، 2006، رانکین و راسل، 2005). اگرچه ادبیات فراوانی برای گروه های کشاورز در ویتنام با تمرکز بر قهوه، سبزیجات، میوه ها و آبزی پروری در دسترس است (به عنوان مثال Ha, Dijk, Bosma, & Sinh, 2013; Moustier, Tam, Anh, Binh, & Loc, 2010؛ Rankin, Dunne & Russel ، 2008؛ شبکه کمک به کالای پایدار، 2011)، تنها تعداد کمی از نشریات گروه های دامدار را تجزیه و تحلیل کرده اند. با این حال، با کمال تعجب، در حالی که مطالعاتی در مورد گروههای رسمی، مانند تعاونیها (مانند Quach & Kawaguchi، 2003؛ Binh، Thai، Quang، & Moustier، 2007) و گروههای غیررسمی، مانند گروههای منافع مشترک (مانند Hoang & Graham, 2006) وجود دارد. با تمرکز تولید متفاوت، مانند گوشت گاو (به عنوان مثال Anh, Tuan, & Truong, 2010)، تحقیقات محدودی در مورد گروه های تولید خوک در ویتنام وجود دارد. با اينكه، تولید خوک منبع ضروری امرار معاش برای کشاورزان در مقیاس کوچک در ویتنام است (Lemke, Kaufmann, Thuy, Emrich, & Valle Zárate, 2007). با اشاره به تولید خوک، Binh و همکاران. (2007) نشان داد که اعضای یک تعاونی خوک توانستند با کاهش هزینه های مبادله خود و تضمین محصولات با کیفیت برای مصرف کننده، درآمد خود را افزایش دهند. حتی اگر این مطالعه شامل یک محاسبه سود بود که اعضا و غیرعضوها را با هم مقایسه میکرد، اما هنوز هیچ مطالعهای در مورد تطبیق امتیاز گرایش برای مقایسه اثر اقتصادی عضویت در گروههای کشاورز که با کمک پروژههای مداخله ایجاد شدهاند، اعمال نشده است. (2007) نشان داد که اعضای یک تعاونی خوک توانستند با کاهش هزینه های مبادله خود و تضمین محصولات با کیفیت برای مصرف کننده، درآمد خود را افزایش دهند. حتی اگر این مطالعه شامل یک محاسبه سود بود که اعضا و غیرعضوها را با هم مقایسه میکرد، اما هنوز هیچ مطالعهای در مورد تطبیق امتیاز گرایش برای مقایسه اثر اقتصادی عضویت در گروههای کشاورز که با کمک پروژههای مداخله ایجاد شدهاند، اعمال نشده است. (2007) نشان داد که اعضای یک تعاونی خوک توانستند با کاهش هزینه های مبادله خود و تضمین محصولات با کیفیت برای مصرف کننده، درآمد خود را افزایش دهند. حتی اگر این مطالعه شامل یک محاسبه سود بود که اعضا و غیرعضوها را با هم مقایسه میکرد، اما هنوز هیچ مطالعهای در مورد تطبیق امتیاز گرایش برای مقایسه اثر اقتصادی عضویت در گروههای کشاورز که با کمک پروژههای مداخله ایجاد شدهاند، اعمال نشده است.
اگرچه به طور گسترده شناخته شده است که اقدام جمعی می تواند کشاورزان را در افزایش درآمدشان حمایت کند (به عنوان مثال مارکلووا، ماینزن دیک، هلین و دورن، 2009)، چندین نمونه از گذشته نشان داده است که ایجاد گروه ها یا تعاونی های کشاورز همیشه موفق نبوده است. (به عنوان مثال کازوفی و مرادی، 2012، گاریدو، 2007، آتوود و باویسکار، 1987). گولووینا و نیلسون (2011) نشان دادند که تعاونی های ایجاد شده و سازماندهی شده از بالا به پایین در روسیه به دلیل دانش محدود اداره دولتی در مورد شرایط و نیازهای کشاورزان شکست خوردند. به دنبال سکستون و ایسکو (1988) مطالعات متعددی عوامل موفقیت و شکست گروهها یا تعاونیهای کشاورز را در کشورهای مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار دادهاند. بیشتر مطالعات نشان دادند که دلایل اصلی موفقیت یا شکست اقتصادی است (به عنوان مثال بروینیس، گلداشمیت، هان و تیلور، 2011)، عوامل نگرشی-رفتاری (مثلاً بهیان، 2007)، تأمین مالی (مثلاً کیلینگ، 2004) و مدیریت/عملیاتی (مثلاً آزادی، حسینی نیا، زرافشانی، حیدری، و ویتلوکس، 2010؛ مهازریل، حفیظه، و زرینی)، 20. گارنوسکا، لیو و شادبولت (2011) نشان دادند که یک محیط قانونی باثبات و سیاست های مناسب دولت نیز مهم است. در ویتنام، انگیزه کشاورزان برای ایجاد گروههای کشاورز ممکن است به دلیل سابقه «تعاونیهای سوسیالیستی به سبک قدیمی» بهعلاوه مختل شود و گروههای مستقر هنوز ممکن است بر اساس اصول دموکراتیک کار نکنند (Anh et al., 2012). ). کواچ و کاواگوچی (2003) دو تعاونی لبنیات را در ویتنام شمالی و جنوبی مطالعه کردند و در میان کشاورزان بی میلی زیادی برای پیوستن به یک تعاونی مشاهده کردند.
هدف از این مطالعه مقایسه گروههای مختلف پرورشدهنده خوک (گروههای ذینفع مشترک، گروههای تعاونی و تعاونیها) که توسط هفت پروژه مختلف در مناطق منتخب شمال و مرکزی ویتنام ایجاد شدهاند، بر اساس ساختار و عملکرد و همچنین آنها بود. تاثیر بر درآمد کشاورز اعضای گروه های کشاورز با افراد غیرعضو مقایسه می شوند.
قطعات بخش
توسعه تعاون در ویتنام
در طول استعمار و تا سال 1953، تنها درصد کمی از مالکان فرانسوی و ویتنامی یا دهقانان ثروتمند دارای مقادیر زیادی زمین بودند، در حالی که بیش از نیمی از جمعیت روستایی یا کشاورزان فقیر یا کارگران بی زمین بودند (ریموند، 2008). در اواسط قرن بیستم، ویتنام از نظام اقتصادی سوسیالیستی و برنامه ریزی مرکزی اتحاد جماهیر شوروی پیروی کرد و قانون اصلاحات ارضی را به تصویب رساند. تعاونی های تولید کشاورزی (APCs) جایگزین کشاورزی خصوصی شدند (Wolz & Duong, 2010). این
ویژگی های منطقه مطالعه
این مطالعه در استان های شمالی (Cao Bang و Lao Cai) و مرکزی (Ha Tinh) ویتنام و همچنین پایتخت هانوی انجام شد.
این استان ها جزو ده منطقه فقیر ویتنام هستند. در سال 2012، متوسط درآمد ماهانه بیان شده به عنوان درصدی از میانگین در ویتنام (1579 هزار دانگ ویتنامی (VND)) در لائو کای 69 درصد، در کائو بنگ 67 درصد و در هاتین (اداره آمار عمومی ویتنام، 82 درصد، 2012). هانوی پایتخت و مرکز سیاسی کشور است. در واقع شده است
خصوصیات گروه های کشاورز
مروری بر گروه های کشاورز مورد بررسی و ویژگی های آنها در جدول 1 آورده شده است.
گروههای مختلف کشاورز بین سالهای 2007 و 2012 ایجاد شدند. پروژههای مداخله از گروههای کشاورز عمدتاً در سازماندهی و آموزش حمایت کردند. در برخی موارد یارانه های غیرنقدی پروژه نیز به اعضا تعلق می گرفت.
بحث
در گذشته، تعاونیهای سازمانیافته از بالا به پایین و متعلق به دولت عمدتاً رایج بودند، در حالی که امروزه انواع مختلفی از گروههای کشاورز (CIG، CG و تعاونی) را میتوان در ویتنام یافت. از طریق طرحها، سیاستها و برنامههای متعدد توسعه روستایی، اقلیتهای قومی در مناطق مرتفع توسط دولت ویتنام و پروژههای مداخلهای برای کاهش فقر و افزایش بهرهوری کشاورزی هدف قرار میگیرند (Phuong & Baulch, 2007). پروژه های مداخله همیشه به امور سیاسی پیوسته اند
نتیجه گیری
هدف از این مطالعه ارزیابی تأثیر پروژههای شروع بازاریابی گروهی کشاورزان خوک کوچک در ویتنام شمالی و مرکزی بود. ما دریافتیم که پروژههای مداخلهای بر درآمد گروههای کشاورز تأثیر میگذارند و بنابراین میتوانند موفقیتی در پیوند دادن کشاورزان به بازار یا در باز کردن پتانسیلهای بازاریابی جدید در نظر گرفته شوند.
اگرچه آموزش ابزاری بود که توسط هر پروژه مورد استفاده قرار می گرفت، اما ما رویکردهای متنوعی از پروژه های مداخله ای در حمایت از تاسیسات پیدا کردیم.
دیدگاه خود را بنویسید